فرهنگ همدلی با مردم غزه به سبک دهه نودی ها
شهرستان ها
بزرگنمايي:
پیام خوزستان - به گزارش سرویس فرهنگی و اجتماعی خبرگزاری رسا، بعضی خبر ها مستقیم می روند می نشینند روی طاقچه دل آدم. مثل خبر کمک پنجاه میلیاردی آقای کارخانه دار به جبهه مقاومت، همان مالک کارخانه چیپس سنتی فریدونشهر که با اینکه می توانسته سهمی از کارخانه اش را به مقاومت اهدا کند، اما تمام کارخانه را یکجا و بدون اما و اگر بخشیده است.
یا مثل خبر اهدای حلقه ازدواجی که تنها یادگار برخی از همسران شهدای دفاع مقدس از همسرانشان بود.یا وقتی آقای جلولی، همان صاحب خانه جوان دهه شصتی، خانه صدمتری کلید نخورده اش را، بعد از دوازده سال انتظار برای صاحب خانه شدن، به نام مقاومت سند زد و حتی فکر کردن به اینکه الان خودش ماشین هم ندارد مانع نشد که خانه اش را برای فروش مزایده ای برای کمک به جبهه مقاومت نگذارد. و این بار پای همدلی یک دانش آموز پایه ابتدایی با مردم غزه، در یکی از مدارس تهران در میان است.انگار فرهنگ همدلی ریشه دوانده و حالا رسیده است به دهه نودی هایمان.هر چند در ماجراهای پیشتر، کمک میلیاردیست و حالا قدر و قیمت مادی کمک دانش آموز نهایتا می شود دو سه میلیون.اما فرهنگ همدلی جوان دهه شصتی و دانش آموز دهه نودی، یک شباهت مهم دارند ، اینکه هر دو نهایت امکان خودشان را گذاشته اند وسط. نهایت امکان خودشان، برای کمک به جبهه مقاومت و زنده تر شدن فرهنگ مقاومت.خلاصه که هر دویشان خیلی تفاوت دارند با بی تفاوت ها. همین است که روایت چگونگی همدلی این دانش آموز دهه نودی هم می تواند مستقیم برود بنشیند در طاقچه دل آدم.

یازده تابلو با وسعتی به اندازه یک دنیا ویدئوی یک دقیقه ای بالا، نمایی است از روایت همدلی که در نهایت سادگی، در گوشه ای از نماز خانه مدرسه شهید فهمیده اتفاق افتاد. محمد طاها طی یک ماه، یازده نقاشی نصب شده بر روی تخته شاسی را برای فروش مزایده ای به نفع جبهه مقاومت آماده می کند و بازدید دانش آموزان مدرسه از تابلوهایش طی یک هفته، به صورت کلاسی انجام می شود. مهدی بیگی، مربّی پرورشی مدرسه قبل از شروع به بازدید هر کلاس، خیلی کوتاه برایشان از چرایی اهمیت بی تفاوت نبودن نسبت به وضعیت مردم غزه و لبنان می گوید و بعد بچه ها از تابلوها بازدید می کنند. خریداران، قیمت پیشنهادیشان راکه طبیعتا بالاتر از قیمت پایه تعیین شده برای هر تابلو است را می گویند تا محمد طاها یادداشت کند و در پایان هفته مشخص شود بالاترین قیمت پیشنهادی هر تابلو مربوط به چه کسی است. جالب اینجاست که هر کلاس ماجراهای خاص خودش را دارد.

هرکسی از ظنّ خود شد یار من «اگر قرار باشد شما خودتان بگویید که مبلغ کمکی شما به جبهه مقاومت دقیقا برای چه کاری مصرف شود چه می گویید؟» این همان سوالی است که فارغ از ارزش مادی مبلغ هر خرید، از برخی بازدیدکنندگان می پرسم. بعضی ها پاسخشان ریز شده و جالب توجه است. مثلا محمد مهدی که لپ های گُل انداخته اش حکایت از خوش خوراک بودنش هم دارد می گوید:« دلم می خواهد برای همه رزمنده های مقاومت، یک پرس چلوکباب خوشمزه بخرند.چون کار اصلی بر عهده آن هاست .» حسین هم دوست دارد با پولش یک قوطی شیر خشک خریده شود برای نوزادی که در بمباران ها مادرش را از دست داده.آقای شاه بداقی (معلم) پاسخش این است: «عروسکی صدا دار و آواز خوان، در دست دختر بچه ای که ماه هاست صدای موشک ها، پر تکرارترین صداییست که می شنود.» طبیعیست که امکانات آموزشی در قله ذهن آقای قلی پور در جایگاه مدیریت مدرسه جای گرفته باشد و در پاسخ به سوال بالا بگوید: «تجهیز و سرپا شدن مدرسه ای که در بمباران ها ویران شده.» بعضی ها هم مثل آقای شاکری(معلّم)، مهربانی و احساس نسبت به بچه های غزه، از واژه هایشان می چکد: «یک لباس زیبا برای دختر بچه چهار پنج ساله غزه ای. از آن پیراهن گل گلی های قشنگی که وقتی می پوشند چشمانشان هم از خوشحالی برق می زند و دوست دارند با آن لباس عکس بگیرند، جلوی آینه بروند و برای پدرشان ناز کنند. من خودم در سن چهار پنج سالگی، عاشق تفنگ اسباب بازی بودم و فکر می کنم پسر بچه های چهار پنج ساله غزه ای هم چون بچه های مقاومت هستند و با صدای موشک و اسلحه و باروت بزرگ شده اند، تفنگ اسباب بازی برایشان جذّاب است.» محمد امین هم دوست دارد با خرید تلفن همراه برایشان، امکان چت جی پی تی و به قول خودش درد و دل کردن را فراهم کند.

لینک کوتاه:
https://www.payamekhuzestan.ir/Fa/News/1083293/