بزرگنمايي:
پیام خوزستان - مهر /شاهرخ مسکوب،نویسنده، مترجم، شاهنامهپژوه و پژوهشگر، یکی از مهمترین چهرههای ادبیات معاصر ایران است که در 23 فروردین 1384 به دلیل سرطان خون درگذشت.
طاهره طهرانی: «برخلاف گمان خودش که: «هرچه پیشتر میروم، تنهاتر میشوم. گمان میکنم به روز واقعه باید خودم جنازهام را به گورستان برسانم. راستی مردهای که جنازه خودش را به دوش بکشد، چه منظره عجیبی دارد، غریب، بیگانه.» شاهرخ نه غریب مرد، نه بیگانه…» این را حسن کامشاد گفت _دوستی که برای مسکوب مثل برادر بود_ بعد از مرگ و تشییع و دفن او.
شاهرخ مسکوب زاده 20 دی 1304 در بابل بود؛ نویسنده، مترجم، شاهنامهپژوه و پژوهشگر، یکی از مهمترین چهرههای ادبیات معاصر ایران. مسکوب در بابل به دنیا آمد و دوران ابتدایی را در تهران گذراند، در خانوادهای ساده و گرم و صمیمی. او تحصیلات دبیرستان را در اصفهان به پایان رساند و سپس به تهران بازگشت تا در رشته حقوق دانشگاه تهران تحصیل کند. کار نویسندگی را با تفسیر اخبار خارجی در روزنامه «قیام ایران» آغاز کرد. مسکوب به جریانات چپ گرایش داشت و چند بار به دلیل فعالیتهای سیاسی دستگیر و زندانی شد. به قول خودش بعد از آزادی از زندان ادبیات نجاتش داد _به ویژه شاهنامه و مثنوی_ از برجستهترین شاهنامهپژوهان ایران بود و آثار مهمی در این زمینه منتشر کرد. البته به ترجمه آثار نویسندگان بزرگ مانند جان اشتاین بک و سوفوکل هم پرداخت.
آثار مسکوب را میتوان به سه دسته جستارها، تکنگاریها (خاطرات، شرح حال یا یادداشتها) و ترجمهها تقسیم کرد. در میان جستارها و پژوهشها به ویژه درباره شاهنامه باید به «مقدمهای بر رستم و اسفندیار»، «سوگ سیاوش» و «ارمغان مور» اشاره کرد. از تکنگاریهای موفق مسکوب که عرصه درخشش نثر شیوای او هستند میتوان به «روزها در راه» و «سوگ مادر» و «در سوگ و عشق یاران» اشاره کرد. ترجمه «خوشههای خشم» از جان اشتاین بک ، «آنتیگونه» و « ادیپ شهریار» از سوفوکل هم از جمله ترجمههای برجسته وی هستند.
مسکوب و شاهنامه
شاهرخ مسکوب به عنوان یکی از برجستهترین شاهنامهپژوهان ایران، مسیر خود را به شاهنامهپژوهی از طریق علاقه عمیق به ادبیات و اساطیر ایرانی آغاز کرد. او در دوران تحصیل و پس از آن، به مطالعه و تحقیق در حوزه فرهنگ و ادبیات پرداخت. از فردوسی به عنوان ملهم بزرگ خود یاد میکند و کار او را غور در شاهنامه میدانست.
در سالهای پس از فارغالتحصیلی از دانشگاه تهران، به ویژه از سال 1336، به مطالعه و تحقیق در حوزه فرهنگ، ادبیات و ترجمه روی آورد. این علاقه و تمرکز بر شاهنامه منجر به خلق آثار مهمی در این زمینه شد، از جمله «مقدمهای بر رستم و اسفندیار» و «سوگ سیاوش». در پژوهش شاهنامه تلاش کرد تا با استفاده از تجربیات فردی و اجتماعی، تصویری معاصر از فردوسی و شاهنامه ارائه دهد و شناخت گذشته را با امروز پیوند دهد. این رویکرد او را به یکی از مهمترین چهرههای شاهنامهپژوهی ایران تبدیل کرد.
همکاری با اندیشمندان و هنرمندان و نویسندگان
شاهرخ مسکوب به عنوان یکی از برجستهترین روشنفکران ایرانی، با بسیاری از دیگر اندیشمندان و نویسندگان ایرانی همکاری نزدیک داشت، کسانی نظیر هوشنگ ابتهاج، حسن کامشاد ، محمد رحیم اخوت، عبدالله کوثری، داریوش شایگان و.... او در دوران فعالیت خود، با بسیاری از چهرههای ادبی و سیاسی ایران در ارتباط بود و از طریق نامهنگاری و مباحثات فکری، با آنها همکاری میکرد.
بخشی از این ارتباط را میتوان در نامهنگاریٰهایش دید. مسکوب با بسیاری از نویسندگان و اندیشمندان و چهرههای ادبی و سیاسی، نامهنگاری میکرد. این نامهها که بخشی از آنها در آرشیو دانشگاه استنفورد نگهداری میشود، نشاندهنده همکاریهای فکری و ادبی او با سایر روشنفکران است.

نمونه دستخط و نامه مسکوب
او همچنین به عنوان یک منتقد ادبی و فرهنگی، در حلقههای فکری و ادبی ایران حضور داشت و در مباحثات فکری و فرهنگی شرکت میکرد و به بررسی مسائل سیاسی و فرهنگی ایران میپرداخت و با بسیاری از نویسندگان و شاعران معاصر خود در تعامل بود.
مسکوب در کنفرانسها و سمینارهای ادبی و فرهنگی شرکت میکرد و به مباحثات فکری و فرهنگی میپرداخت. او در نشریات ادبی و فرهنگی ایران به عنوان نویسنده و منتقد ادبی مشارکت میکرد و با سایر نویسندگان و اندیشمندان در این زمینه همکاری داشت.
مسکوب مدتی هم در پروژه تاریخ شفاهی ایران (دانشگاه هاروارد) به عنوان مصاحبهگر همکاری داشت. او به صورت پارهوقت با این پروژه همکاری میکرد و با استفاده از تجربیات خود در زمینه ادبیات و تاریخ، به جمعآوری و ثبت خاطرات این افراد کمک کرد و مصاحبههایی از چندین شخصیت سیاسی و اجتماعی از جمله هوشنگ نهاوندی انجام داد.
مسکوب و چند کتابش
سوگ سیاوش: این کتاب نگاهی است بر یکی از زیباترین و عمیقترین داستانهای شاهنامه یعنی داستان سیاوش. او در پیشدرآمد این کتاب نوشته: «اینک این کتاب، گزارش و تأویلی است از غروب پدر و طلوع پسر، از کشتن سیاوش در دوران افراسیاب و کاووس و پادشاهی کیخسرو، از مرگ و رستاخیز»
ارمغان مور؛ جستاری در شاهنامه: مسکوب ارمغان مور را در سالهای پایانی عمرش نوشت و شاهد انتشارش نبود؛ این کتاب عصارهی سالها شیفتگی نویسنده به شاهنامه و تمام مطالعاتش در مورد این اثر است. به گفته یوسف اسحاقپور، نویسنده و پژوهشگر: «او بیش از شصت سال بود که مرتباً فردوسی میخواند و به شاهنامه فکر میکرد. هر اثر دیگری، چه از ایرانیان و چه از سایر آثار دنیا میخواند، باز ذهنش متوجه شاهنامه بود و یکی از کارهای ناتمامش مقایسه شاهنامه بود با سایر آثار بزرگ دنیا».
ارمغان مور خلاصهی شاهنامه نیست بلکه تأملی است در باب معناهای پنهان و ناگفتهی اثر فردوسی. مسکوب میخواهد از دل شاهنامه و ماجراهای آرمانی آن، راهی بیرون بکشد و به انسان امروز ارائه بده مسکوب در این کتاب در پنج فصل با نامهای زمان، آفرینش، تاریخ، جهانداری و سخن به جهان شگفتانگیز شاهنامه میرود و معناهای نو و بیبدیلی را از آن بیرون میکشد.
هویت ایرانی و زبان فارسی: او در این کتاب بهعنوان زبانشناس و پژوهشگری قهار، ارتباط ملیت و زبان در دورههای تاریخی مختلف، ارتباط نثر با تاریخ و دین و ارتباط نثر با عرفان را مورد بررسی قرار میدهد و خوانندهی ایرانی را در جریان مسائل و دیدگاههایی قرار میدهد که بتواند زبان فارسی و هویت ملیاش را بهتر و عمیقتر بشناسد. «هویت ایرانی و زبان فارسی» اثری است در مورد احساس هویت ملی و ارتباط تنگاتنگ آن با زبان فارسی.
سوگ مادر: این کتاب مجموعهای از یادداشتهای شاهرخ مسکوب در غم ازدستدادن مادرش است. حجم پریشانی و ناباوری، احساس ازدسترفتن همهچیز و ترس از زندگی بدون عزیزان. یادداشتهای مسکوب در سوگ مادر بسیار ساده، صمیمی و رواناند و روند پیشرفتن سوگ را بهخوبی نمایش میدهند.
شکاریم یک سر همه پیش مرگ: این کتاب مجموعهای از یادداشتها و جستارهای مسکوب است با موضوعات متنوع؛ از تفکر ناصرخسرو تا شعر متعهد فارسی، کنگره نویسندگان، اشعار ایدئولوژیک، خاطرات رزمندگان حزب توده و… و همچنین شامل گفتوگوهای اوست با هوشنگ ابتهاج، سیاوش کسرایی، مرتضی کیوان، بهمن محصص و… مسکوب میتواند ماهرانه و بدون سوگیری، مسائل مختلف را تحلیل کند و دادههای جدید و جذابی ارائه دهد.
افسانههای تبای : این کتاب شامل سه تراژدی یونان باستان به نامهای « اودیپ شهریار»، «آنتیگونه» و « اودیپ در کولونوس » است. این تراژدیها جزو بزرگترین آثار ادبی جهان هستند که به مفاهیم مهم هستی میپردازند و بارها مورد اقتباس سینمایی قرار گرفتهاند. سوفوکل این سهگانه را بر اساس اسطورهی اودیپوس نوشته و مسکوب با همان نثر شیوا و روان خودش آن را به زبان فارسی درآورده است.
در کوی دوست: این کتاب گذاری است در دنیای شعر حافظ، او در این کتاب شعر حافظ را تفسیر میکند و بهطور ویژه به ارتباط بین انسان، جهان و خداوند میپردازد. کوی دوست بهنوعی تکنگاری و مقالهای پژوهشی است و مسکوب روی خط مشخصی دریافتش از جهان حافظ را با خواننده درمیان میگذارد و ارتباط اشعار حافظ با عرفان و تصوف را بررسی میکند؛ اثری عمیق که تنها خاص خود اوست و از حافظشناسی مثل مسکوب برمیآید.
مقدمهای بر رستم و اسفندیار: داستان رستم و اسفندیار یکی از طولانیترین داستانهای شاهنامه است و از نظر ادبی و محتوا نیز یکی از بهترینهاست . مسکوب این کتاب را سال 1342 منتشر کرد، ولی هنوز اثری نتوانسته از نظر خلاقیت و شکل شاهنامهپژوهی، به پای اثر مسکوب برسد. او به بهترین شکل ممکن مفاهیم معاصر را از دل شاهنامه بیرون میکشد و نسبتش با انسان امروز را شرح میدهد.
در سوگ عشق و یاران: این کتاب سوگنامههای شاهرخ مسکوب برای امیرحسین جهانبگلو، سهراب سپهری، هوشنگ مافی و دو یادنامه برای اسلام کاظمیه و محمدجعفر محجوب است. مسکوب در یادداشتهایش از خاطراتی که با این شخصیتها دارد گفته و از احساس عجیبش نسبت به مرگ.
در بین نویسندههای ایرانی، مسکوب یکی از مهمترین نویسندگان مرگ است. یعنی او در آثار متعدد در مورد مواجهه با سوگ و ازدستدادن نوشته و احساسات آدمی در این مواقع را تصویر کرده است. در سوگ عشق و یاران فارغ از محتوا، اثری است در مورد مواجهه با مرگ عزیزان. او به خوانندهاش کمک میکند سوگ و ازدستدادن را بشناسد و به او یاد میدهد در این موقعیت سخت، چطور باید زندگی را ادامه دهد.
و سرانجام، مرگ...
رازی عظیم و ناگشوده که مسکوب بارها دربارهاش نوشته بود و حتی نام یکی از کتابهایش را این مصرع از شاهنامه گذاشته بود که: شکاریم یکسر هم پیش مرگ.
شاهرخ مسکوب در 23 فروردین 1384 در بیمارستان کوشن پاریس به دلیل سرطان خون درگذشت؛ پیکرش برای تشییع به ایران آورده شد و برخلاف تصورش در میان انبوه جمعیت و دوستدارانش تشییع و در بهشت زهرا به خاک سپرده شد. به راستی همانطور که فردوسی میگوید:
همه کارهای جهان را در است
مگر مرگ، کآن از در دیگر است…