درختانی که نفس نمیکشند؛ خوزستان چگونه بیابان میشود؟
اجتماعی
بزرگنمايي:
پیام خوزستان - فارس / به خاک ترکخورده جلگهای مینگرد که زمانی پرآب بود و امروز بیرمق، مانند نفسهای آخر یک ریهی خشکشده. "اینها اگر زنده میماندن، شاید دل ما هم زنده میموند"؛ صدایش آرام است، مثل بادی که دیگر نمیوزد.
پیرمردی با دستانی پینهبسته، سایهاش را پشت تلی از نهالهای سوخته جمع میکند. رو به خاک ترکخورده جلگهای مینگرد که زمانی پرآب بود و امروز بیرمق، مانند نفسهای آخر یک ریهی خشکشده. "اینها اگر زنده میماندن، شاید دل ما هم زنده میموند"؛ صدایش آرام است، مثل بادی که دیگر نمیوزد.
بازار

جلگه خوزستان، زمانی نگین سبز جنوب بود؛ جایی که آب، گیاه و آفتاب در هم میآمیختند تا زندگی بتپد.
اما امروز، تصویر دیگری در قاب واقعیت نقش بسته است: از بین رفتن مراتع، سوختن پوشش گیاهی، و آسمانی که بارانش را فراموش کرده.
نهالهایی که نمیبالند
در سالهای اخیر پروژههای نهالکاری زیادی در خوزستان انجام شدهاند؛ طرحهایی با عنوانهای امیدبخش اما سرنوشتهایی شکستخورده. به گفتهی سید عادل مولا، معاون محیط طبیعی ادارهکل حفاظت محیط زیست خوزستان، " alt="پیام خوزستان" width="100%" />
عبارتی که اگرچه ساده به نظر میرسد، اما پشت آن یک واقعیت تلخ نهفته است: درختان زیادی کاشته شدهاند، اما کمتر دیدهایم درختی قد بکشد، سایه دهد، یا حتی زنده بماند.
کارشناسان منابع طبیعی تأکید میکنند که در شرایط اقلیمی خوزستان، نهالکاری بدون تضمین منابع آبی و حفاظت دائمی، بیشتر به یک پروژهی صوری میماند تا راهکاری واقعی.
کانونهایی که آرام نمیگیرند
با وجود تثبیت برخی کانونهای گرد و غبار، تهدید اصلی همچنان پابرجاست. خشکسالی، تغییر الگوی بارش و مهمتر از آن، تصرف بیرویهی اراضی طبیعی باعث شده است که مناطق وسیعی از
خوزستان مستعد خیزش دوبارهی گرد و غبار شوند. هر چه از پوشش گیاهی کاسته شود، هر چه آتشسوزیها کنترلنشدهتر پیش بروند، زمین بیپناهتر و آسمان تیرهتر خواهد شد.
تناقض میان اجرای پروژههای محیطزیستی و عدم تأمین زیرساختهای لازم، شکاف عمیقی ایجاد کرده است. از یک سو نهالکاری در 100 هکتار از مناطق دز و کرخه انجام میشود، از سوی دیگر تصرف بیضابطه و نبود برنامههای نظارتی، همان نهالها را به خاک میسپارد.
در تالاب بامدژ پروژه تثبیت آب در حال اجراست، اما در شیمبار هنوز آینده آب نامعلوم است. روند احیا در یکسو جریان دارد، اما در سوی دیگر، بیابانزایی بیوقفه پیش میرود.
سؤال بیپاسخ آینده
چه باید کرد؟ آیا میتوان دل به پروژههای کوتاهمدت بست، در حالی که ساختار مدیریتی و قانونی حمایتگر نیست؟ آیا مردم منطقه، این نخستین قربانیان گرد و غبار و خشکی، سهمی در تصمیمسازیها دارند؟
خورشید از پشت تپهی بیگیاه، سرک میکشد. همان پیرمرد با دلی پر از خاک و چشمی نمناک، نهالی را در خاکی سخت فرو میبرد. دستی به پیشانی میکشد و آرام میگوید: "شاید یکیشون زنده بمونه، شاید..."
لینک کوتاه:
https://www.payamekhuzestan.ir/Fa/News/1080361/