بزرگنمايي:

پیام خوزستان - به گزارش حوزه استان های خبرگزاری تقریب، متن یادداشت به شرح زیر است: 
به دور از باور رایج میان تمامی طرف هایی که ارتباط (هر چند کمی) به منازعه عربی و اسلامی ـ صهیونیستی دارند، مبنی بر اینکه شکست ایدئولوژیک حماس غیر ممکن است، این غیرممکن بودن شکست حماس بر روی امکان شکست آن از لحاظ سازمانی و به عنوان یک جنبش مقاومتی هم ساری و جاری می شود و به نظر می رسد که این فرضیه در مرحله اول نوعی جانبداری غیرمنطقی به حساب می آید.
اینجا می خواهیم مجموعه ای از حقایق را بیان کنیم که نه دشمن صهیونیستی می خواهد باور کند و نه حامیان و طرفداران آن و طرف هایی که انواع تجهیزات لازم برای ادامه کشتار وحشیانه و بی رحمانه آنرا فراهم می کنند.
قبل از هر چیز باید به «شکاف فرهنگی» میان تفکر دسته جمعی دشمن و تفکر دسته جمعی عرب ها و مسلمانان اشاره کرد و می توان این معادله را با کلمات ساده ای خلاصه کرد و آن اینکه میان این دو مقوله فرق هست که «کسی می کشد تا زنده بماند» و طرف دیگر «زندگی می کند تا کشته شود». به عبارت دیگر، دشمن با کشتار به جنگ خود ادامه می دهد تا به قیمت ریختن خون قربانیش به حیات خود ادامه دهد؛ همان طوری که خفاش تغذیه می کند، اما حماس که تفکر و عقیده آن این است که در راه دفاع از خود و وطن و به منظور دستیابی به پیروزی بر روی زمین و شهادت در آسمان باید جنگ کند.
این مزیتی است که دشمن ندارد و در فرهنگ لغت آن چیزی غیر از این دو گزینه وجود ندارد. طبعا یک سری دروغ ها وجود دارد که دشمن راستگرای صهیونیستی آنها را سر هم می کند، اما خود نیز می داند که این ها صرفا بهانه هایی برای سیطره بر یک ملت دیگر و تلاش برای نابودی آن و سلطه بر سرزمین این ملت است.
درباره دو گزینه حماس هم می توان گفت که «مانعی» هستند که دشمن می داند که نمی تواند از آن عبور کند؛ حتی اگر یک فلسطینی باقی مانده باشد و تلاش برای نابودی حماس که به نوعی نماد مقاومت محسوب می شود، برابر است با تلاش برای نابودی همه ملت فلسطین و آنچه در تاریخ 7 اکتبر 2023 روی داد، تفکر مقاومت و شهادت طلبی نهادینه شده در تفکر دسته جمعی ملت فلسطین و جهان عرب و اسلام را زنده کرد و شمار زیادی از ملت فلسطین و دیگر ملت های جهان اسلام را به سمت مقاومت کشاند. به عبارت دیگر، صهیونیست ها و حامیان آنها باید علیه کل یک امت اعلام جنگ کنند و در برابر آن پیروز شوند تا بتوانند در برابر جنبش حماس پیروز شوند.
این جنبش دیگر صرفا یک تشکیلات فلسطینی نیست، بلکه «دکترین» نظامی آن به اکسیژنی برای میلیون ها نفر تبدیل شده است که اگر از آن تنفس نکند، خفه خواهد شد. آنچه اتفاق افتاد، این بود که یک لحظه «اتصال» برق حماس، باعث شد به احساسات میلیون ها شهروند عرب و مسلمان ضربه بخورد و شعارهایی که هر از چند گاه از گلوی هزاران عرب و مسلمان می شنویم که می گویند «همه ما حماس هستیم» توصیف مستقیم «استثنائی» همین نکته ای است که ما به آن اشاره کردیم.
دومین حقیقت آشکار و روشن این است که دشمن صهیونیستی بیش از صد هزار نفر از ساکنان غزه را شهید یا مجروح کرده و تعدادی از آنها هم ناپدید شده اند. هر کدام از این افراد دست کم 5 نفر از نزدیکان و دوستان شان را دارند که چه صورت محرمانه و آشکارا قسم خورده اند که انتقام آنها را از کسانی که باعث داغدار شدن شان به خاطر از دست دادن این عزیزان شده اند، بگیرند. بر اساس این آمارها، تاکنون 500 هزار نفر منتظر گرفتن انتقام از قاتلان عزیزان شان هستند و چندین برابر آنها هم در گوشه و کنار دنیا وجود دارند که بی صبرانه منتظر رویارویی با دشمن و پریدن از روی موانع ساختگی پیش روی خود به منظور خنک کردن دل شان هستند. واقعیت این است که هر شهیدی به منزله دانه ای از یک سنبل است که صد دانه از آن خواهد رویید؛ حال تصور کنید که وقتی این سنبل ها در زمینی آماده کشت کاشته شوند، چند تن گندم از آنها به دست خواهد آمد؟! پس از کدام پیروزی سخن می گویید؟
حقیقت سوم و شاید دردناک تر از همه این است که 100 سال دروغ و نیرنگ به یکباره به پایان رسید و حتی اگر عرب ها و مسلمانان میلیاردها دلار هم برای برملا کردن این دروغ هزینه کنند، نخواهند توانست به خواسته خود که تقریبا تحقق آن غیرممکن است، برسند. نظام های رسمی عربی طی چندین دهه گذشته ادعا می کردند که دشمن رژیم صهیونیستی و پروژه آن هستند، اما «ملت های» فریب خورده در نهایت به این واقعیت پی بردند که همه آنچه تاکنون گفته شده بود، دروغی بیش نبود و کودک عرب دیگر هیچ چیزی از آنچه را که در مدارس شنیده و خوانده بود، باور نمی کند.
به زبان خرد جمعی و تحولات آن، این بدین معناست که حماس و طرف هایی که در کنار آن با دشمن مبارزه کردند و پیروزی آشکاری در برابر آن کسب کردند، آشکارتر از همه حقیقتی را که نظام های رسمی عربی در راستای بخشی از ماموریت خود تلاش می کردند، القا کنند، بیان کرده اند و بدین ترتیب روشن می شود که ماموریت حقیقی آنها حمایت از این دشمن و تامین نیازهای ادامه زندگی آن بود. این دستاورد جز با همین تاوانی که حماس و پایگاه مردمی آن در برابر تجاوز وحشیانه رژیم صهیونیستی به عنوان نوک پیکان پروژه بزرگ دشمن استعمارگر غربی شامل تعداد زیادی از کشورهای بزرگ و شیوخ شکم گنده پرداخت کرد، محقق نمی شد و این دستاورد تاثیر عمیقی در افزایش حمایت ها از تشکیلات، فکر و عقیده حماس خواهد داشت که نابودی آن و یا ضربه زدن هر طرفی به آن غیر ممکن خواهد شد.
چهارمین حقیقت این است که «مظلومیت» مقاومت و در رأس آن حماس به یک واقعیت مسلم در خرد جمعی غرب تبدیل شده است و در حالی که دشمن از مقاومت به عنوان اقدامی «تروریستی» و تجاوزکارانه یاد می کرد، نبرد اخیر به رهبری حماس نشان داد که چه کسی متجاوز است و چه کسی در معرض تجاوز قرار گرفته است. این تغییر عمیق در مخیله غربی های حامی رژیم صهیونیستی تاثیرات ریشه ای در دست برداشتن از این حمایت ها و گرایش به سمت حماس و مقاومت خواهد داشت که لایه های دفاعی بیشتری برای حماس و مقاومت فراهم می کند و تاثیر این مساله زمانی بیشتر نمودار خواهد شد که نسل جدید غربی ها برای انتخاب مقامات کشورهایشان در آینده نزدیک و دور به پای صندوق های رای خواهند رفت.
همه آنچه که گفته شد با دیدگاه ما درباره عوامل «زمینی» تاثیرگذار بر اداره روند زندگی و مرگ و پیروزی و شکست و نیز عوامل آسمانی ارتباط دارند و در اینجا درباره قوانین الهی هم که هر کس قرآن کریم و سنت پاک نبوی را خوانده باشد، با انها آشنایی دارد، بحث نمی کنیم، اما سنگ بنای این عوامل الهی این است که «اگر خدا را یاری کنید، خدا هم شما را یاری می کند» و این مساله هیچ ارتباطی به موازنه قدرت و قوانین زمینی ندارد؛ چه برسد به اینکه این عوامل زمینی و آسمانی دست به دست هم بدهند تا شکست این جمع از مردان پاک و نیکوسرشت غیرممکن شود.
این همه آن چیزی بود که می خواستیم بگوییم و کاری به خسارت های وارده و از هم پاشیدگی داخلی دشمن در نتیجه شکست در تحقق اهداف جنگ و نیز شکست بزرگ در پاسخ دادن به سیلی که در تاریخ 7 اکتبر 2023 به صورت این دشمن خورد، نداریم.
منبع: مرکز اطلاع رسانی فلسطین
انتهای پیام/