پیام
خوزستان - دوازدهم آذر سال 83 پلیس پایتخت در جریان یک درگیری خونین قرار گرفت. درگیری میان دو مرد جوان در یک جایگاه سوخت رخ داده و یکی از آنها با چاقو ضرباتی به دیگری وارد کرده و متواری شده بود.
با حضور پلیس و اورژانس در محل، مرد مجروح به بیمارستان منتقل شد اما به دلیل شدت جراحاتی که دیده بود، جانش را از دست داد.
بیشتر بخوانید: اخبار روز خبربان
در این شرایط ماجرا به بازپرس ویژه قتل تهران گزارش و تحقیقات در این پرونده آغاز شد.
دستگیری قاتل تیم جنایی با بررسی دوربینهای مداربسته و تحقیقات تخصصی، هویت قاتل را شناسایی کرد. طولی نکشید که محل زندگی این مرد شناسایی و او دستگیر شد. قاتل که یکی از دوستان مقتول، در بازجویی ها به قتل اعتراف کرد و گفت ناخواسته و به دلیل شدت عصبانیت، جان دوستش را گرفته است.
او گفت: مقتول، مبلغی به من بدهکار بود و برای برگرداندن این پول، امروز و فردا می کرد. قرار بود ظرف یک هفته بدهیاش را پرداخت کند اما چند ماه گذشته و خبری از پولم نبود. حتی چند بار به او گفتم پولم را نیاز دارم اما او اهمیتی به حرفم نمی داد. تا اینکه روز حادثه او را در پمپ بنزین دیدم. به سراغش رفتم و گفتم امروز باید، بدهی اش را بپردازد. بر سر این موضوع با هم درگیر شدیم و من که به شدت عصبانی بودم با چاقو ضرباتی به وی زدم اما هرگز قصد گرفتن جانش را نداشتم.
حکم قصاص این مرد پس از اعتراف به قتل راهی زندان شد و مدتی بعد پای میز محاکمه قرار گرفت. او در جریان محاکمه نیز اظهاراتش را تکرار و از اولیای دم درخواست بخشش کرد. در آن زمان فرزندان مقتول هنوز به سن قانونی نرسیده بودند و این مادر مقتول بود که در دادگاه برای قاتل پسرش درخواست قصاص کرد. قضات نیز با توجه به اعترافات متهم و تحقیقات پلیس، حکم به قصاص او دادند. این حکم به تایید قضات دیوان عالی کشور رسید و قاتل در یک قدمی مجازات قصاص قرار گرفت اما پس از آن مادر مقتول دیگر پیگیر پرونده نشد و هرگز برای اجرای حکم به دادسرا نرفت.
آزادی از زندان 11 سال از زمان جنایت گذشته بود و مرد محکوم به قصاص، در حالی که حکمش تایید شده بود، بلاتکلیف در زندان به سر میبرد. در همه این سالها اولیای دم پیگیر این پرونده نبودند و قاتل که از بلاتکلیفی خسته شده بود، نامهای نوشت و با استناد به ماده 429 قانون مجازات اسلامی درخواست آزادی از زندان را داد.
پس از بررسی درخواست وی، با آن موافقت شد و قاتل آبان سال 94، با سپردن وقیقه از زندان آزاد شد.
9 سال بعد مرد محکوم به قصاص پس از آزادی از زندان نزد خانوادهاش برگشت و زندگی جدیدی را شروع کرد. وی در این مدت کار مناسبی در یک شرکت پیدا کرده و تصمیم گرفته بود گذشته را فراموش کند. او میگوید: پس از آزادی از زندان، سعی کردم زندگی درستی در پیش بگیرم. من از قتلی که مرتکب شده بودم به شدت پشیمان و توبه کرده بودم. وقتی آزاد شدم، خانواده تشکیل دادم و کار پیدا کردم. میخواستم زندگی خوبی بسازم، چون 11 سال در شرایط سختی در زندان بودم و حالا قدر زندگی و آزادی را می دانستم اما تصورم اشتباه بود.
بازگشت کابوس قصاص چند روز پیش بود که فرزندان مقتول که حالا به سن قانونی رسیدهاند به شعبه دوم اجرای احکام دادسرای جنایی تهران رفتند و خواستار دستگیری و قصاص قاتل پدرشان شدند.
یکی از آنها می گفت که خبر نداشته، قاتل پدرش از زندان آزاد شده است و حالا که این موضوع را فهمیده، تصمیم گرفته برای قاتل پدرش درخواست قصاص کند. آنطور که دو فرزند مقتول میگفتند آنها در زمانی که پدرشان به قتل رسید، صغیر بودند و طبق قانون نمیتوانستند، اظهار نظر و درخواست قصاص کنند و حالا که به سن قانونی رسیدهاند، خواستهشان قصاص قاتل است. در این شرایط قاضی اجرای احکام دستور بازداشت قاتلی که آزاد شده بود را صادر کرد و همزمان تلاش تیم صلح و سازش برای گرفتن رضایت از اولیای دم آغاز شده است.
یک قانون جدید
مرد محکوم به قصاص بر اساس ماده 429 قانون مجازات اسلامی آزاد شده است؛ قانونی که در سال 92 تصویب شد تا به محکومانی که سالها در زندان بلاتکلیف هستند، فرصت آزادی از زندان دهد.
مجتبی حسین پور، وکیل دادگستری و قاضی سابق دادسرای جنایی تهران درباره این ماه قانونی می گوید: رویکرد قانون گذار در ماده 429 قانون مجازات اسلامی، رویکرد حمایتی از محکوم علیه است. چرا که وقتی فردی مرتکب جرمی میشود، مستحق دریافت مجازات مشخصی است و در هنگام اجرای حکم نیز نباید طوری رفتار کرد که محکوم بیش از مجازات مشخص متحمل کیفر شود.
وی ادامه میدهد: در موارد محکومیت به قصاص، محکوم علیه تا زمان اجرای حکم مدتی را در بازداشت به سر میبرد. حال آنکه مجازات جنبه عمومی قتل عمد، در صورتیکه قصاص منتفی شود، بین 3 سال 10 سال است. یعنی اگر اولیای دم از قصاص گذشت کنند، قاتل حداکثر 10 سال در زندان میماند.
به همین دلیل است که در پرونده محکومان به قصاص که در زندان هستند و هنوز مجازات نشدهاند، قانون گذار مدت ده سال را حداکثر مدت انتظار محکوم علیه برای قصاص در نظر می گیرد. چرا که اگر بعد از گذشت 10 سال به هر دلیلی، با رضایت اولیای دم یا موضوع دیگر قصاص منتفی شود، محکوم علیه بیشتر از 10 سال در زندان نمانده باشد.
بنابراین با وضع ماده 429 قانون مجازات که سال 92 تصویب شده است، تکلیفی را برای اولیای دم در نظر گرفته که حداکثر طی این مدت، تکلیف محکوم علیه را از حیث اجرا یا عدم اجرای قصاص مشخص کند. در غیراینصورت و با گذشت بیشتر از ده سال، با درخواست محکوم علیه و تصمیم دادگاه، ضمن سپردن وثیقه یا تامین مناسب، محکوم به قصاص تا تعیین تکلیف از سوی اولیای دم آزاد می شود.
حسین پور ادامه می دهد: این ماده اگرچه حسن بسیار بزرگی دارد و آن هم جلوگیری از انتظار طولانی مدت و عذاب آور برای محکوم به قصاص است، همچنین، مانع از سوء استفاده اولیای دم برای اعمال مجازات بیشتر می شود اما خاتمه ندادن به موضوع و به نوعی پایان باز ماده 429، تبعات اجتماعی به بار می آورد. در صورتیکه قانون گذار به راحتی می توانست مانند ماده 356 قانون مجازات اسلامی که گفته شده اگر مقتول، اولیای دم ندارد، می توان مقام رهبری را جانشین ولی دم در نظر گرفت، در این ماده هم می شد با استیذان از مقام رهبری، تکلیف محکوم به قصاص را برای همیشه مشخص کرد.
وی افزود: در این پرونده جوانی که 20 سال قبل در سن جوانی مرتکب قتل شده و سالها کابوس چوبه دار می بیند، سپس در میانسالی از زندان آزاد و به زندگی امیدوار می شود، برای خودش زندگی تشکیل می دهد و کار مناسب پیدا می کند، اما بعد از 9 سال ناگهان سر و کله اولیای دم حاضر شده و درخواست دستگیری و قصاص وی را مطرح می کنند و بار دیگر مرد محکوم به قصاص، امیدش را از دست می دهد. نمونه این پرونده ها کم نیستند؛ افرادی که حتی پس از آزادی هم، هر لحظه منتظر دستگیری و مجازات هستند.
کد خبر 919306 برچسبها دادگاه اعدام قتل - قاتل حوادث ایران
http://www.khozestan-online.ir/fa/News/1034699/بازگشت-کابوسهای-یک-محکوم-به-قصاص-|-او-بعد-از-9-سال-آزادی-دوباره-باید-به-زندان-برگردد