«ازازیل»، نوسان روی مرز جنایی، وحشت و کمدی
فرهنگی
بزرگنمايي:
پیام خوزستان - آخرین خبر / بالاخره اولین قسمت از سریال پرحاشیه «ازازیل» به کارگردانی حسن فتحی پخش شد. سریالی که طی یک سال و نیم اخیر انواع حواشی را داشته، از تغییر کارگردان، جدا شدن برخی بازیگران مثل محسن تنابنده از گروه، مصدومیت شدید نقش اول و خوابیدن موقت پروژه، ممیزی و در نهایت روش عجیب عوامل برای تبلیغ سریال. با اینهمه حاشیه اما انتظار سریال منسجمتر و قویتری داشتیم که لااقل در اولین قسمت به هیچوجه این انتظار برآورده نشد. با نقد و بررسی این سریال با ما باشید.
قصه از چه قراره؟
«ازازیل» با اسم عجیبی که دارد با یک میهمانی شروع میشود و در همان دقایق اول اتمسفری ماورایی به مخاطب القاء میکند. دکتر شوکا مهرجویی با بازی پریناز ایزدیار در شب میهمانی تولد شوهرش مانی پاشایی با بازی بابک حمیدیان متوجه اتفاقات مرموزی میشود. همزمان جسد یک دختر جوان توسط نیروی پلیس کشف میشود. سرگرد شریفی اصرار دارد که این پرونده را بهخاطر شباهتش با پروندههای قبلی به عهده بگیرد. چند شخصیت مثل سرایهدار با بازی محمد بحرانی و پرویز با بازی بهرنگ علوی هم وارد قصه میشوند که بینهایت کاریکاتوری طراحی شدهاند. از قرار معلوم اتفاقات خانه شوکا و قتل دختر جوان باید بهم ارتباط پیدا کند و....
چرا قسمت اول موفق نبود؟
حسن فتحی کارگردان کهنهکاری است که غیر از سریالهای موفقش که «شهرزاد» شاخصترینشان بود؛ در دنیای سینما هم تجربه ساخت فیلمی در ژانر وحشت مثل «پستچی سه بار در نمیزند» را دارد؛ فیلمی که توانست بهرغم دردسرهای ساخت فیلم ژانر وحشت در ایران، اثری معقول و موفق باشد. اما در مجموع اگر بخواهیم فتحی را در ژانر خاصی موفق بدانیم باید بگوییم او در آثار تاریخی سررشته دارد. با اینحال وقتی اثری توسط او و با یک تیم حرفهای شامل عوامل شناختهشده و بازیگران مطرح عرضه میشود که از پیش تولید تا پخش مدام حواشی دارد کنجکاوی مخاطب برای تماشای قسمت اول تحریک میشود. با اینهمه انتظار اما قسمت اول نه ژانر مشخصی داشت نه قصه را درست پیش برد.
کمدی هستی یا وحشت؟
ژانرهایی مثل وحشت و جنایی خوب با هم ترکیب میشوند؛ همانطور که ژانرهایی مثل اکشن و کمدی یا عاشقانه و کمدی با هم جور هستند. اما «ازازیل» بین چند ژانر کاملاً متفاوت طوری شناور است که یک اتمسفر ثابت به مخاطب القاء نمیشود. از همان دقایق اول جزئیات توی دید مخاطب هستند؛ بهطور مثال با پزشکی مواجهیم که در اوج استرس تیم جراحی برای بیماری که در حال فوت است آدرس آرایشگاهی که دستیارش ابروها را تتو کرده میپرسد. سرایداری که گریم، بازی و لحنش در استاندارد طنزهای 90 شبی تلویزیون است و دیالوگهای تکراری بین آدمها مثل خانم اخوان و سرایدار و همینطور سرگرد و رئیس پلیس. انگار سریال ایدههای فیلمنامه را حفظ کرده و در اجرا مختصات یک درام ساده را که تضمینکننده جذب مخاطب است حفظ کرده تا هم جنایی باشد و هم خانوادگی در حالیکه هیچکدام نیست... در عین حال باید به انتظار نشست تا ببینیم در قسمتهای بعدی سرنوشت سریال چه خواهد شد؟
لینک کوتاه:
https://www.payamekhuzestan.ir/Fa/News/1031193/