واقعیت دوئل گازی در پارس جنوبی؛ سهم ایران و قطر از میدان گازی چقدر است؟
اقتصادي
بزرگنمايي:
پیام خوزستان - فرهیختگان / با وجود پیشتازی ایران از قطر در تولید روزانه گاز پارسجنوبی، اما اخیرا ادعا شده که قطریها 10 برابر ایران تولید تجمعی بیشتری داشتهاند؛ که منطبق بر واقعیت نیست.
بگذارید ماجرا را از 18 بهمن سال گذشته آغاز کنیم، روزی که ملیپوشان تیم فوتبال ایران در زمین میزبان خود یعنی قطر با بدشانسی بازی فوتبال را 3 به 2 باختند؛ باختی تلخ که با وجود سرمایهگذاری عجیبوغریب قطریها در زیرساختهای ورزشی این کشور و حتی استفاده از بازیکنان چندملیتی باز هم غیرمنتظره بود، زیرا فوتبال بومی ایران سبک خاص خود را دارد و اگر بدشانسی نبود پیروز از زمین مسابقه خارج میشدند. بههرحال ایران در دوره قبلی جام ملتهای آسیا از قطر باخت و از رفتن به فینال بازماند و قطریها در خانه جام را بالای سر بردند؛ اتفاقی که میتواند در زمین بازی میدان پارسجنوبی نیز رقم بخورد اما اختلافنظر جدی درباره نتیجه رقابت دو کشور در این میدان گازی وجود دارد.
بزرگترین میدان گازی دنیا زیر پای ایران و قطر
هر ایرانی حداقل یکبار نام میدان پارسجنوبی را به گوش شنیده است؛ میدان مشترکی که سالهاست محل رقابت ایران و قطر در تولید گاز و میعانات گازی است؛ صحنه دقیقا شبیه زمین فوتبال است، در طرف قطر شرکتهای چندملیتی و غولهای نفتی دنیا با سرمایهگذاریهای هنگفت قرار دارند و در طرف ایران اما توانمندی بومیشده مهندسان ایرانی؛ با این تفاوت که نتیجه بازی گازی دو کشور همانند بازی فوتبال رقم نخورد. میدان گازی پارسجنوبی با اختلاف زیاد بزرگترین میدان گازی دنیاست که در آبهای خلیجفارس واقع شده است. در تصویر 1 محل قرارگیری این میدان آورده شده است. نام این میدان در طرف قطر، گنبد شمالی است که مساحت کل آن 9700 کیلومتر مربع است.
سهم ایران و قطر از میدان گازی پارسجنوبی چقدر است؟
طبق گزارش شرکت نفت و گاز پارس، سهم ایران از مساحت این میدان 3700 کیلومتر مربع و سهم قطر 6000 کیلومتر مربع است. همچنین ایران و قطر از ذخایر میعانات گازی پارسجنوبی (گنبد شمالی) نیز به ترتیب 18 و 38 میلیارد بشکه سهم دارند. سهم ایران از ذخایر گازی بزرگترین میدان گازی دنیا 14 تریلیون مترمکعب بوده که معادل 8 درصد ذخایر گاز کل دنیاست و قطریها نیز 25 تریلیون مترمکعب سهم دارند. همانطور که در تصویر 2 نمایش داده شده، عمده مساحت و ذخایر این میدان مشترک در سمت قطر قرار دارد، بهعنوان مثال سهم قطر از ذخایر گازی این میدان 1.8 برابر ایران است.
50 درصد از انرژی ایران از پارسجنوبی تامین میشود!
رقابت با قطر و اهمیت تولید گاز از میدان پارسجنوبی برای تامین نیاز داخلی باعث شد دولت ایران از سال 76 برای توسعه فازهای مختلف این میدان مشترک اقدام کند. در تصویر 3، میزان تولید گاز ایران از میدان پارسجنوبی و سایر میادین گازی به تفکیک آورده شده است. طبق آمار ترازنامه هیدروکربوری، سهم تولید گاز ایران از پارسجنوبی نسبت به کل تولید گاز از 10.5 درصد در سال 1381 به 69.7 درصد در سال 1399 رسیده است و طبق برآوردها اکنون این سهم به 75 درصد جهش یافته است. به بیان دیگر اکنون 75 درصد از تولید گاز ایران از پارسجنوبی انجام میشود و حدود 50 درصد از کل انرژی مصرف کشور از این میدان تامین میشود.
سرمایهگذاری 90 میلیارد دلاری ایران برای توسعه پارسجنوبی
میدان گازی پارسجنوبی در ایران در قالب 24 فاز و 13 پالایشگاه گازی توسعه یافته که اطلاعات آن در تصویر 4 قابل مشاهده است. طبق آمار وزارت نفت، تاکنون حدود 90 میلیارد دلار در این میدان مشترک سرمایهگذاری شده است درحالیکه رقم سرمایهگذاری طرف قطری حدود 150 میلیارد دلار برآورد میشود. برای نخستین بار تولید گاز از میدان پارسجنوبی در بهمن سال 1381 از فاز 2 و 3 آغاز شد و آخرین فاز این میدان که به بهرهبرداری رسید فاز 11 بود که بعد از گذشت 20 سال در دولت سیزدهم و در تاریخ شهریور سال 1402 با تولید روزانه 10 الی 15 میلیون مترمکعب افتتاح شد تا پرونده توسعه فازهای بیستچهارگانه این میدان در سمت ایران بسته شود. همانطور که در تصویر 4 مشخص است ایران ابتدا برای توسعه فازهای پارسجنوبی با شرکتهای خارجی وارد تعامل شد و اکنون پس از اعتماد به شرکتهای داخلی از مرحله طراحی تا ساخت و توسعه این میدان توسط مهندسان ایرانی و دانش و تکنولوژی بومیشده انجام میشود.
ایران از سال 97 در تولید گاز از قطر پیشی گرفت
اما مهمترین سوال درباره میدان گازی پارسجنوبی این است که وضعیت رقابت ایران و قطر برای تولید گاز از آن چگونه بوده و کدامیک از کشورها از رقیب خود پیشی گرفته است؟ تصویر 5، میزان تولید گاز ایران و قطر از بزرگترین میدان گازی دنیا را نشان میدهد. طبق این تصویر رقابت دو کشور تا سال 86 پایاپای بوده ولی از سال 87 تولید گاز قطر صعودی شده و از ایران فاصله گرفت. سپس با تکمیل فازهای موسوم به طرح 35 ماهه، ایران توانست در سال 96 تولید گاز خود از این میدان را به قطر برساند و از سال 97 تاکنون از رقیب خود پیشی گرفته است. طبق آمار شرکت نفت و گاز پارس، اکنون تولید گاز ایران از میدان پارسجنوبی به بیش از 700 میلیون مترمکعب در روز رسیده درحالیکه قطر روزانه 628 میلیون مترمکعب گاز از این میدان تولید میکند. در نتیجه اکنون تولید گاز ایران نسبت به قطر به میزان بیش از روزانه 70 میلیون مترمکعب گاز بیشتر است و این اتفاق درحالی رقم خورده که در سمت قطری همهی غولهای بزرگ نفتی دنیا مشغول توسعه میدان هستند ولی در سمت ایران، مهندسان کشورمان با تکیه بر دانش بومیشده اقدام به توسعه و تولید گاز کردهاند.
پیشتازی 900 میلیارد مترمکعبی ایران از قطر نسبت به سهم خود از پارسجنوبی
اما در روزهای گذشته، برخی ادعاها درباره عقبماندگی ایران در تولید گاز از پارس جنوبی در فضای مجازی وایرال شده که طبق آن، قطر 10 برابر ایران از این میدان به صورت تجمعی گاز تولید کرده است. اما این ادعا چقدر درست است؟ برای مقایسه منصفانه بهتر است ببینیم که سهم ایران و قطر از منابع گازی پارسجنوبی چقدر است و سهم دو کشور از تولید تجمعی گاز تاکنون چقدر بوده است. طبق آمار موسسه وودمکنزی، تا پایان سال 2023 قطر حدود 3000 میلیارد مترمکعب از میدان پارسجنوبی تولید تجمعی گاز داشته که این رقم برای ایران 2600 میلیارد مترمکعب بوده است. به بیان دیگر، ایرانیها تاکنون 46.4 درصد از تولید تجمعی گاز از پارسجنوبی سهم داشتهاند و قطریها 53.6 درصد. پس در ظاهر به نظر میرسد که سهم قطریها از تولید تجمعی گاز بیشتر بوده، درنتیجه این کشور از ایران عملکرد بهتری داشته است، اما برای قضاوت دقیقتر باید سهم دو کشور از ذخایر گاز پارسجنوبی نیز وارد محاسبات شود (تصویر 6).
برای قضاوت صحیح باید در نظر داشت که ایران از ذخایر گاز پارسجنوبی 35.9 درصد سهم دارد ولی از تولید تجمعی گاز تاکنون 46.4 درصد سهم داشته است. یعنی سهم ایران از کل گاز تولیدی بیش از سهم او از کل ذخایر گازی پارسجنوبی بوده است. به بیان دیگر ایران بیش از سهم خود از پارسجنوبی گاز برداشت کرده و قطر کمتر از سهم خود. درنتیجه واضح است که با توجه به سهم هر کشور از این میدان، فعلا ایران از قطر عملکرد بهتری داشته. به بیان دیگر اگر فرض کنیم قطر معادل سهم خود از ذخایر گاز پارسجنوبی از این میدان گاز تولید کرده باشد، ولی ایران تاکنون بیش از 900 میلیارد مترمکعب گاز بیشتری نسبت به سهم خود از پارسجنوبی تولید کرده است.
اما تولید گاز از میدان پارسجنوبی با فراز و نشیبهای بسیاری همراه بوده و سوالات متعددی را در اذهان عمومی ایجاد کرده است. در این راستا با سیدمهدی حسینی، کارشناس باسابقه و ارشد حوزه نفت به گفتوگو نشستیم. وی قائممقام وزارت نفت، معاونت بینالملل وزارت نفت، معاونت وزارت صنایع و معادن و مدیرعاملی شرکت ملی صنعت پتروشیمی را در کارنامه خود دارد و به عنوان معمار قراردادهای نفتی شناخته میشود. مشروح گفتوگو با سیدمهدی حسینی در قالب یادداشت در ادامه آورده شده است.
کشف عجیب میدان پارسجنوبی از روی ارائه قطریها
میدان پارسجنوبی که در سمت قطری گنبد شمالی نام دارد، بزرگترین میدان گازی دنیاست که عمده مصرف گاز ایران به عنوان چهارمین مصرفکننده بزرگ گاز دنیا را تامین میکند و از طرفی گاز بازار آسیای شرقی و اروپا نیز از طریق LNG (گاز مایعشده) قطر تامین میشود و حتی کشور امارات نیز از طریق خط لوله دلفین از قطر گاز دریافت میکند و گاز بازارهای صادراتی ایران در عراق و ترکیه نیز از این محل تامین میشود. درنتیجه شما میبینید این گاز نقش موثری در تامین گاز دنیا دارد. قطریها میدان پارسجنوبی را 20 سال زودتر از ما کشف کرده بودند و توسعه این میدان را نیز 10 سال زودتر از ایران آغاز کردند. یادم میآید در زمان آقازاده، وزیر نفت دولت مرحوم هاشمیرفسنجانی، ما را نیز برای حضور در افتتاح اولین برداشت از این میدان دعوت کرده بودند که بنده به همراه آقازاده در آن مراسم حضور داشتم. وزیر اسبق نفت در آن زمان با مشاهده ارائههایی که طرف قطری از ویژگیها و مشخصات این میدان گازی میدادند، این نکته را متوجه شد که این میدان بسیار نزدیک به مرز آبی ایران است و احتمال دارد با ایران مشترک باشد. در زمان بازگشت از مراسم و در هواپیما ایشان به بنده گفت خداوند قطعا مرز آبی برای این میدان نکشیده که تا ایران امتداد نداشته باشد و به محض رسیدن به ایران، ما به سرعت کار اکتشاف در آن منطقه را آغاز کردیم.
مطالعات توتال از بزرگی پارسجنوبی فراتر از انتظار ایران بود
بعد از انجام عملیات اکتشاف متوجه شدیم این میدان گازی در سمت مرز آبی ایران نیز وجود دارد و البته ارزیابی و مشخص کردن ابعاد میدان در سمت ایران طبیعتا مدت زمانی طول کشید. برای آغاز فعالیت ایران در این میدان نیز ما ابتدا وارد تعامل با شرکتهای خارجی شدیم، زیرا تازه از دوران بازسازی بعد از جنگ فارغ شده بودیم و منابع مالی کافی نداشتیم و حتی دولت ایران بدهی زیادی را هم بابت فاینانس به گردن گرفته بود که موعد بازپرداخت آنها فرارسیده بود. پس برای توسعه میدان پارسجنوبی با شرکتهای خارجی وارد مذاکره شدیم. ما پیشتر تجربه بالایی در مذاکره با شرکتهای نفتی غربی داشتیم که این شرکتها علیه ایران دعوا راه انداخته بودند و میلیاردها دلار بابت فسخ قراردادهایشان توسط شورای انقلاب در حوزه سرمایهگذاری در کنسرسیوم و پالایشگاه آبادان و... طلب میکردند. این دعاوی در دیوان داوری لاهه مطرح شد و با مذاکراتی که داشتیم همه این پروندهها حلوفصل شد که یکی از بزرگترین دستاوردهای حقوقی جمهوری اسلامی ایران بوده است. بنده دارم خیلی در تاریخ عمیق میشوم و بهتر است به موضوع پارسجنوبی برگردیم. خب ما از تجربههای مذاکراتی قبلی استفاده کردیم و از طرفی میدانستیم سرمایهگذاری در صنعت نفت و گاز به شدت ریسک دارد و هیچیک از تولیدکنندگان نفت و گاز این ریسک را با پول خود انجام نمیدهند، بلکه این ریسک را از جیب شرکتهای خارجی انجام میدهند. درنتیجه ما کار توسعه این میدان را با شرکت توتال آغاز کردیم. البته پیش از آن توضیح بدهم که ما قبل از این اتفاق درباره قراردادهای نفتی و مدل آنها به گونهای که با قوانین داخلی بالادستی ایران سازگار باشد با 10 الی 15 شرکت آمریکایی و خارجی وارد تعامل شدیم. قصدم این است بگویم کار خیلی سنگینی انجام شد تا قراردادهای موسوم به بایبک یا بیع متقابل در آن زمان متولد شود.
خلاصه با توتال نیز ذیل همین مدل قراردادی وارد مذاکره شدیم و از آنها خواستیم ابتدا ارزیابی خود را از نتایج بررسی مدیریت اکتشاف درباره ابعاد و میزان ذخایر پارسجنوبی به ما ارائه کنند. بعد از بررسیهای توتال ما تازه متوجه شدیم میدان گازی پارسجنوبی در داخل مرزهای ایران چقدر بزرگ است و فراتر از بررسیها و حد انتظارات ما بود.
ماجرای تحریم آمریکا و خلف وعده ایتالیاییها و روسها
آن دوستانی که ادعا میکنند ما تعلل کردیم و از قطر عقب افتادهایم انصافا درست نمیگویند. ما به محض اینکه فهمیدیم چه ثروت بزرگی در میدان پارسجنوبی هست کار را آغاز کردیم و زمانی تلف نشد. از طرفی قراردادهای بیع متقابل را نیز طراحی کردیم که قرارداد نخست آن را نیز در حوزه نفت و با شرکت کونوکو آمریکا در زمان ریاستجمهوری کلینتون بستیم اما او به دلیل تحریم «مهار دوجانبه» اعمال نفوذ کرد و اجازه اجرایی شدن نداد. درباره میادین گازی نیز ابتدا یک کنسرسیوم نفتی با مدیریت یک شرکت ایتالیایی و ژاپنی خواهان توسعه میدان پارس جنوبی شدند و ما قرارداد فاز اول توسعه میدان را با آنها امضا کردیم. متاسفانه این کنسرسیوم یک سالی ما را معطل کرد و در آخر هم گفت که توانایی فاینانس را ندارند. خب با وجود ژاپنیها قطعا توانمندی مالی خوبی داشتند ولی به هر صورت نشد.
سپس ما توسعه فاز 1 پارسجنوبی را با شرکت ایرانی پتروپارس آغاز کردیم. قرارداد توسعه فاز 2 و 3 پارسجنوبی نیز با شرکت توتال امضا شد. البته بگویم پیشتر کار بلوکبندی را نیز در این میدان در قالب 24 بلوک انجام داده بودیم تا برای هر بلوک یا فاز مناقصه برای توسعه برگزار کنیم. در مناقصه توسعه فاز 4 و 5 ابتدا شرکت گازپروم روسیه برنده شد. خوب است به این موضوع اشاره کنم که همیشه به امثال بنده که کار قراردادهای نفتی و گازی را پیش میبردیم گفته میشد غربگرا هستیم اما خب در توسعه این پروژه، شرکت گازپروم برنده شد ولی در موعد امضای قرارداد، این اتفاق نیفتاد. یعنی آنها در سطح هیاتمدیره به تهران آمده بودند تا قرارداد را امضا کنند. حتی یادم میآید یک روز جمعه بود که ما در باشگاه کوشک با شرکت گازپروم جلسه داشتیم اما برای امضای قرارداد آنها گفتند باید یک سفر کوتاه به روسیه داشته باشند و دوباره برمیگردند تا چهارشنبه هفته بعد این قرارداد را امضا کنند. ما هم که نمیتوانستیم نه بگوییم و آنها رفتند و دیگر برنگشتند و هیچ وقت هم دلیلش را نگفتند. به نظرم ریشه این اتفاق را باید در رقابت گازی ایران و روسیه جستوجو کرد، زیرا آنها نگران بودند تولید گاز پارسجنوبی به حدی افزایش یابد که به رقیب روسها در بازار گاز تبدیل شویم.
مهندسان ایرانی صفر تا صد توانمندی توسعه پارسجنوبی را دارند
خلاصه عرض کنم که ما در گام بعدی قرارداد فاز 6، 7، 8 و فاز 9، 10 را امضا کردیم و بهسرعت توسعه 10 فاز پارسجنوبی کلید خورد. هر فردی که ادعا میکند ما تعلل کردیم هم متاسفانه حرف درستی نمیزند و در جریان ماجرا نیست. کنار هم قرار دادن شرکتهای ایرانی و خارجی در توسعه این فازها باعث شد تکنولوژی غربیها نیز به کشور وارد شود و در فازهای بعدی ما در داخل کشور، شرکتهایی داشته باشیم که توانمندی بومیشدهای برای توسعه فازهای پارسجنوبی در اختیار داشته باشند. مثلا ما در فاز 9 و 10 از اقدامات شرکت انی ایتالیا در فاز 4 و 5 الگوبرداری کردیم و یاد گرفتیم.
توانمندی مهندسان ایرانی در مهندسی، طراحی و ساخت در تاسیسات دریایی و حتی حمل تاسیسات غولپیکر و نصب آنها روی جکت، همه و همه از دستاوردهایی است که در جمهوری اسلامی ایران رقم خورده و ما باید قدر آن را بدانیم. ما الان قدرت اول منطقه در مهندسی، ساخت و نصب تاسیسات دریایی هستیم و این تکنولوژی اکنون در ایران به خوبی بومی شده است. ما هماکنون این توانمندی را داریم که یک پروژه در پارسجنوبی را از صفر تا صد و با اتکا به تکنولوژی بومیشده انجام دهیم و اصلا شاهد حرف بنده، کارهایی است که در پارسجنوبی انجام شده و تولید گاز ایران را از قطر بیشتر کرده است. البته من نباید به دلیل تغییر دولت یا نبودن بنده، این نکته را اذعان نکنم که انصافا تعریف طرحهای 35 ماهه در زمان دولت دوم احمدینژاد نیز اقدام مهمی بود.
چرا مقایسه درآمد صادراتی ایران و قطر از پارسجنوبی غلط است؟
بسیاری از شرکتهای اکتشاف و تولید ایرانی تحتتاثیر همین اعتمادی که به آنها در میدان پارسجنوبی شد توانستند شکل بگیرند و بزرگ شوند. ما باید این شرکتهای بزرگ ایرانی را ایجاد میکردیم تا دیگر نیازی به شل و توتال و... نداشته باشیم و بتوانیم خودمان کار توسعه را انجام دهیم. اخیرا دیدم مقایسههایی درباره درآمد ایران و قطر از پارسجنوبی انجام میشود که این مقایسهها غلط است، زیرا ما به دلیل جمعیت 85 میلیون نفری، گاز را در داخل کشور مصرف میکنیم و قطر با جمعیت 2 میلیون نفر گاز را به قیمت صادراتی میفروشد. خب طبیعتا این نمیتواند مبنا باشد و مبنای درست میزان تولید دو کشور است که حجم تولید گاز ایران و قطر از این میدان تقریبا برابر و رقابت دو کشور نزدیک است.
درمجموع با توجه به سهم دو کشور ایران و قطر از میدان گازی پارسجنوبی، تاکنون برنده دوئل گازی در این میدان، جمهوری اسلامی ایران بوده است اما برای حفظ این جایگاه قطعا ضرورت دارد پروژههایی مثل پروژه فشارافزایی پارسجنوبی با قدرت پیگیری گردد و وضعیت مطلوب فعلی نباید منجر به تعلل و بیخیالی مسئولان در دولت چهاردهم شود.
لینک کوتاه:
https://www.payamekhuzestan.ir/Fa/News/944707/