پیام خوزستان

آخرين مطالب

حسن البغدادی: عملیات طوفان الاقصی یک بهانه بود؛ هدف خاورمیانه جدید است / توان حزب الله با حماس و جهاد اسلامی متفاوت است سیاسی

حسن البغدادی: عملیات طوفان الاقصی یک بهانه بود؛ هدف خاورمیانه جدید است / توان حزب الله با حماس و جهاد اسلامی متفاوت است
  بزرگنمايي:

پیام خوزستان - کسانی که معتقدند حزب‌الله با یک ضربه جدی عقب‌نشینی می‌کند و سپس دوباره خود را بازیابی می‌کند، اشتباه می‌کنند. من با این دیدگاه مخالفم. ممکن است حزب‌الله از نظر معنوی یا روحی ضربه‌ای سخت ببیند و برخی خسارت‌ها را تجربه کند، اما از نظر میدان نبرد، برنامه‌های جنگی و مقاومت، هیچ عقب‌نشینی‌ای نخواهد داشت.
حزب‌الله لبنان، به‌عنوان نماد مقاومت در برابر تجاوزات رژیم صهیونیستی، نقش بی‌بدیلی در حفظ استقلال و امنیت جنوب لبنان ایفا کرده است.
بیشتر بخوانید: اخبار روز خبربان
رشادت‌های بی‌نظیر این گروه در مقابله با اشغالگری‌های اسرائیل، به‌ویژه در آزادسازی جنوب لبنان در سال 2000 و پیروزی در جنگ 33 روزه 2006 و نیز ایستادگی در برابر تجاوزات وحشیانه صهیونیست ها در جنگ اخیر، الگویی از مقاومت و ایستادگی را برای جهان عرب و امت اسلامی به نمایش گذاشته است.
نقش شهید سیدحسن نصرالله، رهبر شهید حزب‌الله، در رشد و اعتلای مفهوم مقاومت سیاسی در کنار مقاومت نظامی، بسیار برجسته بود. او با تاکید بر وحدت ملی و عدالت اجتماعی، حزب‌الله را به سازمانی پویا و مؤثر در مقابله با اشغالگران تبدیل کرد. مقاومت حزب‌الله نه تنها مرزهای لبنان را حفظ کرد، بلکه به منبع الهام‌بخشی برای تمامی ملت‌هایی تبدیل شد که در جستجوی آزادی و عدالت‌اند. رشادت و فداکاری این مقاومت، پیام‌آور عزت و استقلال است.
به همین منظور، خبرنگار بین‌الملل دانشجو با شیخ حسن البغدادی، عضو شورای مرکزی حزب الله لبنان گفتگویی انجام داده است که مشروح آن در ادامه آمده است: 
خبرنگار: چرا تشکیلات حزب الله بعد از شهادت نصر الله و فرماندهان ارشد آن از هم نپاشید؟
شیخ حسن البغدادی: شاید چیزی وجود دارد که بسیاری از مردم درباره حزب‌الله نمی‌دانند، همان‌طور که ممکن است درباره جمهوری اسلامی ایران نیز ندانند. مردم معمولاً مسائل را بر اساس معیار‌ها و تجربیات خود ارزیابی می‌کنند، چه این ارزیابی درباره جوامع باشد، چه کشورها، نظام‌ها یا احزاب. آنها فکر می‌کنند که یک سازمان، حزب، یا دولت به دلیل افراد خاصی که آن را رهبری می‌کنند، پابرجاست و وقتی این افراد از بین بروند، آن ساختار نیز فرو می‌پاشد.
اما در مورد حزب‌الله این‌گونه نیست.
درست است که حزب‌الله یک تشکیلات سازمانی دارد که شامل ساختار‌های جهادی، امنیتی و نظامی در سطوح مختلف است. هر بخش از این ساختار، مسئولانی با تجربه و تخصص دارد که بر کار‌ها نظارت می‌کنند. اما این تشکیلات به گونه‌ای طراحی شده است که به حیات خود ادامه دهد، حتی اگر رهبران آن از بین بروند.
برای مثال، زمانی که حاج محسن شکر، معروف به حاج سید فؤاد، شهید شد، او مسئول عملیات بود. آیا حضور او تنها عامل موفقیت عملیات‌ها بود؟ خیر. او با گروهی از برادران متخصص و مجرب کار می‌کرد که جنگ را با او پیش می‌بردند. نقش او واسطه‌گری میان فرماندهان میدانی و سید حسن نصرالله، دبیرکل حزب‌الله، برای تصمیم‌گیری‌های استراتژیک بود.
اما 
پس از شهادت حاج محسن، هیچ خللی در میدان نبرد ایجاد نشد. چرا؟ زیرا حرکت جهادی حزب‌الله به‌شدت منظم، پیوسته و هماهنگ است. هر فرد دقیقاً می‌داند که چه وظیفه‌ای دارد و چگونه آن را انجام دهد.
همین موضوع در مورد سایر رهبران نیز صدق می‌کند. حتی اگر آنها تلاش کنند تا شخصیت‌های کلیدی مانند سید حسن نصرالله، سید هاشم صفی‌الدین یا دیگر فرماندهان نظامی را ترور کنند، ساختار حزب‌الله همچنان پابرجاست.
چرا؟
زیرا برنامه‌ها و طرح‌های جنگی حزب‌الله از قبل آماده شده‌اند. این طرح‌ها با حضور رهبران و برادران مجاهد تهیه شده و به تمامی عناصر و کادر‌ها آموزش داده شده‌اند. هر تغییری که ممکن است در میدان رخ دهد، تنها مربوط به شرایط عملیاتی و موقعیتی است، نه کل برنامه‌ها.
به همین دلیل، کسانی که معتقدند حزب‌الله با یک ضربه جدی عقب‌نشینی می‌کند و سپس دوباره خود را بازیابی می‌کند، اشتباه می‌کنند. من با این دیدگاه مخالفم. ممکن است حزب‌الله از نظر معنوی یا روحی ضربه‌ای سخت ببیند و برخی خسارت‌ها را تجربه کند، اما از نظر میدان نبرد، برنامه‌های جنگی و مقاومت، هیچ عقب‌نشینی‌ای نخواهد داشت.
حزب‌الله همچنان به اجرای دقیق برنامه‌ها و استراتژی‌های خود ادامه می‌دهد و این همان چیزی است که آن را قوی و پایدار نگه داشته است.

پیام خوزستان

خبرنگار: شما به عنوان عضوی از شورای مرکزی حزب الله، همواره در جلسات عمومی و خصوصی با شهید نصرالله و شهید صفی الدین و دیگر فرماندهان شهید حضور داشتید. می‌توانید خاطره‌ای از شهید نصرالله برای ما بازگو کنید.
شیخ حسن البغدادی: سید حسن نصرالله در جلسات خود، به ویژه جلساتی که با او داریم، بسیار طولانی صحبت می‌کند. این جلسات کوتاه نیستند و معمولاً مباحث زیادی را پوشش می‌دهند. او درباره موضوعات مفید بسیاری صحبت می‌کند و گاهی اسامی یا خاطرات و نکات لطیفی را در میان صحبت‌هایش مطرح می‌کند. این ویژگی حتی در سخنرانی‌های عمومی او نیز دیده می‌شود؛ او گاهی از شوخی‌های لطیف استفاده می‌کند تا ارتباط صمیمی‌تری با مخاطبان برقرار کند.
سید حسن فردی بسیار جدی در کار است، اما در عین حال، روحیه شوخ‌طبعی خاصی دارد. البته برخی افراد ممکن است این روحیه را درک نکنند؛ اگر با چنین افرادی شوخی شود، شاید ناراحت شوند یا شوخی را متوجه نشوند. اما سید حسن به خوبی از ماهیت شوخی‌ها آگاه است، از آنها لذت می‌برد و می‌خندد، هرچند در کار، جدیت را تا حد نهایی رعایت می‌کند.
در یکی از جلسات اخیر، ما با سید حسن نصرالله، سید هاشم صفی‌الدین، و برادران شورای اجرایی حضور داشتیم. در آن جلسه، سید حسن داستانی لطیف و جالب تعریف کرد، اما متأسفانه الان جزئیات داستان را به یاد ندارم. آنچه به یاد دارم این است که او به جلسات مداوم و چرخشی میان خود و رئیس نبیه بری اشاره کرد. این جلسات به این صورت بود که مثلاً هر ماه یا هر مدت مشخص، رئیس بری به دیدار سید حسن می‌آمد و گاهی هم سید حسن همراه با برخی از برادران به دیدار رئیس بری می‌رفت.
این جلسات معمولاً طولانی بودند و اغلب شامل شام و صحبت‌های صمیمانه تا ساعات دیر وقت می‌شدند. جلسه معمولاً بعد از نماز مغرب و عشاء آغاز می‌شد و همراه با شام و گفت‌وگوی طولانی تا نزدیک اذان صبح ادامه داشت؛ چیزی حدود شش یا هفت ساعت.
کد ویدیو دانلود فیلم اصلی
ما عادت داشتیم با او دیدار کنیم و این جلسه نیز حدود هفت ساعت طول کشید. او گفت که نبیه بری (رئیس مجلس لبنان) آمد. ما پیش او بودیم که غذایی متنوع آوردند. اما بخشی از آن شامل گوشتی بود که در لبنان به «لحم نیه» معروف است، نوعی کباب خام مخصوص. این غذا به طور خاص در لبنان و سوریه مصرف می‌شود و شاید در فلسطین نیز. اما بیشتر مردم این گوشت را نمی‌خورند. حتی اکنون، برخی از لبنانی‌ها هم آن را نمی‌خورند. من شخصاً آن را بسیار دوست دارم، اما از نظر سلامت کمی از آن می‌ترسم، نه اینکه از آن بدم بیاید. من این غذا را خیلی دوست دارم و آرزو می‌کنم بتوانم بخورم، اما از جنبه بهداشتی نگرانم.
او گفت که آقای نبیه بری گفت: «من این نوع گوشت را نمی‌خورم.»، اما به او گفتند: «نه، این را باید بخوری. این خانم آن را مخصوص تو درست کرده است.» آقای نبیه بری گفت: «من خجالت کشیدم. او (رئیس مجلس) شخصیتی دارد که اگر اصرار کنید، خجالت می‌کشد. این یکی از ویژگی‌های مهم اوست که در چنین مواردی احساس شرم می‌کند.» سپس گفت: «من به او گفتم این بار می‌خورم، اما این دومین بار است که به خاطر تو گوشت خام می‌خورم.» او پرسید: «چرا به خاطر من؟ این اولین بار است که اینجا گوشت خام می‌خوری.» گفتم: «نه، یک بار دیگر هم به خاطر تو خورده بودم.» او پرسید: «آن بار چه اتفاقی افتاد؟» گفتم: «زمانی که در اقلیم التفاح با شما اختلاف داشتیم.»
این ماجرا به حدود 33 یا 34 سال پیش برمی‌گردد، زمانی که میان حزب‌الله و جنبش امل در منطقه اقلیم التفاح درگیری‌هایی وجود داشت. آن زمان، کسی به من گفت: «اگر سید حسن نصرالله گوشت خام بخورد یا کاری مشابه انجام دهد، این می‌تواند باعث توقف جنگ شود.» بنابراین به جوان‌ها دستور دادم که در منطقه جست‌وجو کنند و مرغ یا خروس پیدا کنند تا آن را قربانی کنند. آن زمان به دلیل محاصره‌ای که وجود داشت، شرایط بسیار سخت بود و ما غذای ساده‌ای می‌خوردیم. در نهایت جوان‌ها موفق شدند یک خروس پیدا کنند و آن را به مقر آوردند.
آنها خروس را در کیسه‌ای سفید و شفاف قرار دادند. مردم که در آن شرایط به دنبال نان بودند، پرسیدند: «این خروس برای چه کسی است؟» و پاسخ داده شد: «این برای سید حسن است.»
در پایان، نبیه بری با خنده گفت: «این هم به خاطر تو بود.
خاطرات زیبا همیشه بخشی از هر جلسه هستند، حتی در سخنرانی‌هایش نیز گاهی از نکات لطیف و طنزآمیز استفاده می‌کند.
خبرنگار: ارزیابی شما از شیخ نعیم قاسم، دبیرکل جدید حزب الله لبنان چگونه است؟
شیخ حسن البغدادی: ابتدا باید بگویم که رابطه من با شیخ نعیم (قاسم) علاوه بر همکاری‌های سازمانی، به یک دوستی خاص تبدیل شده است. من احساس می‌کنم که دوستی من با او از دوستی‌ام با سید حسن نصرالله قوی‌تر است. با سید حسن رابطه‌ای صمیمی و همکاری در زمان‌های مختلف داشتم، اما در مورد شیخ نعیم، حس دوستی عمیق‌تری دارم.
بنابراین، او را به خوبی می‌شناسم. شیخ نعیم قاسم یکی از برادرانی است که در کار خود موفق بوده و علاوه بر آگاهی و بصیرت، آینده‌نگری دارد. او همچنین تجربه بسیار زیادی دارد. او سال‌هاست که به‌عنوان معاون دبیرکل فعالیت می‌کند و تقریباً 30 سال است که در این سمت حضور دارد. او عضو شورای حزب‌الله بوده و مسئولیت‌های اساسی و مهمی، چه آشکار و چه پنهان، به او سپرده شده است.
در موضوعاتی مانند دولت، وزرا، نمایندگان یا مدیریت انتخابات، نقش اساسی داشته است. اینها نشان‌دهنده توانایی بالای او در انجام وظایف است.
کد ویدیو دانلود فیلم اصلی
از سوی دیگر، من معتقدم و بر این باورم که هیچ فردی غیرقابل جایگزین نیست. البته این را با طنز می‌گویم. هیچ کسی نیست که جایگزین نداشته باشد. بله، انسان‌ها گاهی از کسانی که زنده‌اند تعریف می‌کنند و حتی ممکن است اغراق کنند. برای مثال، اگر من مسئول باشم، ممکن است به من بگویید: «ماشاءالله، شما بی‌نظیر هستید و جایگزینی ندارید.»، اما اگر بمیرم یا از کار کناره‌گیری کنم، دنیا به آخر نمی‌رسد و کار‌ها همچنان ادامه خواهد داشت.
من اعتقاد دارم که سید حسن نصرالله تأثیری خاص و غیرقابل جایگزین داشته است. هر فردی اثری از خود برجای می‌گذارد و روش خاص خود را در کار دارد. او توانست رابطه‌ای فوق‌العاده با مردم ایجاد کند و این رابطه را تقویت کند. او شخصیتی با کاریزمای ویژه و جذابیت منحصر به فرد دارد. شاید نتوان گفت کسی با همین ویژگی‌ها می‌تواند جایگزین او شود. قطعاً چنین چیزی ممکن نیست، و این حرف اغراق نیست.
اما آیا نمی‌توانیم کسی را بیاوریم که بتواند حزب‌الله، مقاومت، و مسیر آن را ادامه دهد؟ چرا که نه؟ این ممکن است. شیخ نعیم قاسم، حفظه‌الله، یکی از افرادی است که توانایی این کار را دارد. او نیز بسیاری از این ویژگی‌ها را دارد. البته باقی‌مانده این است که رابطه با مردم را تقویت کند، چرا که مسئولیت معمولاً عشق و علاقه بیشتری ایجاد می‌کند.
برای مثال، اگر برخی افراد شیخ نعیم قاسم را کمتر می‌پسندند و سید حسن را بیشتر دوست دارند، طبیعی است. اما وقتی سید حسن دیگر حضور نداشته باشد، آنها به شیخ نعیم علاقه‌مند خواهند شد. این روندی طبیعی است.
به همین دلیل، از دیدگاه من، ما نباید بیش از حد دچار تعصب یا چاپلوسی شویم و بگوییم که هیچ‌کس جایگزین ندارد. اگر چنین بگوییم، چگونه ممکن است حزبی به این قدرت یا کشوری مانند ایران با این عظمت بتواند دوام بیاورد؟ این دیدگاه نشانه ضعف ماست و حتی نوعی ناتوانی که باید با آن مقابله شود.
وقتی کسی از حزب‌الله یا ایرانیان بگوید که هیچ جایگزینی برای یک مسئول خاص یا مثلاً شهید قاسم سلیمانی وجود ندارد، از نظر من، چنین افرادی باید مورد بازخواست قرار گیرند. چرا نباید در ایران صد یا دویست نفر مانند قاسم سلیمانی داشته باشیم؟ چرا نباید ده‌ها دانشمند و رهبر از لیست کسانی که توسط رهبر معظم ایران تربیت شده‌اند، وجود داشته باشند؟
کد ویدیو دانلود فیلم اصلی
لزومی ندارد که این افراد دقیقاً با همان ویژگی‌های شخصیتی باشند، اما باید همان توانایی‌های ذهنی، فکری و جسمی را داشته باشند تا بتوانند مسیر را ادامه دهند.
خبرنگار: برخی منابع در داخل لبنان و به ویژه منابع غربی تجاوز رژیم صهیونیستی به لبنان را جنگ میان حزب الله و اسرائیل معرفی می‌کنند نه جنگ اسرائیل با لبنان! و خواستار خلع سلاح حزب الله هستند. نظر شما در این باره چیست؟
شیخ حسن البغدادی: این موضوع جدیدی نیست؛ این وضعیت تنها مربوط به جنگ اخیر نیست، بلکه از سال 1982، زمانی که اسرائیل به لبنان حمله کرد، نیز مطرح بوده است. در آن زمان، اسرائیلی‌ها دو هدف اصلی داشتند:
اول، مقابله با ایران در میانه راه، چرا که معتقد بودند جمهوری اسلامی ایران خطری وجودی برای موجودیت آنها محسوب می‌شود.
دوم، قصد داشتند بخشی از جنوب لبنان را جدا کرده و به فلسطین الحاق کنند و در عین حال، توافقی با دولت وقت لبنان برای پیشبرد طرح‌هایی مانند تهاجم به کشور‌های عربی، پروژه‌های مرتبط با اسکان فلسطینیان (توطین) و ایجاد بازاری مشترک عربی برقرار کنند. این همان چیزی است که آن را «خاورمیانه جدید» می‌نامند و درباره‌اش صحبت می‌کنند.
اما مقاومت وجود داشت و ایران نیز حضور فعالی داشت. علاوه بر این، آنچه امام سید موسی صدر در دهه 70 میلادی به‌عنوان پایه‌های مقاومت بنا گذاشته بود، نقشی اساسی ایفا کرد.
به لطف خداوند، توانستیم از طریق مقاومت، از سال 1982 تا سال 2000، اشغالگری را از لبنان بیرون کنیم. البته، هنوز تصاویری از برخی مناطق اشغالی در ذهن‌ها باقی مانده است.
وقتی جنگ 2006، یا همان «جنگ تموز» (که در ایران به جنگ سی و سه روزه معروف است) آغاز شد، وضعیت دولت لبنان در آن زمان حتی بدتر از امروز بود. دولت وقت لبنان رسماً از حزب‌الله اعلام برائت کرد. نخست‌وزیر وقت گفت: «ما هیچ ارتباطی با آنچه در حال رخ دادن است، نداریم.» این موضع‌گیری به‌گونه‌ای بود که گویی به اسرائیلی‌ها می‌گفتند: «این جنگ علیه لبنان نیست، بلکه علیه یک گروه است. شما می‌توانید هر کاری که می‌خواهید انجام دهید و ما از آنها دفاع نخواهیم کرد.»
کد ویدیو دانلود فیلم اصلی
حتی برخی از مسئولان ارشد کشور‌های عربی، عملیات اسیرگیری حزب‌الله را یک «ماجراجویی غیرمحسوب» خواندند و به‌نوعی، حزب‌الله را مسئول جنگ معرفی کردند. انگار که این جنگ را خود حزب‌الله به راه انداخته باشد. اگر نگوییم برخی از آنها هزینه‌های جنگ اسرائیلی‌ها را نیز به‌عهده گرفتند. آنها به‌طور علنی مواضع خود را علیه حزب‌الله و به نفع اسرائیل اعلام کردند.
اینها مسائل جدیدی نیستند و ریشه در گذشته دارند.
امروزه آمریکا، و کسانی که می‌گویند این جنگ به خاطر مسجدالاقصی است، واقعاً اشتباه می‌کنند و درک درستی ندارند.
عملیات «طوفان الاقصی» تنها بهانه‌ای برای آغاز جنگ بود. این عملیات صرفاً بهانه‌ای فراهم کرد، در حالی که اگر این بهانه هم وجود نداشت، اسرائیل می‌توانست دو یا سه هزار نفر را بکشد، پنجاه ساختمان را تخریب کند، و مسئله تمام شود.
اما چرا این بار اوضاع متفاوت است؟ چرا اسرائیل دیگر حاضر نیست برای یک سرباز یا اسیر خود مذاکره کند؟ چرا این بار حتی در برابر ده‌ها اسیر مقاومت نمی‌کند؟ دلیلش این است که
اسرائیل اکنون یک پروژه دارد و برای این پروژه آماده فداکاری است.
در جنگ تموز (جنگ 2006)، زمانی که کوندالیزا رایس، وزیر خارجه آمریکا، از «خاورمیانه جدید» سخن گفت، این پروژه شکست خورد، آن هم به دلیل پیروزی حزب‌الله. امروز نیز همین پروژه دوباره با استفاده از بهانه عملیات «طوفان الاقصی» آغاز شده است.
حتی ما هم در این وضعیت نقش داشتیم. ما خود نیز مناطقی اشغال‌شده داریم. زمانی که اعلام کردیم می‌خواهیم از مقاومت فلسطین حمایت کنیم، در واقع ما نیز شروع به شلیک گلوله به سمت مناطق اشغال‌شده خودمان کردیم، نه مناطق فلسطینی. مزارع شبعا که هنوز تحت اشغال است، همان‌جا بود که ما آتش گشودیم.
در آن زمان، سید حسن نصرالله اعلام کرد: «اگر آنها (اسرائیل) دامنه درگیری را گسترش دهند، ما نیز دامنه مقاومت را گسترش می‌دهیم.» به همین دلیل، اسرائیلی‌ها شروع به گسترش دامنه درگیری کردند.
حزب‌الله در این شرایط دقیقاً به همان میزان که اسرائیل به لبنان حمله می‌کرد، پاسخ می‌داد. این روند برای مدتی ادامه داشت و حدود یک سال، دامنه درگیری در چارچوب مشخصی باقی ماند. حزب‌الله به همان میزان که اسرائیل تجاوز می‌کرد، پاسخ می‌داد.
اما اسرائیل، پس از شکست در فلسطین و ناتوانی در غزه، تصمیم گرفت که مسئله را به گونه‌ای دیگر حل کند. آنها نتوانستند سلاح‌های حماس را خلع کنند و همچنین نتوانستند اسرا را بازگردانند. اسرائیل به این نتیجه رسید که تا زمانی که قدرتی مانند حزب‌الله وجود دارد که هیچ جبهه‌ای را تسلیم نمی‌کند، این تهدید باقی خواهد ماند.
بنابراین، طبیعی است که اسرائیل تصمیم بگیرد جنگی علیه حزب‌الله آغاز کند، چرا که آن را منبع اصلی چالش برای پروژه‌های خود می‌داند.
امروز در لبنان، دولت یا ارتش درگیر جنگ نیستند. کسی از طرف آنها نمی‌جنگد. تنها مقاومت اسلامی، یعنی حزب‌الله، است که در این میدان حضور دارد. حزب‌الله است که می‌داند چگونه و چه زمانی باید بجنگد.
کد ویدیو دانلود فیلم اصلی
در لبنان، حمایت از مقاومت، چه از سوی دولت و چه بخش بزرگی از مردم، وجود دارد. بسیاری معتقدند که مقاومت باید محدود به حزب‌الله باشد تا از وقوع هرج‌ومرج جلوگیری شود. حزب‌الله این مسئولیت را پذیرفته و به شیوه‌ای هوشمندانه عمل می‌کند.
اما در لبنان، بدون شک و تردید، جاسوسان اسرائیل نیز حضور دارند. این جاسوسان نه تنها وجود دارند، بلکه در جاسوسی و خیانت به شدت فعال هستند. این افراد آرزو دارند ما، ایران، سوریه و تمامی ملت‌های عربی را نابود کنند و رژیم صهیونیستی کنترل کامل منطقه را به دست بگیرد.
این افراد حتی حاضرند با وجود اینکه خود را در برابر اسرائیل به بردگان واقعی تبدیل می‌کنند، چنین خیانتی را بپذیرند. آنها حقیقتاً بردگانی هستند که حتی از بدترین انواع بردگی نیز پست‌ترند.
زمانی که حزب‌الله به خیانت متهم می‌شد و می‌گفتند که این حزب ابزار ایران است، سید حسن نصرالله (رحمه‌الله) پاسخ می‌داد: «ما پیرو ولی‌فقیه هستیم، اما شما بردگان هستید. شما بردگان واقعی هستید و خودتان هم این را می‌دانید. اما ما آزادگان هستیم و این تفاوت آشکار است.»
این واقعیت به روشنی نمایان است. آنها، یعنی دشمنان مقاومت، زمانی که در نقشه‌های خود شکست می‌خورند، چه می‌گویند؟ دیروز در میان صحبت‌های برخی از مسلمانان لبنانی خواندم که می‌گفتند: «ما باید با ایران گفتگو کنیم، این جنگ میان ایران و اسرائیل است.» چنین دیدگاهی از دو حالت خارج نیست: یا از روی کینه و دشمنی است، یا از روی حماقت. این افراد هم حاقد (پر از نفرت) هستند و هم احمق.
آنها می‌دانند که این جنگ فقط جنگ ایران نیست. این جنگ بخشی از نقش ایران است، بله. اما همچنین بخشی از نقش روسیه، عراق، یمن و حتی عربستان سعودی است. این همان چیزی است که به آن «خاورمیانه جدید» می‌گویند.
امروز مسئله فروپاشی و تجزیه برخی رژیم‌ها در منطقه مطرح است. رژیم‌هایی وجود دارند که باید تقسیم شوند. نظام سعودی و کشور‌های خلیج‌فارس نیز به این شکل باقی نخواهند ماند. آنهایی که فکر می‌کنند وضعیت این رژیم‌ها پایدار خواهد بود، اشتباه می‌کنند. این رژیم‌ها در مرحله دوم تغییرات قرار دارند.
اما نفرت کور، بردگی، ذلت و ترس آنها را به سمتی کشانده است که به جای درک واقعیت، خود را تسلیم این شرایط کرده‌اند. با این وجود، باید از ما تشکر کنند، چرا که ما امروز به جای آنها می‌جنگیم.
اگر حزب‌الله در جنگ لبنان شکست بخورد، به اعتقاد من آمریکا نه تنها بر بخشی از لبنان، بلکه بر کل جهان مسلط خواهد شد. این مسئله معادلات جهانی را تغییر خواهد داد، نه صرفاً معادلات منطقه‌ای.
به همین دلیل، تمام آزادگان جهان باید امروز از حزب‌الله تشکر کنند. حزب‌اللهی که امروز از کشور خود دفاع می‌کند، در حقیقت در حال دفاع از جهان در برابر هژمونی آمریکایی-صهیونیستی است. این نبرد تنها محدود به لبنان نیست؛ بلکه بخشی از تلاش برای نابودی سلطه آمریکا و اسرائیل در سطح جهانی است.
به همین دلیل است که دشمنان، با تمام توان، این جنگ را دنبال می‌کنند. آنها بر این باورند که پیروزی در این نبرد به معنای پیروزی بر تمامی مخالفان آنها در منطقه و حتی در سطح جهانی است.
اما ما، به لطف خداوند، در این جنگ پیروز خواهیم شد. چرا که ما این نبرد را نه تنها برای خود، بلکه برای شکست تمام پروژه‌های بزرگ دشمن در منطقه می‌دانیم.
خبرنگار: همانگونه اطلاع دارید رژیم صهیونیستی در ادامه تجاوزات خود به کشور‌های منطقه، به خاک جمهوری اسلامی ایران نیز یورش برد و مقامات ایران وعده دادند که حتما اقدام متقابل خواهند کرد و پاسخ خواهند داد. به نظر شما پاسخ ایران باید چگونه باشد؟
شبخ حسن البغدادی: ابتدا آنها تصور می‌کردند که ایران ترسیده است و توانایی واکنش ندارد. به همین دلیل، دست به تجاوز و ترور زدند. برای مثال، زمانی که در سوریه، در کنسولگری ایران در دمشق، اقدام به ترور و قتل یکی از فرماندهان، شهید زاهدی، کردند، بر این باور بودند که ایران ترسیده و نمی‌تواند پاسخ دهد.
اما ایران پاسخ داد.
در بار دوم، جرات بیشتری به خرج دادند و شهید هنیه، رئیس دفتر سیاسی حماس، را ترور کردند. این اقدام برای ایران بسیار سنگین‌تر بود، زیرا این بار حمله در خارج از کشور نبود؛ بلکه در داخل کشور، در پایتخت ایران، در تهران رخ داد.
ایران به این اقدام نیز پاسخ داد، و این پاسخ با عملیات «الوعد الصادق 2» بسیار قاطع و ویرانگر بود. در این عملیات، صد‌ها موشک بالستیک قدرتمند شلیک شد. بیش از 200 موشک به سمت اهداف شلیک شد و طبق اطلاعات موجود، اسرائیلی‌ها تنها توانستند بخشی از این موشک‌ها را رهگیری کنند. به‌عبارتی، دست‌کم 180 موشک به اهداف مورد نظر اصابت کرد. این حمله آن‌قدر تاثیرگذار بود که حتی هشتگ "180 موشک" نیز در شبکه‌های اجتماعی مطرح شد.
بعد از این حملات، اسرائیلی‌ها به مرور برخی از اطلاعات را منتشر کردند. این اطلاعات نشان می‌داد که حمله ایران بسیار سنگین و ویرانگر بوده است.
این پاسخ ایران، پیامی چندجانبه و واضح بود:
برای اروپایی‌ها، اینکه ایران آماده و قوی است.
برای اسرائیلی‌ها، اینکه هر اقدامی علیه ایران با واکنشی شدید مواجه خواهد شد.
برای آمریکایی‌ها و متحدان آنها، اینکه ایران نه تنها ترسیده نیست، بلکه بسیار توانمند و مخرب است؛ و این تازه بخشی از قدرت ایران بود؛ آنچه که هنوز پنهان مانده، بدون شک از این نیز بیشتر است.
ظاهر امر این است که اسرائیل نمی‌توانست در برابر پاسخ ایران سکوت کند، اما واکنشش ضعیف بود. دلیل این ضعف در دو نکته نهفته است:
ایران تعداد زیادی از موشک‌های اسرائیل را رهگیری و منهدم کرد.
اسرائیل از اینکه واکنش شدیدتری نشان دهد، ترسید؛ زیرا می‌دانست که یک پاسخ قوی ممکن است خشم ایران را فوراً برانگیزد و ایران فرصت فکر کردن نداشته باشد و به‌سرعت پاسخی ویرانگر ارائه دهد. اما واکنش ضعیف، این امکان را به ایران داد که بتواند این حمله را تحمل کند و فرصت داشته باشد درباره نحوه پاسخ فکر کند.
طبیعتاً آمریکا پیام‌های متعددی از طریق کشور‌های عربی و کانال‌های دیگر به ایران فرستاد. آنها همیشه، همان‌طور که در لبنان می‌گویند، 28:00 «سیاست چماق و هویج» را در پیش می‌گیرند. اما ایران ثابت کرده است که از آنها نمی‌ترسد و قدرتمندانه عمل می‌کند.
به نظر من، دو نکته وجود دارد که ایران به آنها توجه می‌کند:
اگر جنگ در غزه و فلسطین متوقف شود: ایران ممکن است پاسخی ضعیف و نمادین بدهد؛ صرفاً به این معنا که از مسئولیت خود شانه خالی نکرده است. در این صورت، پاسخ ایران صرفاً جنبه رفع تکلیف خواهد داشت و از درگیری‌های بزرگ جلوگیری می‌کند. در مقابل، این اقدام باعث می‌شود جنگ متوقف شود و این توقف، به‌خودی‌خود، شکست اسرائیل، شکست پروژه خاورمیانه جدید و شکست مدیریت آمریکایی‌ها در منطقه محسوب می‌شود.
اگر جنگ تشدید شود و توقفی در کار نباشد: ایران عجله‌ای برای پاسخ ندارد و می‌تواند منتظر زمان مناسب باشد. همان‌طور که پس از ترور شهید هنیه و دیگر فرماندهانش، پاسخی دقیق و حساب‌شده ارائه داد، این بار نیز می‌تواند چنین کند. ایران این قابلیت را دارد که در لحظه مناسب، پاسخی قاطع و ویرانگر دهد.
این موضوع نشان می‌دهد که ایران در انتخاب زمان و شیوه پاسخ خود، بسیار عاقلانه و مدبرانه عمل می‌کند. اگر دشمنان جنگ را ادامه دهند و ایران تصمیم به پاسخ بگیرد، این پاسخ می‌تواند بسیار کوبنده باشد. ما معتقدیم که اراده الهی بهترین زمان برای این پاسخ را فراهم خواهد کرد.
ما به رهبری ایران، امام خامنه‌ای (مد ظله العالی)، اعتماد کامل داریم. ایشان با شجاعت، حکمت و قدرت، این مسیر را هدایت می‌کنند. ما ایمان داریم که با خواست خداوند، پیروزی با ما خواهد بود و شکست نصیب دشمنان می‌شود. دلیل این شکست همواره اشتباهات محاسباتی آنهاست.
ما پیروز هستیم
به‌عنوان مثال، اگر به آغاز جنگ غزه نگاه کنیم، زمانی که حماس عملیات «طوفان الاقصی» را اجرا کرد، واکنش غرب بسیار سریع بود، اما کاملاً اشتباه. در روز دوم جنگ، بایدن به اسرائیل سفر کرد و همراه با ماکرون، بریتانیایی‌ها و دیگر مقامات غربی به رژیم صهیونیستی پیوست. آنها همچنین ناوگان‌های دریایی خود را به منطقه اعزام کردند، با هدف سرکوب حماس، نابودی مسئله فلسطین، و ترساندن ایران و حزب‌الله از هرگونه دخالت.
اما این تحلیل کاملاً اشتباه بود.
خبرنگار: و به عنوان سوال آخر؛ آینده جنگ در غزه و جنوب لبنان را چگونه ارزیابی می‌کنید؟
شیخ حسن البغدادی: پس از گذشت یک سال و دو ماه، اسرائیل هنوز نتوانسته است هیچ‌یک از اهداف خود را محقق کند. آنها تعداد زیادی از مردم را کشتند و کشور را ویران کردند، اما معیار پیروزی یا شکست در جنگ، تعداد کشته‌ها یا میزان ویرانی نیست. معیار اصلی این است که آیا به اهداف خود رسیده‌ای یا نه. اگر اهداف خود را محقق نکرده‌ای، به معنای شکست است.
در موضوع غزه، مقاومت فلسطین در برابر اهداف اسرائیل ایستادگی کرد. مبارزان قهرمان در غزه توانستند بسیاری از افسران و نیرو‌های کلیدی اسرائیلی را که وارد غزه شده بودند، از پای درآورند. اما وضعیت حزب‌الله متفاوت است.
اسرائیل بار دیگر دچار اشتباه محاسباتی شد. آنها فکر می‌کردند که با حمله به رهبران حزب‌الله مانند سید حسن نصرالله، سید صفی‌الدین، و فرماندهان نظامی دیگر، حزب‌الله از بین خواهد رفت. اما همان‌طور که پیش‌تر گفتم، این ارزیابی نادرست است.
اسرائیل این اشتباه را کرد که در لبنان همان راهبردی را دنبال کند که در غزه به کار گرفته بود: کشتار و تخریب.
اما اسرائیل متوجه نشد که توانایی‌های حزب‌الله با توانایی‌های غزه، حماس و جهاد اسلامی متفاوت است. حزب‌الله از قدرتی برخوردار است که می‌تواند موجودیت اسرائیل را نابود کند.
اما حزب‌الله، با سیاستی مبتنی بر تصعید تدریجی و حکیمانه، به جای اقدام ناگهانی و یکباره، به‌طور مرحله‌ای عمل می‌کند. به همین دلیل، امروز وضعیت با سال 2006 بسیار متفاوت است.
در جنگ 2006، ما حمله می‌کردیم، اما اسرائیلی‌ها در امنیت نسبی به سر می‌بردند. اما امروز، ما شاهد تغییراتی هستیم. بله، مردم ما مجبور به ترک خانه‌هایشان شدند، اما آیا اسرائیلی‌ها در امان هستند؟ خیر. اسرائیلی‌ها نیز آواره شده‌اند.
آنها ضاحیه را بمباران کردند، اما ما تل‌آویو و حیفا را هدف قرار دادیم. امروز، هر حمله‌ای که اسرائیل انجام می‌دهد، پاسخی مستقیم و در همان سطح دریافت می‌کند.
روسای شهرداری‌ها و شهرک‌های اسرائیلی، که همگی از میان افسران و نظامیان سابق هستند، می‌گویند: «اقتصاد نابود شده است، امنیت از بین رفته، سفر‌ها به خارج از کشور به حالت تعلیق درآمده، و شهر‌ها خالی از سکنه شده‌اند. میلیون‌ها نفر آواره شده‌اند. دیگر نمی‌دانیم شب کی آغاز می‌شود و روز کی به پایان می‌رسد. همه چیز نابسامان است.»
آنها اعتراف می‌کنند که آوارگی مردم در مناطق مختلف رخ داده و زندگی عادی دیگر به سرزمین‌های اشغالی بازنگشته است. دیگر از حیات عادی خبری نیست. از شمال فلسطین تا حیفا و حتی در داخل سرزمین‌های اشغالی، از جمله تل‌آویو، شرایط به شدت بحرانی است.
حیفا اکنون به بخشی از میدان عملیات روزانه حزب‌الله تبدیل شده است. این وضعیت به جایی رسیده که نمی‌توان تصور کرد که این شهر به حالت عادی بازگردد. اگر کار به مناطق مرکزی برسد، زندگی در این مناطق نیز به جهنم تبدیل خواهد شد.
کد ویدیو دانلود فیلم اصلی
اسرائیلی‌ها دیگر گزینه‌ای ندارند جز اینکه سوار کشتی شوند و از طریق دریا به اروپا فرار کنند. این واقعیتی است که اسرائیلی‌ها و آمریکایی‌ها باید بفهمند. اگر نتوانند این واقعیت را درک کنند، بسیار نادان هستند.
3 پیام حزب‌الله روشن است: حزب‌الله تسلیم نخواهد شد، شکسته نخواهد شد و در نهایت پیروز خواهد شد.
حزب‌الله به هیچ‌وجه به صدا‌های خائنانه، ترسو و مزدورانه توجه نمی‌کند. شواهد این ادعا را می‌توان در حمایت مردم لبنان از تمام طوایف مختلف مشاهده کرد. حزب‌الله حتی به فشار‌های خارجی یا داخلی نیز پاسخ نداده و ایستادگی کرده است.
اگر طرف مقابل بخواهد شرایط را به سمت یک جنگ بزرگ سوق دهد، حزب‌الله آماده است. اگر جنگی بزرگ آغاز شود، شاهد یک خاورمیانه جدید خواهیم بود؛ خاورمیانه‌ای که در آن اسرائیل وجود نخواهد داشت، پایگاه‌های آمریکایی نابود خواهند شد، و دیگر اثری از عوامل خائن و مزدور نخواهد ماند.
اگر جنگ بزرگ آغاز شود، این پایان کار برای اسرائیل و حضور آمریکا در منطقه خواهد بود.

لینک کوتاه:
https://www.payamekhuzestan.ir/Fa/News/995086/

نظرات شما

ارسال دیدگاه

Protected by FormShield
مخاطبان عزیز به اطلاع می رساند: از این پس با های لایت کردن هر واژه ای در متن خبر می توانید از امکان جستجوی آن عبارت یا واژه در ویکی پدیا و نیز آرشیو این پایگاه بهره مند شوید. این امکان برای اولین بار در پایگاه های خبری - تحلیلی گروه رسانه ای آریا برای مخاطبان عزیز ارائه می شود. امیدواریم این تحول نو در جهت دانش افزایی خوانندگان مفید باشد.

ساير مطالب

چراغ دار؛ روایتی از زندگی شهدای شاهچراغ

قلب شما آنجاست…

آشنایی بیشتر با نویسنده کتاب "فدک در تاریخ"

داستانی شنیدنی از دکتر کاکاوند

اعطای حکم انتصاب استاندار جدید مازندران توسط وزیر کشور

ماجرای ارادت ویژه مجری شبکه المنار لبنان به حاج قاسم

تدفین شهید پورهاشمی در امامزاده علی اکبر چیذر

معاون رئیس جمهور: درباره ظریف با مجلس مذاکره کردیم که امیدواریم به نتیجه و تعامل برسیم

تصاویر ادعایی از ورود تروریست‌ها به کنسولگری ایران در حلب

استاندار جدید مازندران: چشم‌اندازم برای استان بر اساس شعار استادم دکتر پزشکیان است

حضور رئیس‌جمهور در جمع مسئولان وزارت راه

فرمانده سپاه: شکست خوردگان نبرد غزه و لبنان فرماندهی حملات وحشیانه به سوریه را در دست دارند

همسر شهید پورهاشمی: نمیدانیم دشمنان را لعنت کنیم یا بگوییم ممنونیم چرا که به آرزویش رسید

برنامه‌ شیخ حسین انصاریان در دهه دوم فاطمیه

عبور یحیی‌ گل‌محمدی از جواد نکونام

آرامش، آسایش، امنیت و آزادی کشور مدیون شهداست

پاییز آلوده در 9 شهر خوزستان

«محمد گلریز» خواننده سرودهای انقلابی تجلیل شد

پیام آتش‌بس، تسلیم صهیونیست‌ها مقابل توان مقاومت و حزب‌الله است

محتوای جلسه 12 ساعته سران حزب الله پیش از جنگ چه بود؟ / عملیات وعده صادق 2، نشان داد که ایران با احدی شوخی ندارد

اژه‌ای روز دانشجو مهمان دانشگاه آزادی‌ها می‌شود

برگزاری کارگاه احکام پرتکرار در مدرسه علمیه الزهرا(س) مسجدسلیمان + تصویر

شهید سلیمانی از چرایی حمله استکبار به سوریه می‌گوید+ فیلم

زمزمه‌های آزادی عبدالله اوجالان/چرخش اردوغان به سوی کرد‌ها

مقاومت خودش موشک و پهپاد تولید می‌کند

آزادی 72 زندانی واجد شرایط از زندان با بهره‌مندی از ارفاق قانونی

دانش‌آموزان پیشتاز، پیشروی انقلاب اسلامی و یاور مقاومت هستند

آغاز حراج جدید سکه/خریداران تا ساعت14ثبت سفارش کنند

اسفندیاری: سطح کشتی فرنگی خوزستان در حد دنیا است

قیمت جدید سکه بهار آزادی اعلام شد | امروز شنبه 10 آذر 1403

برگزاری حراج سکه طلا؛ 10 آذرماه

اسفندیاری: سطح کشتی فرنگی خوزستان در حد دنیاست

امروز مقاومت خودش موشک و پهپاد تولید می‌کند

یحیی گل محمدی، رکورد جواد نکونام را شکست

مشاور فرمانده سپاه: دست دشمن در سوریه قطع می‌شود

مقاوم‌سازی ورزشگاه آزادی؛ دستاورد بی‌نظیر قرارگاه خاتم‌الانبیاء(ص)

یک عضو سپاه تروریست‌های سوریه را تهدید

حمایت همه جانبه مدیران باشگاه از تیم فوتبال زنان فولاد

سریال «مامور امنیتی شماره شش چهار» برای شبکه تهران دوبله شد

تیم‌های برتر مسابقات شوتوکان کاراته بانوان خوزستان مشخص شدند

چه شد که معارضین اینقدر راحت در حلب پیشروی کردند؟

«سوگواره پایتخت موکب‌ها» اشاعه دهنده فرهنگ موکب داری است

تغییر محل برگزاری فینال لیگ برتر کشتی آزاد

برگزاری فینال لیگ برتر کشتی آزاد در سالن 12 هزار نفر آزادی

افزایش تصادفات منجر به فوت طی 2 ماه گذشته

اخلاق و رفتار شیعیان با حضرت زهرا(س) بایستی مطابقت داشته باشد

تفاوت بلوک سبک و سنگین چیست + راهنمای انتخاب بلوک مناسب

سرلشکر سلامی شهادت «کیومرث پورهاشمی» را تسلیت گفت

اولین وب سایت اینترنتی پایگاه بسیج در حوزه صنعت فولاد کشور راه اندازی شد

طلای 18 عیار چقدر گران شد؟ | قیمت جدید انواع سکه و طلا در بازار