پیام خوزستان
چه می‌خواستیم و چه شد؟
يکشنبه 14 بهمن 1403 - 13:29:08
پیام خوزستان - دیدارنیوز _ *یدالله اسلامی:
به بهمن که می‌رسیم کوه خاطرات نا خودآگاه در برابرت می‌ایستد و پژواک پیچیده درگذر زمان تو را به خود می‌آورد که ما چه می‌خواستیم و چه شد؟
راه رفته وهدف دست نیافته و پای زخمی پرسش‌های بی امان را، چون کوه برسرت آوار می‌کند ودر برابر نسل جوان زمین‌گیر می‌شوی! مات ومبهوت ازاینکه چگونه در حرکتی بزرگ محو باور‌هایی شدیم که دردسترس بود وبه دست نیامد.
بیشتر بخوانید: اخبار روز خبربان
ما سخنان آیت الله خمینی در پاریس را چنان مزه مزه می‌کردیم که از شدت خوشگواری طعم از خود بیخود می‌شدیم، مست مست، تسلیم اراده او شده بودیم، ما اراده خودرا درخواست او می‌دیدیم و امیال خود را از زبان او می‌شنیدیم، وچنان آن وعده هارا در دسترس وپیمان هارا عملی می‌دیدیم که کوچکترین تردیدی را برنمی تابیدیم. ما شیفته شده بودیم. به گونه‌ای که درباور امروز خودمان هم نمی‌گنجد.
در سخنرانی‌ها و گفتگو‌های پاریس آزادی در ایران پس از پیروزی همانگونه ترسیم می‌شد که در پاریس بود. پوشش اجبار زنان نبود. و زنان ودختران 57 با همان آزادی در پوشش خیابان‌ها را درتسخیر داشتند وبرای رسیدن تبعیدی محبوب جان برسر دست داشته ومی سرودند ومی خواندند وشادی می‌کردند، گفته بودند که آزادی عقیده وبیان اساس ورسمی است که بنیادش نهاده خواهد شد ومخالفان دربیان عقیده منعی ومحدودیتی ندارند. و فراوان گفته‌های زیبا که دل می‌ربود وگام را درمیدان استوار می‌ساخت.
رهبری انقلاب در سخنرانی بهشت زهرا پیمان پادشاهی را ازآن رو باطل می‌پنداشت که مردمان هرعصری باید نوع حاکمیت وزمامداران خودرا برگزینند وچون آن پیمان مربوط به عصر وزمان ومردمان دیگری است وهم اکنون نسلی دیگر خواست دیگری دارد پس باید برود. ومن به پشتیبانی این ملت دولت تعیین می‌کنم سخن ماندگاری شد که همه را برسر شوق آورد.
سخن بسیار است واندوه دست نیافتن‌ها فراوان، وکوله بار درد‌ها سنگین ازتوان. سخنان هر منتقدی ازهمان آغاز به هیچ گرفته شد وخیابان‌ها درتسخیر مردمانی دلباخته و شیفته شده بود، ماهم درمیان همان مردم وباهمان مردم بودیم.
همانند امروز نبود که کفن پوشان سفارشی وپوشالی شعار بردست وپرچم بردوش با شمارش ناچیز بلکه هیچ تنها با همهه وتریبون‌های ویژه شعاری بدهند وسهمی بگیرند وبروند. بلکه با اشاره رهبری خیابان‌ها چنان به شور ونشاط وخروش می‌آمد که شعار حزب فقط حزب الله، رهبر فقط روح الله نفس هارا درسینه حبس می‌کرد وفرصت انتقاد را درگلو خفه می‌نمود. توده‌ها مست بودند و روشنفکران خوش بین و روحانیون که حاکمان تازه شده بودند.
نه صدای آیت الله پسندیده شنیده شد، نه سخنان مصطفی رحیمی خوانده شد، نه با دغدغه‌های طالقانی همدلی شد… برخی انقلابیون بازرگان را پیر خرفت خواندند! برخود و ملت خود وسرزمین خود وبزرگان خود چه کردیم! لاهوتی چنان گم شد که گویا هرگزنبوده است، گلزاده غفوری هم به گم شدگان پیوست، صف حذف شدگان هرروز بیشتر شد. این‌ها کسانی بودند که نقش موثری در پیروزی انقلاب داشتند.
خلخالی در حالی فرماندهان ارشد ارتش را بدون محاکمه اعدام کرد که ارتش تسلیم انقلاب شده و با انقلاب و رهبری آن بیعت کرده بود. روزنامه‌ها تیتر شادمانی زدند ومردمان نیز شادمان بودند وپایکوبی کردند. مردم آن زمان کشتار بیشتر می‌خواستند. خلخالی به خاطر اعدام‌هایی که می‌کرد آن زمان قهرمان شده بود.
نویسندگان و روزنامه نگاران و کنشگران، ستایشگر آنچه می‌شد! چندگانگی‌ها در درون ساختار نوپا واثرات نیرو‌های ویرانگر پنهان بود و ما از آن چیزی نمی‌دانستیم. درد‌ها بسیار است، وتجربه‌ها فراوان، واندوه نشدن‌ها وجان فرسا، با آن شور وهیجان وامید ونیرویی که انقلاب آزاد کرده بود می‌شد به جای سوختن جهانی را ساخت. قدرش ندانستند و از دست شد، ما می‌توانستیم در عدالت، آزادی، حقوق بشر الگو شویم.
*دبیر کل مجمع نمایندگان ادوار مجلس

http://www.khozestan-online.ir/fa/News/1043938/چه-می‌خواستیم-و-چه-شد؟
بستن   چاپ