پیام
خوزستان -
به گزارش شانا به نقل از هفتهنامه مشعل، 105 کیلومتری از ساحل بندر عسلویه، در نزدیکیهای مرز ایران و قطر 3 مکعب چسبیده زردرنگ در ستونهای پیچ در پیچ که در دل دریا جا خوش کرده است، نمایان میشود. این سازه عظیم و زیبا، شکل و شمایل سکوی گازی فاز یک پارس جنوبی (SPQ1) است که در میان آبی یکدست خلیج همیشه فارس خودی نشان میدهد. هرچه ارتفاع بالگرد کم و کمتر میشود، سکوی (SPQ1) بیشتر به چشم میآید، سکویی که ستونهای آهنی عمود آن از کف دریا، رو به آسمان قد کشیدهاند و در نبردی نفسگیر و نابرابر با سکوهای مقابل خود در قطر هستند.
بعد از دو روز دریا خرابی، بارندگی و توده هوای ناغافل، کاپیتان پرواز گزارش میدهد که میتوانیم به همراه کارکنانی که آماده رفتن به سکو هستند، عازم این مأموریت شویم. این شرایط دریاخرابی و معطلی برای تردد رفت و برگشت به سکوها، برای من یکبار است، اما روایت تلخ و بخشی از سختی کار کارکنان این صنعت در فصل زمستان است. کارکنانی که از چند روز قبل خانه و خانواده را ترک کردهاند، اما هنوز به مقصد نرسیدهاند. همین وضعیت در سکو هم برقرار است و کارکنانی منتظر رسیدن بالگرد برای رفتن به خانه هستند. در چنین شرایطی هیچ راه جایگزینی وجود ندارد؛ حتی برای «یزدان نوروزی» از کارکنان پیمانکاری اهل لردگان و شاغل در سکوی SPD19A که خبر فوت برادرش رسیده است و چارهای جز این انتظار تلخ ندارد.
پس از رسیدن به سکو، آموزشهای اولیه ایمنی را میگذرانیم و خیلی زود راهی بازدید از سکو میشوم. مجموعه سکوهای فاز یک، عظیمتر از سایر سکوها به نظر میآیند و چند سکوی فرعی اطرافشان قرار دارد. گاز تولیدی در دو سکوی سر چاهی (well head platform) با نامهای اختصاری SPD-1 و SPD-2 هر کدام دارای 6 چاه به سکوی بهرهبرداری (SPP-1) هدایت و پس از جداسازی آب همراه گاز با عملیات فرایندی (TEG)، گاز و میعانات گازی به صورت دو فازی به وسیله خط لوله 32 اینچی به پالایشگاه فاز یک منتقل میشود.
وجه تمایز آن در میان سکوها جرثقیلی است که بر آن سوار است. این سکو زمستان امسال (1403) روزانه 28.2 میلیون مترمکعب گاز طبیعی تولید کرده و این نتیجه حاصل تلاش نزدیک به 300 نفری است که روی این سکو شبانهروز در تلاش بوده و برخلاف بسیاری از ما در چند ماه گذشته خواب آرامی نداشتند تا مشکلی به اسم ناترازی گاز که آوازه آن به هر کوی و برزن رسیده را به حداقل برسانند.
عمر بهرهبرداری از این سکو به دهه 80 برمیگردد؛ عمری بیش از دو دهه که همتراز با عمر کاری برخی کارکنان همین سکو است. سکوی گازی فاز یک پارس جنوبی (SPQ1) تنها سکوی مسکونی میدان گازی مشترک پارس جنوبی است و عملیات تولید و بهرهبرداری سکوی اقماری فاز یک (SPD2) و سکوی فازهای دو تا 10 پارس جنوبی، به صورت کنترل از راه دور، از روی آن انجام میشود. میتوان گفت که این سکو، یکی از بزرگترین سکوی های اقامتی در خلیج فارس است که جامعه بزرگی از کارکنان را در خود جای داده و بین ساکنان خود به «هتل دریا» معروف است.
کار اینجا 365 روز سال 24 ساعت شبانهروز فعال و در هر برهه، شرایط خاصی حاکم است. تعطیلی در آن تعطیل و مرخصی (بیشتر ایام) ممنوع است. اگرچه کارکنان سکوها روزهای سخت، پراسترس و شببیداریهای زیادی را در زمستان 1403 برای تأمین گاز کشور پشت سر گذاشتهاند، اما حالا در آستانه نوروز و آمدن بهار هم نمیتوانند دلخوش باشند. با پایان اسفند، اسم «نوروز» برایشان مفهوم اورهال (تعمیرات اساسی) تداعی میشود و بیشترشان به دنبال این هستند که در این ایام در کدام سکوی اصلی یا فرعی حضور دارند.
در این سکو بهطور متوسط 130 نفر در هر شیفت کاری شامل کارکنان تعمیراتی، بهرهبرداری، ایمنی، خدماتی، حراست، پشتیبانی، پزشک و... حضور دارند. سراغ نفراتی را میگیرم که در زمستان کار پرفشار تعمیرات سکو به سکو را در دستور کار داشتهاند. بخش تعمیرات تمامی فعالیتهای تعمیراتی ناحیه یک دریا (فازهای 2 تا 10 پارس جنوبی) را به عهده دارند. این گروه هنوز در حال آمادهباش زمستانی و از مرخصی محروم هستند. در سالنی مستطیل شکل در طبقات اولیه سکو به دیدارشان میروم. پشت به ادوات و تجهیزات کار و رو به مانیتورهای کاری مشغول کارند. وحید حیدری که 8 سال از عمر 43 ساله خود را در دریا گذرانده است، میگوید: فعالیت بخش تعمیرات به قدری تخصصی است که برای هر فرایندی یک نفر متخصص مشغول فعالیت و سیستم به آن وابسته است.
این گفته حیدری از این نظر مهم است که تمامی این فعالیتها را پیش از تحریم، تنها کارشناسان خارجی انجام میدادند، اما بعد از تحویل سکوها و رفتن آنها، نفرات ایرانی هر کدام مطابق با تخصص خود بخشی از این تحریمها را شکستهاند. به گفته حیدری، در حال حاضر عملا کاری نیست که وابسته و منوط به کارشناس خارجی باشد. از جمله خلاقیتهایی که زمستان امسال به کمک ناترازی آمد و تولید گاز را تضمین و پایدار کرد، مربوط به سکوی 19 دلتاست. هیچ نفری روی آن مستقر نیست و از راه دور کنترل میشود. این سکو قبلا در فواصل مختلف به دلیل نقص در طراحی اولیه با مشکلاتی برای تولید مواجه و نیازمند بررسی و اعزام کارشناسان همراه بوده، اما از زمستان جاری (1403)، با طراحی مجدد «لاجیک» آن از سوی کارشناسان داخلی، مشکلاتش رفع و پس از آن حتی یکبار هم توقف تولید نداشته است.»
حیدری میگوید: «نمونه دیگر فعالیتها برای پایداری و نگهداشت تولید گاز زمستان را میتوان در سکوی 19 چارلی سراغ گرفت که به دلیل تحریم امکان خرید مشابه 2 «ولو» بسیار بزرگ آن وجود نداشت تا اینکه کارکنان نفت و گاز پارس موفق به طراحی پنل هیدرولیک آن شده و دوباره آن را راهاندازی کردند.»
از این موارد خلاقانه در ساخت داخلی تجهیزات در این سکوها زیاد میتوان سراغ گرفت. مثل نصب سامانه جدید SOE که هر خطایی در سیستم را در لحظه ثبت و امکان آنالیز و چرایی آن برای سامانه قابل دسترس است. حیدری تصویر واضحتری از حساسیت بخش تعمیرات در یک سکوی گازی ترسیم میکند و میگوید: «اینجا کارخانه تولیدی معمولی نیست که همه بخشهای آن در دسترس باشند، یک سکوی گازی است که دست به هیچ سیستمی نمیتوانیم بزنیم چون همه بخشهای آن در حال تولید بدون وقفه (لایو) است و ما همیشه به دلیل مشکلات مرسوم تعمیراتی و... در معرض تصمیمگیریهای سخت هستیم و همین مساله فشار کاری و استرس زیادی را به ما وارد میکند.»
وقتی توضیحات حیدری تمام میشود، برای اینکه حال و هوای نوروز را به جمع شان بیاورم از او درباره لحظه تحویل سال روی سکو سوال میکنم و او میگوید: «اول عید ما به این فکر میکنیم که برای اورهال هر کدام قرار است روی کدام سکو باشیم.»
آرزو میکنم سال دیگر روی سکو نباشم
در میان خوش و بش و شوخی و جدی در کنار کارکنان بخش تعمیرات سکو، درباره یکی از کارکنان بخش تعمیرات میگویند که قرار است بعد از نزدیک به 20 سال، لحظه تحویل سال امسال کنار خانواده خود باشد. سراغش را میگیرم؛ میز او در انتهای سالن است. روی لوله زردرنگ بالای سرش که کنار لباسهای کار قرمز رنگشان قرار دارد، برگهای چسبانده که روی آن نوشته است: «دروغ، غرور و توهم ممنوع». دهقان میگوید: این شعار امسال ما بوده است و با گفتن این حرف او همگی بلند میخندند. بعد میگوید: «شعار سال جدید را هنوز آماده و اعلام نکردهایم.»
دهقان سرپرست ابزار دقیق سکو در بخش پیمانکاری است. وقتی صحبت از ناترازی گاز میشود، میگوید: «ناترازی در کشور بود؛ اما ما اینجا رکورد زدیم. خروجی فعالیتها و اقدامها این بوده که توقف تولید ناخواسته نداشتهایم. «فول لود» تولید داشتیم. عملکرد خوب سیستم مربوط به نگهداشت آن است و در فصل سرما شاهد عملکرد مناسبی بودیم؛ همین که حالا و در اوج سرمای کشور من اینجا با خیال راحت نشستهام و نیازی نیست به این سکو و آن سکو اعزام شوم ودر تماس برای تأمین قطعه باشم، به این معناست که برنامهریزیهایمان نتیجه داده است.
اسم نوروز و لحظه تحویل سال را که به میان میآورم، جملات دهقان انگار مثل یک پتک ضربه میزند: «اینجا فضای نوروز بسیار سنگین است؛ برخی با وجود سن زیاد گریه میکنند. طرف دلش میخواهد کنار خانوادهاش باشد، یک لحظه که فرزندش جلوی چشمش بیاید گریهاش میگیرد. اینجا در نوروز، علاوه بر دوری و دلتنگی، همه استرس کاررا دارند و آن شادی معمول که فکر کنید با آن حس و حال به استقبال عید و نوروز میرویم، اینجا وجود ندارد. سعی میکنیم ظاهر قضیه را حفظ کنیم تا تأثیر منفی روی روحیه دیگران نگذاریم، اما واقعیت این است که همه ما دلتنگ هستیم و دوست داریم کنار خانوادههایمان باشیم. بعضی از کارکنان حتی پای سفره هفتسینی که پهن میکنیم هم نمیآیند و تنها در اتاقشان میمانند. به همین خاطر تعبیر من برای لحظه تحویل سال نو روی سکو «لحظه سخت» است. البته جو بین خودمان صمیمانه است و به دلیل اینکه مدتها در کنار هم زندگی میکنیم، از نظر عاطفی نزدیک هستیم.
نوروز این شکلی است
یک به یک کلمات دهقان برایم سنگینتر شنیده میشود و انگار روی دور کند میگذرد و حتی انگار چهرهاش از مقابلم محو میشود، مخصوصا وقتی از او درباره آرزوی خودش میپرسم و او خیلی کوتاه میگوید: «آرزو دارم آخرین سالی باشد که روی سکو هستم. میخواهم کنار خانوادهام باشم.»
نوروز مساوی با دلتنگی است
حسین جباران، مسئول تعمیرات سکوهای ناحیه یک که برای گفتوگو با نفرات روی سکو همراهیام میکند، در فاصله رسیدن به بخش سالن ابزار دقیق برق میگوید: «بچهها دل پری دارند، چون کار روی سکو واقعا سخت است؛ با وجود این همهشان روی کارشان تعصب دارند و در شرایطی که تحریم عامل آن بود، مردانه ایستادند.»
به بخش ابزاردقیق که در همان طبقات همکف سکو است، میرسیم. سالنی مشابه بخش تعمیرات است و نفرات با لباس کار(بیلرسوت) های آبی پررنگ هر کدام به فعالیتی مشغولند. با استقبال گرمی همراه میشوم، ابتدا ترجیح میدهم با یکی از نیروهای پیمانکاری مشابه خود صحبت کنم و کارکنان مهردادشجاعی را معرفی میکنند. جوان خونگرم شیرازی که هفت سال از 39 سال عمر خود را در دریا گذرانده و حالا از نیروهای کلیدی در واحد تعمیرات برق است. (جباران) دربارهاش، میگوید: «شجاعی یکی از نفراتی بود که در همین زمستان از ساعت 3 عصر تا 9 صبح روز بعد سکو به سکو رفته و مشکلات را برطرف کرده و پای کار بوده است.»
شجاعی درباره فعالیت خود توضیح میدهد: «عمده فعالیت نیروهای پیمانکاری، نگهداری و تعمیرات سکوهای پارس جنوبی بهخصوص ناحیه یک است. امسال به دلیل ناترازی، فشار و استرس کاری فعالیت بسیار زیادتر بود. سایر سالها حساسیت وجود داشت، اما امسال بیشتر بود و تعمیرات پیشگیرانه را با جدیت بیشتری نسبت به سالهای قبل انجام دادیم.» درخواست او به نمایندگی از نیروهای ارکان ثالث، اجرای صحیح و درست طرح طبقهبندی مشاغل است تا با آرامش بیشتر و دغدغه کمتر فعالیت کنند.
حال و هوای نوروز برای او هم مثل بقیه است: «برای ما اینجا همه روزها مثل هم است؛ فرقی با هم ندارد. البته دوستان سعی میکنند زمان کوتاهی دور هم جمع باشند. جای خانواده خالی است و توصیف من از لحظه تحویل سال حس تنهایی و دلتنگی است». او هم آرزو میکند سال نو سال سلامتی خانواده و سلامتی و آرامش برای مردم ایران باشد و مشکلات اقتصادی کمتر شود. برای او عید زمانی عید است که همه مردم خوشحال و در آرامش باشند.
زندگی اینجا محصور شده است
وحید مهدویاصل، سرپرست تعمیرات برق سکوهای ناحیه یک از جمله کارکنان رسمی است که ادامه گفتوگو را با او دنبال میکنم. مهدوی از همان ابتدای شروع به ساخت این سکو حضور داشته است، صندلیاش را کنار گلدان بزرگ وسط سالن میگذارد و حرفهایش را با زندگی اقماری آغاز میکند: «این مدل زندگی برای ما و خانوادههایمان مشکل ایجاد کرده است. 14 روز زندگی روی دریا آسان نیست، اینجا محیط محصور و محدودی دارد. خطرات را هم نمیتوان نادیده گرفت. انتظار داریم دولتمردان به فکر ما باشند و شرایط کاریمان را بیشتر درک کنند و در سقفی که برای حقوق اعمال کردند، تجدیدنظر شود. اگر بخواهند برای فوقالعادهها هم سقف بگذارند که فایده ندارد و اگر برویم در شهرستان خود، کار برایمان درآمد بیشتری دارد». درخواست دیگر او درباره سمتهای فریز شده که کارکنان رسمی را با مشکل همراه کرده است و میگوید: «قرار بوده برای سکوها پایه سمت شغلی را افزایش دهند که منتظر اجرای آن هستیم و هنوز انجام نشده است». او تجربه حضور حدود 15 تحویل سال روی سکو را دارد و آرزویش این است تولید گاز به میزانی برسد که مردم تحت فشار نباشند. گاز قطع نشود و در این مسیر موفق باشیم.
امید به آینده
برخلاف شرایط کار و زندگی سختی که کارکنان سکو تجربه میکنند، امید به آینده در میان غالب آنها پررنگتر از نگاهی است که مردم معمولی روی خشکی به آینده دارند و فصل مشترک حرفها و آرزوهای بیشتر آنها امید است. مثل جمال صبری که برای همه مردم ایران امید را آرزو میکند و معتقد است اگر امید نباشد همه چیز کمرنگ میشود و زندگی رنگ خود را از دست میدهد. صبری میگوید: «آرزو میکنم ایران آباد باشد و تحقق آرزو به همکاری و همیاری همه ما نیاز دارد. اینجا در میدان گازی مشترک گاز تولید میشود، مردم هم در مصارف خود تعدیل و مسئولان هم به این موضوع کمک کنند و محصولاتی تولید کنند و به دست مردم دهند که باعث کاهش هزینههای مصرف شود».
در محوطه داخلی سکو تا رسیدن به اتاق کنترل که قدم میزنم، نفرات شیفت شب در حال استراحت هستند. برای آنها که در فهرست شیفت هستند، اتاقهای بدون پنجره در نظر گرفته شده تا نور از مربع رو به دریا مزاحم روزخوابیشان نشود. حتی آنها که در روز میخواهند سری به باشگاه ورزشی یا کتابخانه و یا سالن سینما بزنند، حواسشان هست که گامهای خود را آهسته بردارند تا همکاران شیفت شب بیدار نشوند. نکاتی که در راهروی طبقه اتاق استراحت روی دیوار چسباندهاند و گوشزد شده که «همکاران شبکار در حال استراحت هستند، لطفا سکوت را رعایت فرمایید».
با گذر از راهروهای سفیدرنگ به اتاق کنترل میرسم. اتاقی پر از پنلهایی که تمام فرایند تولید را میتوان در آن مشاهده کرد و حس و حالی کاملا جدی دارد. امیر حسینی، پشت یکی از سیستمها در حال کار است. او هم از آن دسته افرادی است که در نگاه او نیمه پر لیوان، یعنی اثرگذاری کارشان برای تأمین گاز کشور را میبیند و میگوید: «کار و زندگی ما درهم تنیده شده است. حساسیت کارمان تنها شامل امسال نبوده و همیشه این شرایط وجود داشته است. چون مأموریت ما حفظ تولید در میدان مشترک است و نگهداشت سکو و تولید حداکثری، همیشه هدف بوده است. امسال با توجه به محدودیتها، سعی کردیم بیشتر از قبل فعال باشیم و حواسمان بیشتر جمع باشد. سرکشیها بیشتر شد تا زمستان سرد بگذرد». او که به مدت 10 سال، لحظه تحویل سال روی سکو بوده است، میگوید: «تنها بعد از یک دوره 10ساله زمان استراحتمان با زمان تحویل سال هماهنگ میشود و میتوانیم در کنار خانواده باشیم. البته تمام این سالها من چهره همکارانم را بیشتر دیدهام، بنابراین نمیتوان گفت در کنار همکاران بودن هم، بد بوده باشد.»
دریاخودش ما را انتخاب می کند
افشین حشمتی هم که همشهری امیر حسینی و اهل اصفهان است، ازسال 1383 روی دریا کار میکند. معتقد است که اینجا به دلیل جمعیت زیاد و تنوع قومیتها، تعاملات هم بیشتر است و کمتر به سمت درونگرایی مـــــــیرویم، اما در سکوهای فرعی با تعداد نفرات محدود حرف مشترک هم کمــــــــــــــــتر میشود. حشمتی با توجه به تجربه دو دهه حضور خود روی این سکو میگوید: «قبلا وقتی میپرسیدند چرا وسط دریا کار میکنی یا انگــــــــیزهات چیست؟ میگفتم دریا خودش آدمهایی را که قرار است کنارش باشند، انتخاب میکند، پس نمی زند؛ این اصـــــــــــطلاح مرسوم میان دریانوردان است. خیلیها آمدند اینجا و رفتند. به خاطر دارم که یکبار فردی برای اولین بار پا بر سکو گذاشت و آنقدر ترسیده بود که اصلا نمیتوانست بماند و میگفت انسان اگر سالم باشد، نباید اینجا کار کند و خیلی زود از اینجا رفت. حرف من این است که کار کردن روی دریا سختی و قشنگی خودش را دارد. در مقایسه با منطقه عسلویه هوای تمیز و چشمانداز زیبای بیشتری از دریا و طلوع و غروب و بازی دلفینها و... دارد. آرزویم این است که همیشه سلامت باشم چون آدم سالم، خیلی چیزها را دارد. اگر پول باشد و سلامت جسم و فکر نباشد، لذتی هم نیست.»
دیگر زمان زیادی برای حضور در این سکو باقی نمانده و باید سریع سفره هفتسین را برای عکس جلد نشریه آماده کنیم. مجید مهرانپور، رییس خدمات اداری و رفاهی سکوهای دریایی ناحیه یک به دنبال تدارک لوازم مورد نیاز برای سفره هفتسین است. بوشهری است و با تهلهجه جنوبی صحبت میکند. معتقد است در محیطهایی مثل سکو و زندگی اقماری، افراد درونگرا میتوانند بیشتر دوام بیاورند و میگوید: «من در لحظه تحویل سال، حس سرزندگی دارم و فارغ از خستگی زیاد کار که هر نفر جای چند نفر فعالیت دارد، در محیط سکو حس همبستگی برادرانه و خانواده داریم چون همکاران را بیشتر از خانواده میبینیم و خود به خود به هم وابسته میشویم. آرزویم این است که همه مردم به رفاه نسبی برسند چراکه این حق هر ایرانی است.»
برخی از سینهای سفره عید را همراه آوردهایم و برخی را هم کارکنان رستوران آماده میکنند. اینجا هم مثل همه سکوها، رستوران پرطرفدارترین بخش سکو است. بعد از فراغت از کار همه کارکنان را میشود اینجا پیدا کرد. امیر خانعلیزاده، اهل گیلان و سرآشپز سکو است که به همراه 11 نفر دیگر وظیفه مهم تهیه غذای روزانه را به عهده دارند. او به خبرنگار مشعل میگوید: «کار در آشپزخانه یکی از سختترین مشاغل روی سکو است، چون 24 ساعته چراغ آن روشن است و فعالیت در آن جریان دارد. همکارانم از 5 صبح بیدار و تا دیروقت مشغول کار هستند. ما اینجا خانواده بزرگی را شکل دادیم و کنار هم هستیم. یکی از تدارکات مهم ما برای شب عید است؛ همه ما از خانوادههایمان دور هستیم و به همین دلیل طوری برنامهریزی میشود که در این شرایط دلتنگی لحظه تحویل سال کمتر شود. تلاش ما این است که هر چه در خانهها برای تحویل سال تدارک دیده میشود، اینجا هم باشد».بهمن طاهرپور، رئیس سکوی فاز یک پارس جنوبی نیز درباره تدارک در زمان تحویل سال میگوید: «وظیفه ما این است برای همکاران در سکو شرایطی فراهم شود که نزدیک به حال و هوای زندگی و کنار خانواده باشد. هرچند بسیار سخت است، اما تلاش حداکثری ما در این جهت است. آرزوی من هم این است که سال پیش رو برای همه ایرانیان پر از موفقیت و سلامت باشد و امیدواریم فشار اقتصادی هم کمتر شود تا سالی متفاوت پیشرو باشد.»
سیب سرخ امید
با خودمان نوروز و هفتسین را زودتر از موعد به اینجا آوردهایم. ظرفهای هفتسین که از سالهای گذشته داشتهاند را برایمان میآورند و کارکنان همراهند تا «سین»های هفتسین جور شود. یک سین کم است که آقای مهرانپور یک مشت سکه در ظرف میریزد و قول میگیرد بعد از عکس آنها را به او تحویل دهیم. حالا هفتسین کامل شده و عکسهای مورد نظرمان را با کارکنان و نمایی از سکو و دریا میگیریم. هر کدام از نفرات یکی از سینها را در دست دارند و با شوخی یکدیگر را به همان اسم صدا میکنند؛ سنجد بیا کنار سیب، سبزه همانجا کنار سیر بمان و عکاس میگوید سبزه همانجا بماند، سیب دستش را پایینتر بیاورد. به واسطه حضور ما تلاشی متفاوت از کارهای روزانه دارند و نهایت همکاری را میکنند تا تصویر جلد نشریه «مشعل» ثبت شود. دست در دست و شانه به شانه هم و سیب و لبخند. صدای خنده و شوخی در میان صدای بلند بالگرد که از دور به گوش میرسد، گم میشود.