بزرگنمايي:
پیام خوزستان - مهر / محمدصالح حجتالاسلامی با اشاره به اینکه مستندهایی چون «مشت در نمای درشت» در زدودن انگهای عجیب از نسل فرهیخته انقلاب موثر است آن را کمکی برای فهم و شناخت مفهوم هنر و هنرمند انقلابی دانست.
«مشت در نمای درشت» فیلمی مستند است که به زندگی هنری و حرفهای سیدحسن حسینی یکی از شاعران بزرگ ایرانی میپردازد و جلوههایی جدید از ابعاد زندگی این شاعر انقلابی را نمایان میکند. عنوان این فیلم از روی کتابی با همین نام از آثار زنده یاد سیدحسن حسینی انتخاب شده است؛ محمدصالح حجتالاسلامی کارگردان «مشت در نمای درشت» که بعد از فیلم مستند «هنرمند واحد 5» دومین اثر حرفهایاش را ساخته است به همراه حامد صلاحی پژوهشگر این فیلم مستند، پس از حضور در هفدهمین جشنواره «سینماحقیقت» مهمانشدند و قرار شد پس از اکران این فیلم که احتمال داده میشد به زودی اتفاق بیفتد، بخش دوم این مصاحبه منتشر شود اما همانطور که در سینمای ایران، عموماً نمیتوان جریانی را که برای یک فیلم اتفاق میافتد، از قبل حدس زد اکران این فیلم نیز میسر نشد. البته این مستند پرتره اکرانهای اندک خصوصی را تجربه کرد که پس از یک اکران ویژه در حوزه هنری در آبان ماه 1403، یکی از مهمترین آنها در روز 20 فروردین 1404، روز هنر انقلاب اسلامی و به مناسبت فرزند بهار بودن زندهیاد سیدحسن حسینی (وی متولد اول فروردین و متوفی در 9 فروردین است) اتفاق افتاد که در نشست نقد بعد از نمایش فیلم، نکات مهمی از سوی حبیب احمدزاده و اسماعیل امینی مطرح شد.
به بهانه این اکران و نشست نقد فیلم، بخش دوم مصاحبه با تهیهکننده، کارگردان و پژوهشگران «مشت در نمای درشت» را آماده کردیم که در ادامه آن را میخوانید.
* آقای حجتالاسلامی شما از سختیها و موانعی که بر سر راه پژوهش فیلمتان بود، گفتید. همچنین گفتید که بیش از 80 ساعت راش و 150 ساعت آرشیو در اختیارتان بود که میخواستید در یک فیلم 90 دقیقهای عرضه کنید که آن هم پروسه عجیبی داشت. چطور شد برای فیلم مستندتان، بازیگری قرار دادید که آن هم شیوه ارائه جالبی را رقم زده است؟

حجتالاسلامی: از آنجایی که ساعتها راش داشتیم و سخنان مطرح شده در آرشیوها از جمله در برخی برنامههای تلویزیونی و یا جلسات بیدلخوانی سیدحسن حسینی نیز بینظیر بود، برای اینکه بتوانم بر اساس ساختار فیلم که یک مستند پژوهشی است، روایت جذاب و درستی از شخصیت این شاعر داشته باشم، تصمیم گرفتم از یک بازیگر در نقش پژوهشگر، بهره بگیرم. اما ماجرای آشنایی ما با محمد نوروزی فرسنگی خود ماجرای جالبی داشت؛ او که در کنار بازیگری شاعر هم هست فرزند یک شاعر است، محمد نوروزی فرسنگی میگفت قیصر امینپور یا سیدحسن حسینی در زمان حضور در جبهه متوجه میشوند که پدرش سرهنگ احمد نوروزی فرسنگی، استعداد سرایش شعر را دارد و از او میخواهند که در جلساتشان حضور داشته باشد که همین امر مقدمه شاعر شدن پدرش را هم فراهم میکند.
بعد از این مقدمه باید بگویم که ما تاکید داشتیم برای هر موضوع ادعایی در فیلم، سندی ارائه کنیم از جمله شعرخوانی سید در جبههها که متاسفانه هیچ ردی از آن در نهادهای فرهنگی مرتبط نیافتیم اما با تلاش آقای صلاحی ما به محمد نوروزی فرسنگی رسیدیم که به ما گفت برای وصیت پدرم، نوار کاستی را که از جلسات شعرخوانی سید حسن حسینی داریم، پیدا میکنم و در اختیار شما میگذارم. 80 کارتن نوار کاست شنیده شدند تا آن فایل صوتی 30 ثانیهای که در فیلم پخش شد، پیدا شود. فایل صوتی مذکور 3 بار کپچر شد تا ما بتوانیم به یک کیفیت مطلوب برسیم. در حین همین رفت و برگشتها و ملاقاتها بودیم که تلاش موازی ما برای یافتن بازیگر مناسب برای پاساژهای تدوینی فیلم در جریان بود و من که معتقدم برای خلق یک اثر خوب، نیاز به همدلی همه عوامل با هم و با موضوع و هدف فیلم هست، مسئله را با محمد نوروزی فرسنگی مطرح کردم و خوشبختانه او هم به رغم حضورشان در سریال «سلمان فارسی»، فرصت داشتند تا با ما همراه شوند و آن نقش سخت را که هیچ دیالوگی ندارد و تنها با بازی بی کلام محمدرضا نوروزی فرسنگی جان گرفته بازی کردند.
در فیلم «مشت در نمای درشت» دادگاه راه نینداختم البته امکان انجام این کار را داشتم اما داستان را از زبان سوژه و دوستانش روایت کردم
میتوان گفت که اکثر عوامل تولید فیلم مستند زندگی سیدحسن حسینی، به نوعی شاعر و حتماً مرتبط با سید حسن حسینی و پر از احساسات هستند؛ از جمله محمد فرشتهنژاد که جدای از اینکه شاعر و ترانه سرا هم است، آهنگسازی این فیلم را بر عهده داشت، در حین کار مدام گریه میکرد و او میگفت «من تکخوان گروه سرود نوجوانانی بودم که ذیل نظر جواد هاشمی شکل گرفته بود و شعرهای سید حسن حسینی را برای رزمندگان میخواندم». فرشتهنژاد یک بار شعر سیدحسن حسینی را جلوی آن شاعر خوانده بود.
* شما در حین تولید فیلم مستند «مشت در نمای درشت» با چه خط قرمزهایی مواجه بودید؟
حجتالاسلامی: من در فیلم «مشت در نمای درشت» دادگاه راه نینداختم البته امکان انجام این کار را داشتم اما داستان را از زبان سوژه و دوستانش روایت کردم. سفارشدهنده تولید فیلم، هیچ توصیه سیاسی برای من نداشت و گفت فقط مستند سیاهی را که حریم سید حسن حسینی را بشکند، نسازید.
بنابراین خط قرمز ما حریم سیدحسن حسینی بود چرا که ما در یک فضای هالیوودی زندگی نمیکنیم که بخواهیم بی پروا از مرزهای شخصی افراد عبور کنیم؛ البته شاید مردممان به واسطه فیلمهای زیرزمینی که به دستشان میرسد، به این امر که با متن و حواشی زندگی افراد مشهور آشنا شوند تمایل داشته باشند اما رویکرد ما به زندگی سید حسن حسینی متفاوت بود. من و سایر عوامل تولید فیلم «مشت در نمای درشت» تلاش کردیم که به واقعیتها و متن زندگی هنری و اجتماعی سید حسن حسینی بپردازیم و آنچه را که برای تسهیل در شناخت او برای عموم کارآمد بود، بیان کنیم. ما افراد درجه یکی را برای همکاری پیدا کردیم و به خواسته افرادی ممتاز دیگری که به هر دلیلی نخواستند با ما در تولید این فیلم مستند همکاری کنند، هم احترام گذاشتیم.
* یکی از مهمترین بخشهای فیلمسازی، چگونگی عرضه اثر است و وقتی فیلمی درباره یک شاعر برجسته است که سالها پیش به رحمت خدا رفته، بحث فقط نمایش فیلم نیست بلکه انتشار اندیشهها و افکار این شاعر نیز به میان میآید. آیا برنامهای برای اکران و انتشار مناسب «مشت در نمای درشت» دارید؟
حجتالاسلامی: من خیلی خوشحال شدم که این فیلم در جشنواره فیلم «سینماحقیقت» رونمایی شد اما از اینکه پرترهها در بخش مسابقه آن جشنواره حضور ندارند، کمی ناراحت هستم و متوجه شدهام که حتماً باید روش فیلمسازیام را به گونهای تغییر بدهم که با چهارچوبهای جشنواره مذکور تطبیق داشته باشد. جشنواره فیلم «سینماحقیقت» یکی از فرهیختهترین رویدادهای کشور ما است.
من خودم را هم به طور کامل نمیشناسم، چه برسد به اینکه بتوانم فرد دیگری را که دیگر در بینمان نیست، بشناسم بنابراین ادعا ندارم که توانستم اثر کاملی را درباره سید حسن حسینی بسازم. بنابراین معتقدم تولید و اکران آثاری همچون فیلم مستند زندگی سیدحسن حسینی باید آغاز یک گفتگو باشد تا آدمهایی که به واسطه شعر، سیدحسن را میشناسند، بتوانند اطلاعات بیشتری را درباره فرد مورد علاقهشان به دست آورند.

من خیلی اتفاقی عنوان «مشت در نمای درشت» را برای اثرم انتخاب کردم. این امر گویای آن است که فیلم ما، مشتی نمونه خروار از زندگی عمیق و غنی و ذوابعاد سید حسن حسینی اما مستقل و صادق است. من فیلم مستند «مشت در نمای درشت» را با توجه به چند ویژگی شخصیتی سید حسن حسینی تولید کردم. او مستقل، خلاق، شیعه و دارای اصولی مشخص بوده و تا پایان راست قامت و راست قدم بر این مبانی باقی مانده است و این پافشاری بر ماندن، کار سختی است.
* از آنجایی که زندهیاد سیدحسن حسینی در در برههای از فرهنگ و هنر کشور تاثیرگذار بوده که به واقع تاثیرات مهمی بر جریان ادبیات و شعر کشور پس از انقلاب اسلامی گذاشته است و به همین دلیل به این هنرمندان واژه «هنرمند انقلابی» را اطلاق میکنند، مخاطبان فیلم «مشت در نمای درشت» چه گروهی از اقشار هستند؟ آیا تنها نخبگان این فیلم را میبینند یا برای همه اقشار مردم ملموس است؟
حجتالاسلامی: برخی معتقدند که این فیلم همچون اشعار سیدحسن حسینی که ویژه نخبگان است برای مخاطب خاص تولید شده اما من به عنوان کارگردان اثر چنین اعتقادی ندارم اگرچه به طور مطلق هم نمیتوانم آن را رد کنم. درست است که موضوع فیلم یک شاعر تراز اول با آثار متنوع و درجه یکی در حوزه شعر و ادبیات است اما ما کمتر به سمت نقد و بررسی کارشناسانه و ادیبانه آثار زنده یاد حسینی رفتهایم و بیشتر وجوه شخصیتی او، کنشها و واکنشهای او و جامعه اطرافش مورد توجه ما بوده است؛ در واقع ما تا حد زیادی زندگی و زمانه او را روایت کردهایم که میتواند به طور مستقل جذابیت داشته باشد و تولید انگیزه کند تا علاقه مندان چند حوزه ادبیات، تاریخ معاصر و جریان شناسی انقلاب به مطالعه بیشتر و عمیقتر در این عرصهها مبادرت ورزند و به ویژه آن چیزی که مشهور به هنر و هنرمند انقلابی است، به فهم و شناخت مفهوم هنر و هنرمند انقلابی کمک کند و در زدودن انگهای عجیب موجود به این نسل فرهیخته میتواند موثر باشد.
آرزوی اصلی من نشان دادن یکی از سرمایههای ادبی و فرهنگی و به نوعی یک قهرمان ملی در این عرصه به نسل جوان است که جدای از غنای هنری و ادبی زنده یاد حسینی، سبک زندگی و تلاش دائمی و خلاقیتش در عین حرّیتی که داشته، میتواند الهامبخش و به نوعی الگو باشد
ضمن اینکه آرزوی اصلی من نشان دادن یکی از سرمایههای ادبی و فرهنگی و به نوعی یک قهرمان ملی در این عرصه به نسل جوان است که جدای از غنای هنری و ادبی زنده یاد حسینی، سبک زندگی و تلاش دائمی و خلاقیتش در عین حرّیتی که داشته، میتواند الهامبخش و به نوعی الگو باشد. به هرحال چنین اثری چند گروه مخاطب دارد که شامل افراد بسیار مطلع تا گروه کاملاً بی اطلاع نسبت به سوژه فیلم میشوند و در چند اکران محدودی که داشتهایم، به دقت و با علاقه به واکنش همه این گروههای مخاطب توجه میکردم. شاید باورپذیر نباشد اما تقریباً همه ذائقهها مطالبی درخور سلیقه خود در طول فیلم یافتهاند و جز برخی از موارد قابل پیشبینی، ناگزیر یا انتخابی، نه تنها تا این لحظه، انتقاد جدی و اساسی نداشتهایم بلکه واکنشهای مثبت زیادی را از گروهها و اقشاری دریافت کردهایم که اصلاً انتظارش را نداشتیم.
* من میخواهم بدانم که آیا میتوان هر آنچه را که از جلسات بیدلخوانی سید حسن حسینی باقی مانده، در قالب یک پکیج مناسب منتشر کرده و در اختیار همگان قرار داد؟

صلاحی: سید حسن حسینی شاعری بود که با بسیاری از شاعران همعصر خودش زاویه پیدا کرد و به نظر میرسد که باید ارتباط او با سنتهای ادبی پیش از خودش قطع شده باشد اما همین فرد جلسات بیدلخوانی را برگزار میکرد که البته آن جلسات آنچنان که باید و شاید ماندگار نشدهاند.
حجتالاسلامی: من یک خبر خوب و یک خبر بد برای شما دارم. خبر بد این است که من نمیتوانم درباره یکسری از کارها تصمیم بگیرم. من آرزو دارم که «مشت در نمای درشت» بعد از مدتی در دسترس عموم قرار بگیرد. معتقدم گاهی به اشتراک نگذاشتن آرشیو و منابع، گروگانگیری مصلحتاندیشانه در مقطعی خاص است و البته گاهی هم چنین نیست. خبر خوب هم این است که مثلاً اتفاقاً همه جلسات بیدلخوانی سید حسن حسینی به دست آقایان اسماعیل امینی و سعید یوسفنیا پیاده سازی و در قالب کتاب «مشق معنی بیدل» توسط انتشارات سوره مهر منتشر شدهاند. اگرچه ویدئوی اصل جلسات حال و هوای دیگری دارد؛ و یا اینکه سید حسن حسینی یک بار دیوان بی دل را به طور کامل خوانده به صورت لوح فشرده به بازار عرضه شده اما در حال حاضر آن مجموعه با مجوز صاحبان اثر، به صورت رایگان در فضای مجازی منتشر شده است.
ما به عنوان عوامل تولید فیلم مستند «مشت در نمای درشت» به عمد و با افتخار تلاش کردیم که آثار سید حسن حسینی را تبلیغ کنیم بر همین اساس ما با تاکید، جلد آثار منتشر شده از سید را در فیلممان نشان دادیم تا باعث ترغیب تماشاگران جهت خرید و مطالعه آنها شود هرچند که این آثار عموماً نایاب هستند. به عنوان مثال کتاب مهم «گنجشک و جبرئیل» یا مثلاً کتاب «سکانس کلمات» که یکی از منابع مهم ما در تولید فیلم مستند «مشت در نمای درشت» بود. این کتاب در زمان تولید فیلم، در بازار وجود نداشت و من بعد از آنکه کلی جستجو کردم، با فروشندهای زیرزمینی مواجه شدم که حاضر بود نسخهای از آن را در ازای دریافت چند میلیون تومان در اختیارم بگذارد. در نهایت، من به انتشارات نی مراجعه کردم و با محبتی که به بنده داشتند توانستم نسخهای از کتاب را به صورت رایگان از آنجا دریافت کنم. خبر خوب اینکه بعد از این اتفاق و در همان زمان تولید فیلم، به همت مدیر انتشارات نی آقای جعفر همایی 200 جلد از کتاب «سکانس کلمات» چاپ شد. این کتاب نتیجه همکاری سعید یوسفنیا و طاهره زند است. فکر میکنم با توجه به شمارگان کم منتشر شده، الان آن کتاب دوباره نایاب شده است.
صلاحی: همین الان کتاب «گنجشک و جبرئیل» عاشورایی نایاب است. آن کتاب یکی از مهمترین کتابهای عاشورایی کشور است. یا در نمونهای دیگر سید حسن حسینی و قیصر امینپور اخوانیههایی برای همدیگر داشتهاند و سید و قیصر بخشهایی از آنها را خواندهاند اما در این فیلم این آثار در دسترس ما قرار نگرفتهاند.
میدانیم که سید حسن حسینی پژوهشهای قرآنی داشت که در حسرت انتشارشان از دنیا رفت و البته کمتر کسی به متن این پژوهشها دسترسی داشته و از جزییات آن خبر دارد.
حجتالاسلامی: از همین فرصت میتوان استفاده کرد و یادآور شد که در بسیاری موارد نهادهای مرتبط نیز برای انتشار آثار بزرگان به اجازه خانوادههای آن افراد نیاز دارند و آرزو کرد که کاش خانوادههای همه بزرگان فرهنگی، هنری و علمی ما بنیادهایی را تأسیس میکردند و آثار عزیزشان را به صورت مداوم در آنجا منتشر و ارائه میکردند تا در این زمینه هیچ کمبودی احساس نمیشد و تحریفی اتفاق نمیافتاد.
من از خانواده بزرگان و فرهیختگان کشور و نهادهای متولی میخواهم که دست مستندسازان را خالی نگذارند و اجازه بدهند که مستندسازان به بهترین شکل از منابع استفاده کنند.