پیام
خوزستان - دبیرکل پیشین مجمع کشورهای صادرکننده گاز با اشاره به اینکه گاز یک سوخت مناسب در حال گذار است، گفت: اعتقاد ما (صادرکنندگان گاز در دنیا) این است که تا سال 2050 همچنان بیش از 60 درصد سبد انرژی جهانی از انرژیهای فسیلی تأمین میشود.
به گزارش شانا، میزبانی ایران از بیستوششمین نشست وزارتی مجمع کشورهای صادرکننده گاز که دیروز (16 آذر) آغاز شد و فردا (18 آذر) با برگزاری نشست وزارتی به پایان میرسد، فرصتی فراهم آورد که درگفتوگو با سید محمدحسین عادلی، دبیرکل اسبق مجمع کشورهای صادرکننده گاز مروری تاریخی بر فلسفه شکلگیری این مجمع از ابتدا تا امروز داشته باشیم و ضمن آن تحولات تجارت گاز طی دهههای اخیر را از نگاه او ببینیم.
عادلی که در سالهای 1392 تا 1396 بهعنوان دبیرکل مجمع کشورهای صادرکننده گاز فعالیت میکرد، معتقد است در دوره دبیرکلی ایران با ارائه مدل جهانی انرژی مبتنی بر گاز، جیئیسیاف به صحنه بازار جهانی گاز آمد و تأثیر خود را نیز بر این بازار گذاشت.
وی تأکید کرد که قبل از دبیرکلی ایران برچسب کارتل بودن جیئیسیاف به قدری پررنگ بود که برخی شرکتهای بزرگ بینالمللی از حضور در نشستهای مجمع واهمه داشتند که مبادا علیه آنها اقامه دعوی شود، اما در دوره دبیر کلی ایران به مرور فضا شکسته شد. عادلی معتقد است تا سال 2050 بالای 60 درصد سبد انرژی جهانی از انرژیهای فسیلی تأمین میشود.
گفتوگو ماهنامه ایران پترولیوم با محمدحسین عادلی، دبیرکل پیشین جیئیسیاف را که به مناسبت برگزاری بیستوششمین اجلاس وزارتی مجمع کشورهای صادرکننده گاز در تهران انجام شده است را در ادامه میخوانید.
چطور شد که مجمع کشورهای صادرکننده گاز شکل گرفت؟
فکر و ایده تأسیس گرد هم آمدن کشورهای صادرکننده گاز با عنوان یک مجمع در راستای منافع مشترک یکدیگر، از زمانی آغاز شد که گاز یک سوخت بینالمللی تلقی شد. درواقع انرژی گاز تا مقطعی (شاید حدود دهه 80 میلادی) بهعنوان یک سوخت داخلی محسوب میشد که آرامآرام با توسعه تجارت جهانی، بهصورت یک سوخت و کالای بینالمللی درآمد که عمده صادرکنندگان این کالا در وهله نخست روسیه و تعداد معدودی از کشورهای آفریقایی همچون الجزایر و نیجریه بودند.
در آن مقطع بحث درباره اینکه برای صادرات این کالا، اتحادیه یا گروهی با هم سازمان پیدا کنند، وجود نداشت، اما بعد از بحرانهای انرژی در دهه 80 میلادی، همچنین مسائل مختلف ازجمله تحریمهای ایران و ... در اواخر دهه 90 میلادی این ایده مطرح شد که کشورهای صادرکننده گاز همچون ایران، روسیه و قطر (کشور نوپای صادرکننده در آن زمان) این مجموعه را تشکیل دهند.
ایران صادرات گاز به ترکیه را آغاز کرده و علاقهمند به توسعه و گسترش آن به کشورهای مختلف بود. درواقع اواخر دهه 90 و آغاز دهه 2000 میلادی با توجه به رونق اقتصادی ایران، این ایده وجود داشت که ایران قطب انرژی تبدیل شود و گاز بهعنوان یکی از کالاهای مهمی که میتواند در این قطب شراکت داشته باشد، گنجانده شود. در این میان کشورهای صادرکننده مهم همچون روسیه و قطر هم از این ایده استقبال کردند. پس از آن کشورهای دیگری همچون مالزی، بولیوی، اندونزی و برونئی هم که صادرات گاز محدودی داشتند به این مجمع پیوستند. سرانجام 6 کشور در سال 2001 میلادی در تهران گرد هم آمدند.
در همان نشست درباره مقدمات این موضوع بحث شد و این ایده شکل گرفت و در سال 2003 میلادی مجمع کشورهای صادرکننده گاز (جیئیسیاف) با یک بیانیه رسمیت یافت. با این حال حدود هشت سال طول کشید تا این کشورها به این نتیجه برسند که مجمع را به یک سازمان بینالمللی انرژی همچون اوپک و آژانس بینالمللی انرژی تبدیل کنند که این موضوع عملاً در سال 2010 میلادی نهایی شد و بهعنوان سازمان بینالمللی به ثبت رسید و با شکلگیری دبیرخانه آن در دوحه قطر، دبیرکل آن مشخص و اساسنامه آن تهیه شد.
کشورهای متقاضی عضویت باید درخواست را در پارلمان خود به تصویب میرساندند و بودجهای برای آن اختصاص میدادند. بدین ترتیب فعالیت سازمانیافته مجمع کشورهای صادرکننده گاز از سال 2010 با اولین دبیرکل از کشور روسیه آغاز شد.
ایران در ایجاد این سازمان چقدر مؤثر بود؟
ایران هم در ایده ایجاد، همچنین پیگیریهای مجمع کشورهای صادرکننده گاز نقش مؤثری داشت و بهعنوان دارنده دومین ذخایر گازی جهان، خود را در موقعیتی میدید که میتواند چنین پیشنهادی را مطرح کند و مورد استقبال قرار گیرد.
بهویژه آنکه در دهه 2000 میلادی موضوع گاز در حال تبدیل شدن به یک موضوع بینالمللی بسیار مهم بود، زیرا کشورهای زیادی به سمت خرید گاز بهعنوان انرژی پاک فسیلی و منبع سوختی با آلایندگی کمتر در مقایسه با زغالسنگ و نفت روی آورده بودند.
شکلگیری مجمع کشورهای صادرکننده گاز چه بازتابهایی در سطح بینالمللی داشت؟
در ابتدای شکلگیری مجمع کشورهای صادرکننده گاز، با توجه به اینکه کشورهای مصرفکننده نگران این بودند که یک کارتل تشکیل شود، اقدام به مبارزه تبلیغاتی با آن کردند و میگفتند این مجمع یک کارتل برای کنترل عرضه گاز است که با مدیریت عرضه میخواهد قیمت آن را افزایش دهد. این کشورها هم معمولاً رسانههای اصلی دنیا را در اختیار دارند، بنابراین برخی کشورهایی که در ابتدای تأسیس این سازمان به آن پیوسته بودند، با نگرانی از روابط خود با کشورهای مصرفکننده آرامآرام بهعنوان ناظر باقی ماندند و برخی هم از آن خارج شدند که ازجمله میتوان به مالزی، برونئی و اندونزی اشاره کرد.
چنین هدفی، یعنی مدیریت عرضه و قیمت، واقعاً میان مؤسسان مجمع وجود داشت؟
خیر، از ابتدا - 2010 میلادی - که برای جیئیسیاف اساسنامه نوشته شد، این مسئله قید نشد که این مجمع قرار است از طریق مدیریت عرضه، کنترلکننده قیمت باشد، با این حال برخی کشورها با نگرانی از سازمان خارج و کشورهای دیگری جایگزین شدند و درمجموع کشورهای عضو حدود 13 کشور و کشورهای ناظر مشتمل بر چهار کشور بودند که به مرور در دوره اول دبیر کلی اول، سازمان شکل اداری به خود گرفت.
به دوره دبیرکلی ایران بپردازیم که شما بهعنوان دبیرکل مجمع کشورهای صادرکننده گاز انتخاب شدید. در این دوره شاهد چه تغییر و تحولانی بودیم؟
در دوره دبیرکلی ایران که بنده دبیرکل بودم، مجمع شکل محتوایی جدیدی به خود گرفت، یعنی اگر در دوره اول پوستههای مجمع کشورهای صادرکننده گاز از نظر اداری تشکیل شده بود و تا پیش از دبیرکلی ایران میگفتند خروجی این سازمان غیر از جلسه و صحبت چه خواهد بود؟ اما در دوره دوم کارهای محتوایی انجام شد.
فعالیتهای محتوایی شامل چه اقدامهایی بود؟
سازمانهای بینالمللی انرژی که تعداد محدودی هستند، تأثیرگذاری خود را از طریق اهرمهایی که در اختیار دارند، انجام میدهند. برای نمونه اهرم اوپک هماهنگی مقدار تولید است که با مدیریت تولید و عرضه در قیمت و بازار اثرگذار است و به تبع هر کشوری سهم بیشتری داشته باشد، نقش بیشتری دارد.
آژانس بینالمللی انرژی نیز بر منافع مصرفکنندگان تمرکز دارد و از طریق روایتهای مختلف با تحلیل و اخبار درباره بازار انرژی بهصورت روزانه، ماهانه، هفتگی، ادواری و سالانه اثرگذار است. این سازمان با این اهرم به بازار انرژی جهت میدهد و خطمشی و راهبرد تعیین میکند.
البته تأثیر دیگر آن از طریق کشورهایی است که در بخش تقاضا بازیگرند و خریدار حجم زیادی از انرژی هستند. در دوره دبیرکلی ایران به این نتیجه رسیدیم که هم نمیخواهیم و هم نمیشود مثل اوپک از طریق مدیریت تولید و عرضه تأثیرگذار باشیم، بنابراین تنها نمونه موجود برای نقشآفرینی در بازار، آژانس بینالمللی انرژی بود تا مکانیسم اثرگذاری بر بازار و خطدهی از طریق ارائه تحلیل و خبر در دستور کار قرار گرفت که این موضوع مستلزم ابزارهای علمی بود.
مهمترین ابزار و مدل علمی که در دوره دبیرکلی ایران به آن پرداخته شد و توانستیم به چشماندازی در این بازار دست یابیم، مدلی به نام «مدل جهانی انرژی مبتنی بر گاز» است که در مقطع دو ساله تهیه شد. با استفاده از این مدل، اطلاعات چاههای گاز 110 کشور دنیا را بهصورت روزانه و هفتگی، با توجه به مقدار تولید بهدست میآوریم. به دلیل تمرکز تمام مدلهای انرژی جهان بر نفت و سایر حاملها، این تنها مدل با تمرکز بر گاز در دنیا است که اکنون جیئیسیاف سالانه با ابزار چشمانداز، آن را منتشر میکند.
ابزارهای دیگر که در دوره دبیرکلی ایران تنظیم و به دنیا عرضه شد، مشتمل بر ابزار تحلیل بازار گاز (ماهانه)، تحلیل کوتاهمدت بازار گاز، بولتن آماری و بریفینگ روزانه بازار گاز بود که در مورد آخر به شکل روزانه ساعت 10 صبح به وقت دوحه بستهای از این بازار (وضع گاز، قیمت، خرید و حمل روزانه ...) به دنیا مخابره میشود. با توجه به اینکه مجمع کشورهای صادرکننده گاز حدود 70 درصد از ذخایر گاز جهان را در اختیار دارد، آمارهای اصلی در انحصار مجمع است و بهعنوان اطلاعاتی دست اول امکان تحلیل زیادی به جهان انرژی میدهد.
از دیگر اقدامها در دوره دبیرکلی ایران، برگزاری نشست ماهانه برای بحث و تحلیل گاز در دبیرخانه با سخنرانی بنده و یک سخنران خارجی مؤثر متشکل از استادان، نمایندگان شرکتهای مطرح و ... بود که با استقبال مناسبی همراه بود. با این اقدامها به صحنه بازار آمدیم و تأثیر خود را از طریق خبر، راهبرد و تحلیل دنبال کردیم که نتیجه مناسبی داشت. اقدام دیگر در دوره دبیرکلی بنده تحقیق درباره ایجاد انستیتو گاز به پیشنهاد الجزایر در این کشور بود که تصویب و مقدمات آن بعداً انجام شد و هنوز در حال رشد است و خروجی خاصی نداشته است. با این اقدام قرار است کشورهای مختلف دانش فنی خود را عرضه کنند. تمام اقدامهای انجامشده در دوره دبیرکلی ایران غیر از جلسات و سخنرانی ماهانه تاکنون به قوت خود باقی است.
آیا با این اقدامها توانستید از کارتل بودن مجمع اتهامزدایی کنید؟
در صحنه بینالمللی همیشه این سؤال بود که قصدتان این است از طریق محدود کردن عرضه قیمت را افزایش دهید؟ حتی این اتهام را هم به ما میزدند که میخواهید کارتل شوید و تا مدتها هم مجمع بهعنوان کارتل یا اوپک گازی بر سر زبانها بود. باید این نکته را یادآور شوم که برچسب اوپکگازی از سوی غربیها برای بایکوت کردن مجمع کشورهای صادرکننده گاز مطرح و پررنگ شد. به این دلیل که برچسب گذاشتن بهعنوان کارتل از نظر قوانین، به کشورهای مصرفکننده اجازه میدهد علیه کارتلها اقامه دعوی کنند. چون قوانین اقتصادی کشورها اجازه نمیدهد عدهای برای کنترل عرضه کالا تبانی کنند. این برچسب قبل از اینکه ایران دبیرکل جیئیسیاف شود بهقدری پررنگ و زیاد بود که برخی شرکتهای بزرگ بینالمللی از حضور در جلسات واهمه داشتند تا مبادا علیه آنها اقامه دعوی شود. به همین دلیل در مواجهه با مجمع با احتیاط برخورد میکردند که در دوره دبیرکلی ایران به مرور فضا شکسته شد.
ممکن است برای برخی این سؤال مطرح شود که چرا برای مجمع کشورهای صادرکننده گاز نمیتوان نقش و اهرمی همچون اوپک قائل شد؟
ماهیت بازار گاز با نفت متفاوت است. نفت بازار واحد جهانی با عرضه و تقاضای جهانی است بنابراین میتوان عرضه آن را مدیریت کرد. در مقابل، گاز کالایی محلی با بازار محلی و منطقهای است. برای نمونه «هنریهاب» مرجعی برای قیمتگذاری گاز طبیعی در آمریکا مورد استفاده قرار میگیرد که قیمت گاز در آن بازار 2 تا 3 دلار در هر میلیون بیتییو است. در اروپا بازارهای دیگری با قیمتهای میانگین 9 تا 11 دلار در هر میلیون بیتییو است و در شرق آسیا هم هاب دیگری است که بالاترین قیمت به آنجا اختصاص دارد.
در نتیجه بازیگران هر بازار متفاوت هستند و نمیتوان کنترل واحدی بر آنها داشت و به شکل کارتلی عمل کرد، باید از طریق ابزارهای دیگری عمل کرد. به همین دلیل مؤسسان جیئیسیاف از ابتدا با همین شناخت، نام آن را مجمع صادرکنندگان گاز گذاشتند.
اگر بخواهیم به ارزیابی کارنامه مجمع از سال 2010 تا امروز بپردازیم، فکر میکنید مجمع توانسته جایگاه خود را در بازار جهانی گاز ارتقا دهد؟
فکر میکنم جیئیسیاف روند رو به رشد و قابلتوجهی داشته، اما همچنان تأثیرگذاری در کل دنیا آنطور که باید و شاید نداشته است. علت آن هم این است که نه گاز بازاری است که میتوان در آن اثرگذار بود و نه بازیگران آن بازیگرانی هستند که بتوانند اثرگذار باشند. اثرگذاران در بازار در درجه اول کسانی هستند که سهم بیشتری از بازار دارند.
جیئیسیاف با وجود در اختیار داشتن سهم بالایی از بازار، اما در بخش سرمایهگذاری سهم بالایی ندارد. افزون بر آن تحولات بازار گاز که مهمترین آن جنگ اوکراین و بههمریختن بازار گاز روسیه است، این موضوع را بهگونهای متأثر کرده که صادرات گاز روسیه به اروپا که زمانی به 200 میلیارد مترمکعب گاز در سال میرسید، اکنون فکر نمیکنم بیشتر از 10 تا 20 میلیارد مترمکعب در سال باشد. بازیگران جدید بازار گاز در حال حاضر قطر، نیجریه، آذربایجان ترکمنستان، نروژ، هلند، آمریکا و استرالیا هستند.
در تحلیلهای جیئیسیاف این موارد را پیشبینی میکردید؟
برخی از آنها مثل ظهور آمریکا، استرالیا و کشورهای اروپایی قابل پیشبینی بود، اما از بین رفتن بازار روسیه را اصلاً پیشبینی نمیکردیم، چون سیاسی است.
آیا مجمع به فکر ارتقای تأثیرگذاری در سطح بینالمللی است؟
به نظر من نوع کشورهایی که با هم در مجمع گرد هم آمدند همه در اثرگذاری سازمانها مؤثرند. اگر منافع سیاسی با هم هماهنگ و مشترک باشند، اثرگذاری بیشتری دارند. کشورهای عضو همچون نیجریه، ایران، مصر و روسیه از بازیگران صحنه گاز هستند، در نتیجه فکر میکنم اثرگذاری هر سازمانی به هماهنگی سیاسی اعضا مرتبط است. از این رو فکر میکنم باید در انتشار تحلیلها، حضور در مجامع بینالمللی، سخنرانیها و اعلام استراتژیهای آینده بیشازپیش فعال شوند.
مثلاً هرسال که چشمانداز منتشر میشود، به 300 کلید تبدیل شود، مثل آژانس بینالمللی انرژی که این رویکرد را دنبال میکند، باید بر این اقدامها تمرکز شود. افزون بر آن با ارتقای سطح کارکنان، تحرک بیشتر دبیرکل و افزایش مهارتهای دیپلماتیک تأثیرگذاری را افزایش داد.
در صحبتهای شما به موضوع قیمت گاز اشاره شد. تجارت گاز دنیا در دهههای اخیر چه تحولاتی را در این بخش پشت سر گذاشته است؟
بازار گاز در این سالها تحولات زیادی را پشت سر گذاشته و متحول شده است. بیشترین صادرات گاز تا دهه 2000 میلادی از طریق خط لوله بود که بهتدریج سهم خط لوله از صادرات گاز کاهش یافت که افزایش تولید «الانجی» از سوی قطر و برخی کشورهای دیگر در این تحولات مؤثر بود، تا جایی که سهم الانجی که 10 درصد از صادرات گاز را در اختیار داشت یکباره به 15 درصد و اکنون به 40 درصد مجموع صادرات و تجارت گاز رسیده است.
در نتیجه الانجی بازار جهانی گاز را متحول کرد. نمونه آن را در ایران شاهد بودیم؛ ایران در حال مذاکره برای صادرات گاز از طریق خط لوله به کشورهای پاکستان و هندوستان بود؛ مسئله این بود که هندیها میگفتند این خط لوله نباید از پاکستان عبور کند، زیرا پاکستانیها از طریق آن علیه ما اهرم پیدا میکنند، از سوی دیگر پاکستانیها هم میگفتند که ما نمیخواهیم ابزاری برای گازی باشیم که هندیها میخواهند مصرف کنند، در این میانه یکباره با پررنگ شدن موضوع الانجی، سیاست تجارت گاز بسیار تغییر کرد که این تحول بسیار بزرگ بود، بهگونهای که توانست موازنه جدیدی در حجم خط لوله و الانجی از نظر ژئوپلیتیک، سیاسی و وابستگیهای متقابل ایجاد کند.
برای نمونه اروپا که وابستگی بیش از 50 درصدی به نفت و گاز روسیه داشت، با این تغییر موازنه یکمرتبه میتوانست الانجی وارد کند و وابستگی خود را کاهش دهد، البته پس از آن شاهد انقلاب شیلگس و شیلاویل بودیم که بر اساس آن آمریکا که بازیگر بینالمللی صحنه نفت و گاز نبود، یکباره اولین تولیدکننده نفت جهان شد و به موازات آن تولید الانجی خود را هم توسعه داد و پس از آن استرالیا هم به این بازار پیوست و رقیب قطر در بازار الانجی شد تا به این ترتیب بازیگران عرصه انرژی تغییر کند. پس از آن روسیه، نیجریه، کشورهای آفریقایی آنگولا، الجزایر، مصر هم به جرگه صادرکنندگان الانجی پیوستند و یکباره در نیمه دهه 2010 میلادی که قیمت گاز در بالاترین حد به 20 دلار رسیده بود، به 5-6 دلار کاهش یافت که البته اکنون با توجه به افزایش تقاضا برای گاز، قیمت آن افزایش یافته است.
با توجه به دسترسی مجمع کشورهای صادرکننده گاز به ذخایر گازی جهان، چه مقدار پیشبینیهای مبنی بر دوره گذار از گاز را جدی میدانید؟
اواخر دهه 2000 میلادی را عصر طلایی گاز نامیده بودند. پس از آن اعلام شد عصر طلایی آن گذشته و اکنون اعلام میشود گاز یک سوخت مناسب در حال گذار است. اعتقاد ما (صادرکنندگان گاز در دنیا) با نگاهی که جیئیسیاف دنبال میکند این است که تا 2050 بالای 60 درصد سبد انرژی جهانی از انرژیهای فسیلی تأمین میشود.
اکنون که این همه سروصدا برای انرژیهای تجدیدپذیر زیاد شده است، باید به این مسئله توجه داشته باشیم که تنها بیش از 10 درصد انرژی جهان از انرژیهای تجدیدپذیر تأمین میشود، البته در برخی کشورها سهم انرژیهای تجدیدپذیر 50 درصد است. به نظر ما گاز همچنان تا 2050 بهترین سوختی است که میتواند اهداف توسعه پایدار سازمان ملل را تأمین کند.
اگر بخواهیم مقدار انتشار گازهای گلخانهای از شاخصهای اعلامشده فراتر نرود، باید سوخت پاک داشته باشیم که بهترین جایگزین آن گاز است که میتواند انرژی بیشتری تولید کند. افزون بر آن اکنون بیشترین منبع تولید برق جهان به گاز اختصاص دارد، با این حال همچنان صحبت از دوره گذر از گاز مطرح میشود. مهم این است 22 تا 23 درصد انرژی جهان از گاز تأمین میشود که تا سال 2030 به بالای 25 درصد میرسد و شاید تا 2050 این سهم بیشتر هم شود. با توجه به این موارد فکر میکنم بازار گاز چشمانداز مناسبی در سالهای آتی دارد، بنابراین نمیتوانیم بگوییم بازار گاز رو به افول است، بلکه رو به صعود است. به همین دلیل همه پیشبینیها نشان میدهد سهم گاز در سبد انرژی جهان در حال افزایش است. نتیجه اینکه سرمایهگذاری در بخش گاز سرمایهگذاری مناسب و درستی است.
زمانی که ایران ایده ایجاد مجمع کشورهای صادرکننده گاز را مطرح کرد به دنبال این بود که هاب انرژی منطقه شود، اما اکنون ما با ناترازی گاز مواجه هستیم، فکر میکنید چرا به چنین نقطهای رسیدهایم؟
اواخر دهه 90 و 2000 میلادی با توجه به رونق اقتصادی که در خلال دولتهای قبل ایجاد شده بود، شاهد رشد اقتصادی مناسبی بودیم، بنابراین تبدیل شدن ایران به هاب انرژی دور از انتظار نبود، زیرا موقعیت جغرافیایی ایران بهطور طبیعی آن را تبدیل به هاب انرژی میکند که به دلایل سیاسی این اتفاق رخ نداد.
اکنون در شرایطی هستیم که کشور همسایه ما یعنی ترکیه بدون در اختیار داشتن منابع انرژی، به هاب انرژی تبدیل شده و با خریداری گاز از آذربایجان، ایران، روسیه و ترکمنستان آن را به دیگر کشورها صادر میکند. پارسال برای نخستین بار ترکیه با بلغارستان و لهستان قرارداد صادرات گاز منعقد کرد.
ما فقط در یک صورت میتوانیم هاب انرژی شویم که زمینههای سیاسی و سرمایهگذاری خارجی را در کشورمان فراهم کنیم. توسعه میدانهای نفت و گاز باید با همکاری و مشارکت دیگر کشورها ایجاد شود. فکر نکنید بدون مشارکت میشود به این اهداف دست یافت، چراکه در این صورت ریسک بینالمللی بالا میرود، بنابراین باید روابط خارجی به شکلی باشد که این ریسک را پوشش دهد. نمیشود هم بخواهیم بجنگیم و هم اینکه با شرکتهای خارجی مشارکت داشته باشیم.
نتیجه اینکه بگوییم همهچیز را خودمان در داخل انجام میدهیم چون نمیخواهیم با دنیا ارتباط پایداری داشته باشیم، همین وضع موجودی است که با آن مواجه هستیم و اگر بخواهیم این روند را ادامه دهیم در آینده نیز شاهد همین وضع خواهیم بود.
بیستوششمین نشست وزارتی مجمع کشورهای صادرکننده گاز چه فرصتهایی پیش روی ایران قرار میدهد؟
میزبانی از بیستوششمین نشست وزارتی مجمع کشورهای صادرکننده گاز فرصت خوبی برای ایران است تا متناسب با جایگاه خود در بازار جهانی گاز و زمینههای تعالی گاز در ایران اقدام کند، البته برای تحقق آن باید شرایط دیگری هم آماده شود.
معمولاً وقتی اجلاسی بینالمللی در کشوری برگزار میشود، زمینه حضور سرمایهگذاران، شرکتهای نفتی و گازی هم در آنجا فراهم میشود، برای نمونه با برپایی نمایشگاه گاز، زمینه حضور شرکتها برای معرفی فرصتهای سرمایهگذاری فراهم است.
اکنون بخش گاز ایران با توجه به ناترازی حدود 300 میلیون مترمکعب در روز نیازمند سرمایهگذاری در این بخش است؛ ناترازی گاز ضررهای هنگفتی به کشور ما وارد میکند که مهمترین آن از دست دادن ذخایر نفتی است، چراکه باید روزانه حدود 270 میلیون مترمکعب گاز به چاههای نفت تزریق شود که اکنون یکسوم آن در حال تزریق است و نفت و ثروت ما زیرزمین از بین میرود.
ضرر دیگر این است که هفتهای چند روز به دلیل ناترازی، حدود 18 هزارمگاوات برق صنعت با مشکل مواجه است. یا اینکه خوراک گازی که باید به مجتمعهای پتروشیمی بدهیم روزانه 75 تا 100 میلیون مترمکعب است که 60 درصد به آنها داده میشود. همه این موارد حاکی از ضروری بودن سرمایهگذاری ایران در بخش گاز است.
برگزاری اجلاس وزرا و سران جیئیسیاف توجه سرمایهگذاران را به ایران جلب میکند، اما فراموش نکنیم که شرایط سیاسی منطقهای هم در آن مؤثر است. با این حال این میزبانی فرصت مناسبی برای ایران بهمنظور معرفی فرصتهای سرمایهگذاری در این صنعت و ظرفیتهای ایران است و نباید بگوییم چون تحریم هستیم، اقدامی نشود. شرط لازم است، اما کافی نیست.
http://www.khozestan-online.ir/fa/News/1000793/تداوم-سهم-حداکثری-انرژیهای-فسیلی-در-تأمین-سبد-انرژی-جهان