پیام
خوزستان - با شروع فرایند آتشبس، طیفهای رادیکالتر که بر پیروزی حماس صحه میگذارند؛ تبدیل به منتقد نتانیاهو خواهند شد. - اخبار رسانه ها -
به گزارش گروه رسانههای خبرگزاری تسنیم، آتشبس میان حماس و رژیم صهیونیستی از روز گذشته (یکشنبه 30 دی، 19 ژانویه) اجرایی شد تا جنگ طوفان الاقصی پایان یابد. پایان کامل جنگ تقریباً مماس بر مراسم تحلیف دونالد ترامپ، رئیسجمهور جدید آمریکا صورت گرفت.
او خواسته بود هنگامی که وارد کاخ سفید میشود، جنگ پایانیافته باشد. با تعلل نتانیاهو در این خصوص، ترامپ با اعزام استیو ویتکاف نماینده خود در امور خاورمیانه، نخستوزیر رژیم صهیونیستی را برای امضای آتشبس تحتفشار قرار داد.
همسویی خواست و فشار ترامپ با فعالیت دولت بایدن و فراغبال وی در اعزام اعضای دولتش آن هم هنگامی که هنوز آغاز به کارنکرده بود، حکایت از فشار سنگین، همهجانبه و دوحزبی آمریکا به نتانیاهو برای حصول آتشبس دارد.
ترامپ هنوز نیامده طعم تفاوت دولت دوم خود با دولت اولش را به نتانیاهو چشاند و در داخل نیز جدایی بخشی از اعضای کابینه را رقم زد. آتشبس در غزه خود آغاز جنگ به شکلی دیگر درون رژیمصهیونیستی و روابط خارجی آن با متحدانش است.با توجه به اثرات مهم آتشبس در وضعیت رژیم صهیونیستی تلاش شده برخی ابعاد این آتشبس و تحولاتی که آفریده، مورد بررسی قرار گیرند.
اهداف، تبعات و نکات زماندار کردن آتشبس
باتوجهبه ابعاد محیطی و نفراتی جنگ، امکان اتمام سریع آن وجود دارد؛ چه اینکه رژیم سابقه فرار چندساعته از جنوب لبنان را نیز در کارنامه خود دارد. به نظر میرسد زماندار کردن آتشبس دارای اهداف خاصی است.
1. حفظ فضای ابهام
پایان جنگ به معنای شکست رژیم صهیونیستی است و ازاینرو تلآویو سعی کرده چه در حین جنگ و چه در زمان آتشبس فضای ابهام درخصوص پایان جنگ را حفظ کند. مفاد آتشبس تقریباً همان مفاد آتشبسی است که هشتماه قبل جو بایدن رئیسجمهور آمریکا آن را ارائه داد. این طرح از جلسات میان کارشناسان آمریکایی و کارشناسان امنیتی رژیم صهیونیستی بهدستآمده و بهزعم صهیونیستها، در شرایطی که وجود داشت، حاوی منافع آنها بوده است. این مسئله نشان میدهد طی هشتماه گذشته اوضاع در جنگ غزه برای صهیونیستها تغییری نکرده و زمان مزبور تنها برای ایجاد ابهام در شکست تلآویو خرج شد.جانمایی 60 روزه بههمراه سازوکارهای دیگر ازجمله مذاکره در حین زمان دوماهه، بهدنبال ایجاد این تصویر است که چالشهای جنگ ادامه یافته و میتواند منجر به ازسرگیری آن شود؛ صهیونیستها از جنبه ایجاد ابهام به این برداشت نیاز دارند.
2. رنگ موقت زدن به آتشبس دائم
شرط مقاومت غزه و لبنان برای آتشبس، حصول آن به شکل دائمی برای پایاندادن جنگ بوده است. این شرط نهایتاً محقق شد؛ اما چنین مسئلهای میتوانست به لحاظ داخلی برای صهیونیستها زیانبار باشد. ازاینرو نامبردن از مرحله 60 روزه نوعی از موقت بودن را به اذهان القا میکند؛ چه اینکه بهعنوان نمونه اخباری در رسانهها درز کرده که براساس آن رژیم صهیونیستی خواهان تمدید 60 روزه دومی بر توافق آتشبس با لبنان شده است. چنین اخباری خود تقویتکننده ادارکی موقت بودن توافق است؛ اما در عمل تمام این اقدامات رنگ موقت زدن به توافقات دائمی است.
3. اختلال در برنامههای بازگشت و بازسازی غزه و لبنان
چه در توافق موقت و چه دائم، بازگشت صهیونیستها به غلاف غزه و شمال فلسطین اشغالی کامل نخواهد شد. ازاینرو توافق آتشبس برای رژیم معنای کاملی از پایان جنگ ندارد. تلآویو قصد دارد این فضا را به طرفهای مقابل خود نیز تحمیل کند. صهیونیستها امیدوارند لبنانیها و فلسطینیها از بیم آغاز مجدد جنگ، از بازگشت به خانههای خود خودداری کنند؛ بااینحال چه در لبنان و چه در غزه، خبر امضای توافق آتشبس حتی پیش از آنکه آتشبس اجرایی شود، منجر به آغاز بازگشت ساکنان به محل زندگی خود شد.
4. تحمیل آمادهباش فرساینده به محور مقاومت
باتوجهبه تحقق اهداف محور مقاومت، این مجموعه درصدد پایانیافتن سریعتر جنگ بود؛ اما رژیم برای تخریب دستاوردهای پیروزی و گرانکردن هزینه آن، به جنگ ادامه داد.ازاینرو در شرایطی که محور مقاومت اهداف خود را تحققیافته میبیند، طرفی که احتمال دارد بر اثر نارضایتی از نتایج، جنگ را از سر گیرد، رژیم صهیونیستی است. بر همین اساس صهیونیستها میکوشند با نشاندادن تمایل و احتمال ازسرگیری جنگ، محور مقاومت را در آمادهباش نگاه دارند تا فرسایش آن تداوم یابد.این فضای فرسایش برای صهیونیستها وجود ندارد، زیرا این تلآویو است که احساس میکند کلید ازسرگیری جنگ در دستانش قرار دارد. صهیونیستها آگاهند که قصد ازسرگیری جنگ را دارند یا نه و برایناساس دچار فرسایش نیستند، اما از طریق ایجاد ابهام در محور مقاومت، درصدد تحمیل فرسایش به آن برآمدهاند.
5. پررنگ کردن تنها مزیت معادلاتی رژیم در غرب آسیا
رژیم صهیونیستی وسعت و موقعیت مناسبی در منطقه نداشته و از نظر اقتصادی باوجود ارتباطات با غرب، در غرب آسیا سهم مؤثری ندارد. تنها چیزی که میتواند تلآویو را وارد معادلات منطقه سازد، قدرت نظامی و اطلاعاتی آن از مسیر ایجاد بیثباتی و ضربه به کشورهای منطقه است. با چنین اقداماتی است که رژیم صهیونیستی در منطقه موضوعیت مییابد. هرچند این تحرکات زیانهای زیادی برای تلآویو دارند، اما صهیونیستها مزیت خود را ایجاد بیثباتی در منطقه میدانند؛ چه اینکه توقع آمریکا بهعنوان بزرگترین پشتیبانی رژیم صهیونیستی از آن، بیثبات کردن منطقه است. ازاینرو بهزعم صهیونیستها اگر تلآویو بهدلیل اقداماتش در منطقه دچار زیان شود، آن را با دریافت پشتیبانی از واشنگتن رفع میکند.
6. دفاعی نگاه داشتن مقاومت
زماندار کردن آتشبس نشاندهنده وجود ابهام در طرف صهیونیستی است. صهیونیستها زمانی که با عملیات 7 اکتبر مواجه شدند نیز فکر میکردند در موقعیت تهاجمی قرار داشته و مقاومت در گوشه رینگ قرار دارد.
بهزعم صهیونیستها در آن برهه رهاکردن مقاومت به حال خود باعث تسهیل عملیات 7 اکتبر توسط حماس شد. هرچند صهیونیستها به جهاد اسلامی در همان سال حمله کرده بودند؛ اما حماس که عمده قوای مقاومت در غزه مربوط به آن بود، بیرون از دایره زدوخوردها قرار داشت.تلآویو برایآنکه مانع از فراغت بال محور مقاومت و قرارگیریاش در موقعیتهای تهاجمی شود، درصدد تحمیل وضعیت دفاعی به آن است. توافق 60 روزه این معنا را بهاذهان متبادر میکند که رژیم صهیونیستی خواهان توقف جنگ نیست و حالت هجومیاش را حفظ کرده است.توطئه در سوریه، فضاسازی علیه یمن و دورزدن مقاومت در مناسبات سیاسی لبنان و همچنین عملیات ترور روز شنبه علیه قضات دیوان عالی ایران نیاز صهیونیستها به حفظ حالت هجومیشان را نشان میدهد.
7. حفظ ابزار علیه سازمانها و جامعه بینالمللی
صهیونیستها امیدوارند با حفظ فضای جنگی از طریق بندهای توافق آتشبس، طرفهای بینالمللی را از پیگرد و تعقیب خود بازدارند. تلآویو میخواهد این موضوع را برای جامعه بینالملل جا بیندازد که تحریک رژیم صهیونیستی از طریق اقداماتی مانند پیگرد قضایی مقامات آن در دوره آتشبس میتواند به ازسرگیری جنگ منجر شود. روح پیگرد قضایی مقامات رژیم صهیونیستی در حین جنگ با فضای جدید متفاوت است. در حین جنگ پیگرد قضایی فشار مؤثری برای توقف جنگ ایجاد میکرد؛ اما هنگامی که جنگ پایانیافته است، تعقیب مقامات رژیم به معنای تحریک آنان تلقی خواهد شد. اگر سران رژیم در پی تعقیب خود جنگ را از سر گیرند، این مسئله باعث شماتت تعقیبکنندگان خواهد شد.
8. مهار عملیات انتقامی ایران
نحوه تعامل رژیم صهیونیستی با حملات ایران اهمیت بالایی برای آنها دارد. حجم و قدرت حملات ایران با هیچکدام از ضرباتی که رژیم از دیگر اضلاع محور مقاومت دریافت کرد، قابلمقایسه نیست. مجموع دو عملیات ایران کمتر از ساعات یک نیمروز است؛ اما در همین بازه زمانی کم، انبوهی از آتش راهی سرزمینهای اشغالی شد. عملیات دوم که بزرگتر نیز بود، باتوجهبه بالستیک محور بودن آن، کمتر از یک ساعت به طول انجامید.عملیات محتمل وعده صادق3 باتوجهبه ابعاد ضروری آن، فشاری بر محاسبات مقامات رژیم وارد میکند. پس از آنکه مقاومت لبنان خود را در سایه ضربه وعده صادق2 بازیافت، احتمال وقوع عملیات وعده صادق3، فشاری به تلآویو برای آتشبس در جنگ با لبنان ایجاد کرد. صهیونیستها در حین جنگ خود با لبنان، برای شکستن بنبست آن در 5 آبان، خاک ایران را مورد تجاوز قرار دادند، اما این حمله به اهداف کامل خود نرسید و با سوقدادن ایران بهسمت یک عملیات انتقامی دیگر، فرصت بازی را در اختیار تهران قرار داد.
عملیات احتمالی وعده صادق3 نقش مؤثری در تسریع آتشبس در لبنان و غزه ایفا کرد؛ چه اینکه دو عملیات پیشین نیز اساساً چنین سمتوسویی داشته و در بخشی از اهداف خود، اعمال فشار برای آتشبس را پیگیری میکردند.
مدتدار ساختن آتشبس بهزعم صهیونیستها میتواند عملیات وعده صادق3 را عقب انداخته یا حتی ابعادش را کوچکتر سازد. سران و کارشناسان رژیم اینگونه میاندیشند مقامات ایران این محاسبه را در ذهن خود دارند که اگر عملیات وعده صادق3 باعث شکستهشدن توافق آتشبس و ازسرگیری جنگ شود، مورد شماتت قرار خواهند گرفت؛ ازاینرو تلآویو خواهان ایجاد این فضاست.
پس لرزههای توافق؛ هالیوی اولین قربانی خواهد بود؟
موضوعات مهم آتشبس در داخل رژیم
آتشبس در محیط داخلی رژیم صهیونیستی با واکنشهای مختلفی روبهرو شده و مختصات آن نیز نکاتی را از درون جامعه صهیونیستها بازگو میکند.
1. ارتباط مختصات آتش با مدیریت شکاف داخلی
حصول آتشبس آن هم با شرایطی مانند ایجاد ابهام و رنگ موقف زدن به آن، نشان میدهد رژیم صهیونیستی تحتفشار سنگین و متضاد داخلی خواسته رضایت همه را کسب کند؛ آتشبس برای کسانی که از جنگ خسته شدهاند و ایجاد ابهام و رنگ موقت زدن به توافق برای کسانی که خواهان ادامه جنگند.اشاره به این موضوع که پس از آزادسازی اسرا کارمان برای آغاز جنگ راحتتر خواهد بود نیز بر مبنای پاسخ به نیازهای روانی طرفداران جنگ انجام شده است.
2. آتشبس برای نتانیاهو
نتانیاهو جنگ را برای آن ادامه داد که سرنگون نشود. هر بار که سخن از آتشبس به میان آمد، برخی از احزاب حاضر در ائتلاف دولتی اعلام کردند با خروج از دولت وی را سرنگون خواهند کرد.در این میان احزاب اپوزیسیون ادعا میکردند برای پایان جنگ حاضرند جایگزین احزاب خارج شده از دولت نتانیاهو شوند؛ اقدامی که باعث تمدید نخستوزیری او میشد. مشکل اما آنجا بود که این اقدام ائتلاف راستگرایان را شکسته و پراکنده میکرد، درنتیجه شاید نتانیاهو یک یا دوسال دیگر نخستوزیر میماند، اما احتمال شکستش در انتخابات بعدی بسیار بالاتر میرفت.بااینحال بهمرور برای او ثابت شد بن گویر، وزیر امنیت داخلی و بتزلل اسموتریچ،وزیر دارایی برخلاف تهدیداتشان راهی جز تعامل با وی ندارند، درنتیجه بن گویر از دولت استعفا داد؛ اما از ائتلاف دولتی در پارلمان خارج نشد تا دولت سقوط نکند. او این اقدام خود را در قالب جملات محبتآمیزی نسبت به شخص نتانیاهو اعلام کرد. اسموتریچ نیز باوجود مخالفت شدید با آتشبس حتی از دولت خارج نشد.به عبارتی دیگر آتشبس اردوگاه راستگرایان را پراکنده نکرد، بلکه صرفاً دلخوریهایی در آن ایجاد کرد که قابلمدیریت هستند.در ظاهر این قضیه امری مثبت برای نتانیاهو تلقی میشود اما میتواند در بلندمدت اوضاع بهگونهای دیگر پیش رود. راستگرایان شکستهشدن اتحادشان را به نفع خود نمیدانند؛ اما درصدد یافتن آلترناتیو برای نتانیاهو برخواهند آمد؛ آن هم در شرایطی که نتانیاهو نشانههایی از بیماریهای مزمن را از خود بروز داده است.
20 ژانویه بهتر است یا 6 اکتبر؟
در 20 ژانویه جنگ رژیم صهیونیستی در منطقه و محیط داخلی فلسطین اشغالی پایانیافته و ترامپ که از بایدن برای نتانیاهو بهتر تلقی میشد، در کاخ سفید روی کار آمده است. در این دوره همچنین صهیونیستها اعتقاد دارند محور مقاومت را تضعیف کردهاند.
آیا صهیونیستها بین امروز 20 ژانویه 2025 و 6 اکتبر 2023، اولی را برمیگزینند؟ نشانههایی از این مسئله وجود ندارد. صهیونیستها همچنان سوگوار و سردرگم هستند؛ سوگوار بهدلیل ضربات جبراننشدهای که در 7 اکتبر خوردند و سردرگم درباره دنباله تبعات این واقعه و جنگ طوفان الاقصی.
غزه با خون خود پیروزی را رقم زد
منبع: فرهیختگان
انتهای پیام/