پیام خوزستان
یک لقمه مقاومت در دمشق!
شنبه 17 آذر 1403 - 10:54:01
پیام خوزستان - سبزی کاشتن یک جوان در غزه در اوج گرسنگی مردم، شاورما خوردن در دمشق در بحبوحه حمله تروریست‌ها، بازی شاد کودکان لابلای چادرهای آوارگان غزه و آجر چیدن برای ساختن دوباره خانه‌ای ویران شده در جنوب لبنان، همه و همه می‌تواند به نوعی مبارزه تبدیل شود، وقتی باور کنیم جنگ خیلی وقت است که آغاز شده است.
به گزارش خبرگزاری ایمنا، سبزی کاشتن یک جوان در غزه در اوج گرسنگی مردم، شاورما خوردن در دمشق در بحبوحه حمله تروریست‌ها، بازی شاد کودکان لابلای چادرهای آوارگان غزه و آجر چیدن برای ساختن دوباره خانه‌ای ویران شده در جنوب لبنان، همه و همه می‌تواند به نوعی مبارزه تبدیل شود، وقتی باور کنیم جنگ خیلی وقت است که آغاز شده است.
پرده اول: مجاهد راه گرسنگی! یک صبح سرد و سخت با طلوع کم فروغ خورشید از پس ابرها شروع می‌شود. مثل روزهای دیگری که سخت شروع شدند. امروز بناست کشاورزی کنند و بتوانند برخی گیاهان را روی خاک‌های خون‌آلود شمال غزه بکارند. کار دشواری است اما موفقیت‌هایی را هم کسب کرده است. بالاخره در هر شرایطی بشر حق دارد به غذا دسترسی داشته باشد. کشت و کار بعد از مدتی باعث می‌شود مواد غذایی اندکی به مردم برسد. از گرسنگی نمردن که امتیاز بزرگی است. همین سبزی و بادمجان خودش روحیه‌ی زیادی به انسان می‌دهد. طرح «هنزرعها» از آن یک جوان فلسطینی بود تا بتواند در هر مکانی گیاه بکارد و امید مردم را زنده نگه دارد. آن هم در روزهایی که کسی جز خودشان به داد خودشان نمی‌رسیدند. پدرش به او کمک کرد تا راهی را آغاز کند تا شاید اولین شهید کشاورزی در جهان باشد.
تا به حال کسی را برای سبزی کشته‌اند؟ دیدید کسی جرمش کشاورزی و تأمین غذای نیازمندان و گرسنگان باشد؟ اصلاً می‌توان استفاده از زمین برای کاشتن سبزی و صیفی‌جات را جرم‌انگاری کرد؟ مجاهد راه گرسنگی که اتفاقاً دانشجوی کشاورزی هم بود بذر تهیه کرد و نهال کاشت و شروع کرد به آموزش دادن آن به مردم. یک نفر در برابر یک ارتش پرقدرت با گیاه ایستاد و مانع گرسنگی مردمش شد. با خبرگزاری الجزیره مصاحبه کرد و از شهادت دو دوست خود خبر داد.
ارتش زمین‌های او را خراب کرد. منابعش را از بین برد و خودش را هم کشت. قبلاً گفته بود که: «من دوباره به همان چیزی که ما را از آن باز می‌دارند برمی‌گردم. آنها ما را می‌کشند و به هر طریق ممکن خفه می‌کنند تا قیام نکنیم، اما ما ادامه می‌دهیم. ما مردمی هستیم که به دنبال راه‌هایی برای زندگی، ماندن و مقاومت با وجود همه چالش‌ها هستیم.» «یوسف ابو ربیع» مهندس کشاورزی فلسطینی که سعی داشت تأمین غذای مردمش را به گردن بگیرد بعد از سوقصدهای متعدد در 22 اکتبر 2024 به شهادت رسید. در وصیت‌نامه‌اش آرزو کرد که بیت لاهیا به حالت قبلی خود بازگردد و مردم با وجود مشکلات، به زندگی ادامه دهند. او بر اهمیت مقاومت و امید تأکید کرده و خواستار حمایت جهانیان از مردم غزه شد. صفحه شخصی او در فیسبوک مملو از پیام‌های تسلیت و تمجید از تلاش‌هایش در دوران قحطی بود.

پیام خوزستان

پرده دوم: به صرف یک لقمه مقاومت در دمشق! اوضاع در سوریه بهم ریخته است. شهرها و روستاهای سوریه یکی پس از دیگری در حال سقوط هستند و تحریر الشام در کنار گروه‌های مسلح دیگر که با حمایت دست‌های خارجی پروار شده‌اند به پیشروی ادامه می‌دهد. چشم‌های نگران بسیاری به صفحه اخبار دوخته شده تا ببیند سرانجام شام به کجا خواهد رسید؟ در همین احوال خبر می‌رسد که وزیر امور خارجه ایران وارد سوریه شده است. این سفر اما چیزی فراتر از سفرهای دیپلماتیک مرسوم در خود دارد. سوریه سرزمین عجیبی است و حالا همه به خوبی می‌دانند سرنوشت آینده پرتلاطم منطقه غرب آسیا به تحولات این کشور گره خورده است. هنوز از یاد نبرده‌ایم چه انسان‌های بسیاری در دمشق «مقاومت» کرده‌اند تا «جنگ» به کوچه و خیابان‌های «تهران» نرسد. این بار اما مقاومت در دمشق رنگ و بوی دیگری به خود گرفته، رنگ و بوی یک لقمه ساندویچ شاورما در یکی از رستوران‌های دمشق!
ضیافت شاورمای سوری به احترام قدرت ایران تصاویر شاورما خوردن «سید عباس عراقچی» در میان مردم عادی در یکی از رستوران‌های دمشق خیلی سریع در فضای مجازی ویرال می‌شود، وزیر خارجه ایران در کنار مردمی که او را شناخته‌اند عکس یادگیری می‌گیرد، درست در بحبوحه پیشروی گروهک‌های تکفیری و مسلح که اعلام کرده‌اند قرار است خیلی زود به پایتخت برسند. برای همین این لقمه چیزی فراتر از یک شاورمای اصیل عربی است. وقتی وزیر امور خارجه ایران در میان تهاجم تروریست‌ها در دمشق به آن گاز میزند حالا حتی همین یک لقمه هم معنای دیگری دارد؛ حتی شاورما خوردن در دمشق هم می‌تواند نمادی از «مقاومت» باشد.

پیام خوزستان

پرده سوم: تو کجا ایستاده‌ای؟ سبزی کاشتن یک جوان در غزه در اوج گرسنگی مردم، شاورما خوردن در دمشق در بحبوحه حمله تروریست‌ها، بازی شاد کودکان لابلای چادرهای آوارگان غزه و آجر چیدن برای ساختن دوباره خانه‌ای ویران شده در جنوب لبنان، همه و همه می‌تواند به نوعی مبارزه تبدیل شود، وقتی باور کنیم جنگ خیلی وقت است که آغاز شده است. جنگی که از هفتم اکتبر به بعد پایش را به تک تک عرصه‌های زندگی انسان‌ها کشانده و اگرچه در ظاهر محدود به منطقه غرب آسیا است اما راهش را به خانه همه انسان‌های کره زمین باز کرده است. این جنگ خیلی وقت است که دیگر درگیری اسرائیل و فلسطین نیست، از همان اول هم نبوده! این را اگر بفهمیم، آن وقت یک رزمنده حماس در جنگ مستقیم با متجاوزان اسرائیلی، یک دانشجوی آمریکایی در دانشگاه کلمبیا و یک خانم خانه دار در قلب تهران باهم برابر می‌شوند. این را اگر بدانیم، درک می‌کنیم «مقاومت» کجای زندگی تک تک ما است.
پیش از همه چیز وقتش رسیده باور کنیم این یک جنگ تمام عیار است، جنگی که صدای توپ و تانک آن را در کوچه و خیابان‌های خودمان نمی‌شنویم، اما در جریان است، دشمن با تمام قوا پا به میدان گذاشته و خیلی واضح گفته که «این جنگ برای ما یک جنگ تمدنی و تاریخی است» یعنی می‌داند یا باید بجنگند و کار مقاومت را یک سره کنند یا شکست نهایی را به جان بخرد. برای همین از هفت اکتبر به بعد از هیچ جنایتی فروگذار نکرده. چه کسی فکرش را می‌کرد اسرائیل جرأت کند «اسماعیل هنیه» را در قلب تهران ترور کند؟ یا با 85 تن بمب «سید حسن نصرالله» را از ما بگیرد؟ چه کسی فکر می‌کرد اسرائیل به خاک ما حمله کند؟ همه اینها یعنی مقاومت از تک تک ما آغاز شده و باید با تاروپود زندگی‌هایمان گره بخورد، چاره‌ای جز این نیست، امروز «مقاومت زندگی است.»
ما کجای این معادله ایستاده‌ایم؟ چه قدر به وعده‌های الهی ایمان داریم؟ آیا به حکمت و درایت رهبرمان اطمینان داریم؟ یا اینکه اعتماد ما به فلان تحلیل گر ایتایی و تلگرامی بیشتر است؟ و ده‌ها آمادگی مهم دیگر که تک تک آنها را می‌توان در کلام و بیان رهبر انقلاب یافت. مبارزه آداب خودش را دارد زندگی ما بعد از طوفان الاقصی با بعد از آن تفاوتی کرده است؟ کمترین کار دعا کردن برای جبهه مقاومت است، چند بار ادعیه و سوره‌ای که رهبر انقلاب برای نصرت جبهه حق توصیه کردند خواندیم؟ چه مقدار هزینه‌ای اضافی و غیرضروری زندگی مان را کم کردیم تا بتوانیم کمک مالی بیشتری به جبهه مقاومت برسانیم؟ حاضریم کالاهای اسرائیلی تهیه نکنیم؟ ولو اینکه کیفیت مطلوبی داشته باشند؟ به خودمان زحمت داده‌ایم تحقیق کنیم بالاخره سود این کالاها به جیب صهیونیست‌ها می‌رسد یا نه؟ یک سوال جدی: حاضریم در حد گذشتن از لذت خوردن یک جرعه نوشابه کوکا مقاومت کنیم…؟

پیام خوزستان

کد خبر 816952

http://www.khozestan-online.ir/fa/News/1000466/یک-لقمه-مقاومت-در-دمشق!
بستن   چاپ