پیام
خوزستان - - هالیوود همیشه سر ما را از داستانهای قهرمانان غربی پر کرده است. در یک داستان، فردی را میبینید که جهان را از تهاجم بیگانگان نجات میدهد و در داستان دیگر، ما شجاعت و تواناییهای ماوراء طبیعی قهرمان را در مقابل حملات شروران (اغلب کمونیستها، نازیها یا دیگران) میبینیم که میتوانستند جهان را نابود کنند.
بیشتر بخوانید: اخبار روز خبربان
این قهرمان همیشه با یک مبارزه تلخ روبهرو میشود که در طی آن بین پیروزی و شکست در نوسان است و استواری کلید پیروزی آنها در پایان است که امکان یک صحنه پایانی تاثیرگذار را فراهم میکند که هالیوود در کارگردانی آن مهارت دارد.
این اتفاق در فیلمها بر اساس سناریوی از پیش تعیینشده روی کاغذ رخ میدهد و به هیچ وجه قابل قبول نیست که گروه فیلمبرداری و همه کسانی که در آن نقش دارند، از خطوط اصلی خود منحرف شوند، زیرا این کار اوجگیری پایان را خراب میکند. اما برخلاف این تصویر سینمایی و تبلیغاتی، صحنههای قهرمانی واقعی روی زمین اغلب سادهتر و واقعیتر است.
یکی از این صحنهها بیتردید همان چیزی است که در نوار غزه در نخستین ساعات آتشبس از مقاومت فلسطین و مردم در غزه دیدیم، صحنهای که علیرغم واقعگرایی، خالی از حماسه نبود. رزمندگان گردانهای القسام با لباسهای کاملا نظامی بیرون آمدند، همان لباسهای سبز معروف خود را به تن داشتند، تمیز، مرتب و درخشان، گویی که به سمت یک جشنواره یا جشن میرفتند. نیروهای القسام از وسایل نقلیه سفید روشن ظاهر استفاده میکردند.
این صحنه درست پس از 470 روز جنگ و نسل کشی در غزه رخ داد که در طی این روزها رژیم تروریستی اسرائیل از هیچ روشی برای به زیر کشیدن مردم غزه و مقاومت آن دریغ نکرد. این صحنه بسیار سینمایی به نظر میرسد. در واقع، واضح است که حماس و مقاومت فلسطین عمدا این تصویر را نشان دادند تا پیامهای ضمنی را به جهان و به طور خاص به صهیونیستها ارسال کنند. پیامهایی سرشار از قدرت و استقامت مبارزانش پس از یک دور از نبردی طولانی.
مقاومت همچنین با مهارت و توجه به ریز جزئیات نشان داد برخلاف ادعای رژیم صهیونیستی که مدعی بود مردم غزه به دلیل درد و رنجی که صهیونیستها به آنها تحمیل کردند، از مقاومت دست کشیدند، مردم همچنان از مقاومت حمایت میکنند و پشت مبارزان خود ایستادهاند.
طبق معمول برنامه ریزی و توجه به ریزترین جزئیات در واقع، توجه به جزئیات همیشه از ویژگیهای حماس و در قلب آن گردانهای القسام قرار دارد. این به دلیل آگاهی آنان است که درگیری با اشغالگران صهیونیست، همانطور که درگیری بر سر اهداف و موضوعات اصلی است، درگیری بر سر روایت، داستانگویی و حتی جزئیات کوچک است. این جزئیات، که در عکسها، ویدئوها، پیامهای هدفمند و موارد دیگر ظاهر میشوند، اغلب میتوانند ترسهای صهیونیستها را نشان دهند و با اعصاب ارتش جنایتکار آنها بازی کنند. توجه مقاومت به ریزترین جزئیات منعکسکننده درک عمیق فلسطینیها از ماهیت حریف خود، انگیزهها و محرکهای اساسی او است.
اگر به گذشته برگردیم، نه تنها در صحنهها و پیامهای رسانهای، بلکه در سازماندهی گامهای مقاومت، نمونههای زیادی از این توجه به جزئیات را میتوان یافت. به عنوان مثال، مقاومت عملیات طوفان الاقصی را در 7 اکتبر 2023، در زمانی که رژیم تروریستی اسرائیل در حال مبارزه داخلی، درگیری تنشها و شکافهای سیاسی طولانیمدت بود، اجرا کرد. این ناآرامیهای داخلی نوعی صدای مخفی ایجاد و سرویسهای اطلاعاتی و امنیتی رژیم صهیونیستی را از نیات و تحرکات حماس منحرف کرد.
پیش از این هم سرمایه گذاری حماس در زیرساختهای تونل با ایجاد شبکه گستردهای از گذرگاههای زیرزمینی صورت گرفت که به آن امکان میداد حملات غافلگیرکنندهای را انجام دهد. مانند نبردهایی که در داخل نوار اجرا میشد. توانایی مقاومت در بهره برداری از محیط میدان نبرد و پیچیدگیهای آن به بهترین شکل ممکن در طول ماههای جنگ، با وجود تفاوت در توانمندیهای دو طرف، چیزی است که تنها با آماده سازی طولانی مدت و دقیق امکان پذیر است.
بر اساس آنچه مایکل نایتز، از موسسه واشنگتن توضیح میدهد، حماس به مدت 15 سال استحکامات دفاعی عمیقی را آماده کرده است که استحکامات زمینی و زیر زمینی و همچنین میادین مین احتمالی، بمبهای دست ساز، مینهای ضد تانک و ساختمانهای تله انفجاری را ترکیب میکند و الحق هم موفق شده است. از نظر نایتز حماس در پیچیدهتر کردن محیط عملیات پس از گرفتن اسیرهای اسرائیلی که منجر به اختلاف در تل آویو بر سر سرنوشت این اسرا در طول مدت جنگ شد هم موفق بوده است.
جنگ، چهرهای از سیاست مقاومت فلسطین علاوه بر بعد عملیاتی، از همان روز اول دریافت که رژیم صهیونیستی به شدت به عملیات طوفات الاقصی پاسخ خواهد داد و آماده ایستادگی در برابر آن شد بدون اینکه فراموش کند که بیشترین منفعت سیاسی ممکن را برای آرمان خود به دست آورد. در این راستا، مقاومت و دلسوزان آن در خارج از غزه توانستهاند در چندین جبهه به دستاوردهایی دست یابند، از جمله موفقیت در ایجاد حصار انزوای بین المللی در اطراف اسرائیل و جلب همدردی مردمی، به ویژه در میان گروههای جوان در غرب، که بزرگترین گروه و بلوک انتخاباتی در کشورهای خود در چند سال آینده را تشکیل خواهند داد. این جونان غربی احتمالا در آینده نقشی در کاهش حمایت بی قید و شرط کشورهای خود از رژیم صهیونیستی خواهد داشت.
تاثیر طوفان الاقصی را میتوان در بازگرداندن موضوع فلسطین به خط مقدم بحثهای عربی و بین المللی نیز مشاهده کرد. ایستادگی مقاومت و مردم آن در غزه هر روز، حتی هر ساعت، بزک از چهره رژیم تروریستی اسرائیل پاک و حقایق بیشتری را درباره رنج فلسطینیان و عدالت آرمان آنها آشکار میکند.
این همان چیزی است که جان آلترمن، مدیر برنامه خاورمیانه در مرکز مطالعات استراتژیک و بینالمللی در واشنگتن به اشاره و اعلام میکند که حماس پیروزی را در یک سال یا پنج سال نمیبیند، بلکه از طریق چندین دهه مبارزه، همبستگی فلسطینیها را با خود و انزوای سراسری اسرائیل را افزایش میدهد.
به عبارت دیگر، میتوان گفت که آنچه مقاومت انجام داد با مفاهیم «کلازویتس» نظریه پرداز معروف پروسی تلاقی میکند که جنگ را جنبه دیگری از سیاست یا نوعی کنش سیاسی میدانست؛ بنابراین حماس توانست نیروی بیش از حدی را که رژیم اسرائیل علیه نوار غزه به کار گرفته بود علیه خود صهیونیستها با استفاده از سردرگمی سران اسرائیل برگرداند.
اگرچه اسرائیل از نظر فناوری، تسلیحات و حمایت بی قید و شرط غرب دست بالا را داشت، اما در نهایت روی صفحه شطرنجی حرکت میکرد که مقاومت فلسطین خودش ساخته و طراحی کرده بود. انگار اتفاقی که در حال رخ دادن بود یک بازی شطرنج بین دو حریف بود که یکی از آنها توانست دیگری را به سمت حرکات اجباری سوق دهد و او را به حرکتی درآورد که میخواست.
نتیجه این امر پذیرش آتش بس و مبادله اسرا از سوی اسرائیل با اکراه پس ماهها جنگ بود. این توافق همان توافقی بود که صهونیستها چندین ماه آن را رد میکردند، توافقی که توسط برخی از وزیران و سران رژیم صهیونیستی «معامله تسلیم» توصیف شده است و به همین دلیل بود که ایتمار بن گویر، وزیر امنیت داخلی رژیم صهیونیستی استعفا داد.
پیامهای حماس از همه اتفاقات میتوان نتیجه گرفت که قدرت حماس عمدتا در ارزیابی و محاسبه هر مرحله نشان داده شده است. از سویی دیگر مواجهه با شکاف قدرت بین حماس و رژیم تروریستی اسرائیل، لزوما منجر میشود که صحنههای پس از آتش بس در غزه دوباره بازنگری شود و آنها را نیز بخشی از اهداف و استراتژی بلندمدت حماس در مقابله با رژیم اشغالگر در نظر گرفت.
به نظر میرسد که مقاومت در وهله اول میخواست به اسرائیل ثابت کند که آنچه نتانیاهو قبلا در مورد از بین بردن حماس و از بین بردن قابلیتهای نظامی آن به عنوان هدف جنگی خود در نوار غزه و آن را توجیهی برای نابودی غزه اعلام کرده بود، چیزی است که محقق نشده و شواهد نشان میدهد که اعضای حماس توانستند در عرض چند دقیقه پس از اعلام آتش بس، کنترل نوار را دوباره به دست بگیرند و با لباسهای براق، خودروهای نظامی و فعالیتهای بزرگ ظاهر شوند، گویی تحت تاثیر جنگی طولانی قرار نگرفتند، این پیامی بود به دشمن آنها که اگر شرایط دوباره ایجاب کند، آمادهاند که جنگ طولانی تری را تحمل کنند.
این صحنهها همچنین نوعی قدرت نمایی را به همراه داشت که هر پیروزی را که نتانیاهو ادعا میکند بدست آورده در برابر شهرک نشینان صهیونیست در هم میشکند و همچنین باعث کاهش روحیه دشمن صهیونیستی میشود که در طول این مدت از نظر مادی، انسانی و روانی بدون رسیدن به هیچ هدفی در جنگ خود فرسوده شده است.
حضور اعضای گردان قسام در مرکز غزه و استقبال گرم مردم از آنان، از سویی دیگر شایعات منتشر شده در برخی رسانههای غربی را که مدعی بودند مردم نوار مقاومت در مواجهه با بمبارانهای دیوانهوار اسرائیل، مقاومت را مسئول میدانند، نفی میکند. همچنین در طول این ماهها هرگونه تلاش برای ایجاد اختلاف بین القسام و محبوبیت آن در غزه را باطل میکند.
علاوه بر این، صحنه غزه یکپارچه حاوی پیام دیگری برای رژیم صهیونیستی است که نیروی انسانی گردانهای القسام را میتوان تجدید و جبران کرد و حتی افزایش داد، که باور رژیم صهیونیستی را نسبت به نقض آتش بس و احتمال شروع جنگ از بین میبرد. از سویی دیگر تحرکات سازماندهی شده اعضای جنبش در داخل نوار غزه نشان میدهد که مقاومت فلسطین پس از ترور تعدادی از رهبران برجسته خود، به ویژه اسماعیل هنیه و یحیی سنوار، موفق شده است ساختار فرماندهی خود را تجدید کند که این هم تئوری تضعیف جنبش با هدف قرار دادن رهبران آن را از بین میبرد.
منبع: الجزیره
http://www.khozestan-online.ir/fa/News/1034124/صحنهگردانی-هالیوودی-حماس-و-بازگشت-قهرمانانه-القسام-به-غزه