پیام
خوزستان - خبرگزاری مهر - گروه استانها: سریال تلویزیونی «شباب» روایتی از سیل سال 1398
خوزستان است اما در پس روایت یک بحران طبیعی، تصویری انسانی و اجتماعی از همدلی، مقاومت و پویایی جوانان ارائه میدهد. داستان با یک فاجعه آغاز میشود؛ سیلی که روستا را در مینوردد و تمام محصولات کشاورزی را نابود میکند اما درست همانجایی که بسیاری سریالها به پایان میرسند، «شباب» آغاز میشود؛ جایی که مردم، بهویژه جوانان، تصمیم میگیرند بایستند، فکر کنند و بجنگند.
نویسندگان سریال بهخوبی از قالب داستانی برای عبور از سطح توصیف صرف یک بحران به تحلیل و کنش اجتماعی استفاده کردهاند. شخصیت «کریم» بهعنوان نماد نسل جوان
خوزستان با جسارت و درایت، نقش راهبر داستان را بر عهده دارد. او در برابر تهدیدهایی میایستد که تنها از دل طبیعت نیستند، بلکه از دل مناسبات پشت پردهای برمیخیزند که در ظاهر همدل اما در باطن مخرّباند.
یکی از موفقیتهای کلیدی «شباب» در بهرهگیری از زبان بومی و فضای واقعی زندگی مردم عرب
خوزستان است. سریال در 15 لوکیشن واقعی در اطراف شهرستان کارون تصویربرداری شده و همین، فضای اثر را باورپذیر و ملموس کرده است. لباسها، لهجهها، رفتارها و حتی سکوتهای مردم، همه بخشی از یک واقعگرایی هوشمندانهاند که بهجای نمایش سطحی از فقر و محرومیت، عمق هویت و مقاومت را به تصویر میکشند.

اما نقطهای که شاید نیاز به توجه بیشتری داشت، ریتم و تدوین برخی قسمتهاست. با وجود آنکه روایت کلی داستان جذاب و پرکشش است در برخی اپیزودها شاهد افت ریتم و دیالوگهایی کشدار هستیم که میتوانست با پرداختی حرفهایتر، گیراتر شود.
پیام انسانی سریال
«شباب» فراتر از یک سریال درام اجتماعی، به یک پیام انسانی تبدیل میشود. در قلب این داستان، چیزی جز امید، ایستادگی و همدلی وجود ندارد. در یک روستای آسیبدیده از سیل، جایی که همهچیز از بین رفته است، مردم از صحنه از دست دادن و ناامیدی فراتر میروند و برای حفظ چیزی که باقی مانده، تلاش میکنند. در دل این بحرانها، سریال بهطور واضح نشان میدهد که تنها از طریق اتحاد و همکاری میتوان بحرانها را پشت سر گذاشت.
پرسشهای مهمی که در سریال مطرح میشود، همگی به همین مفاهیم بازمیگردد. چگونه میتوان در برابر تهدیدات ایستاد؟ چگونه میتوان از دستان پشت پرده که بهدنبال از بین بردن امید مردم هستند، دفاع کرد؟ اینها سوالاتی هستند که در طول سریال بارها مطرح میشوند و در نهایت، پاسخهایی از جنس امید و اتحاد دارند.
کارگردان سریال، علی زهیری که در هنر تصویری به عنوان یکی از چهرههای شایسته تقدیر هنر انقلاب
خوزستان معرفی شد، بهخوبی توانسته است فضایی اصیل و نزدیک به واقعیت از زندگی روستایی و بحرانهای طبیعی بسازد. او نهتنها با استفاده از لوکیشنهای طبیعی و دستنخورده بلکه با انتخاب دقیق صحنهها، موفق به خلق حس واقعی در مخاطب شده است. همهچیز در این سریال بهطور حسابشده بهوجود آمده است؛ از دمنوشهای بومی گرفته تا خانههای روستایی که گویی هر کدام قصهای برای گفتن دارند.
فضاسازی در «شباب» دقیقاً همان چیزی است که یک داستان بحرانمحور به آن نیاز دارد. سیل، بهعنوان یکی از بزرگترین تهدیدها در داستان، بهشکلی شگفتانگیز و تأثیرگذار در دل تصاویر وارد میشود. این سیل نهتنها در سطح داستانی بلکه در لایههای عمیقتری از درام، نمایانگر تهدیدات اجتماعی و بحرانهای بیرونی است که بر مردم وارد میشود.
قصهای از دل سوژههای واقعی
علی زهیری، کارگردان سریال درباره ایده اولیه شکلگیری سریال «شباب» گفت: «ایده اولیه این سریال از دغدغه شخصی من برای پرداختن به سوژههای «پیشرفت» در مناطق بومی شکل گرفت. مدتها پیگیر این بودم که چطور میتوانم روایتهایی از پیشرفت واقعی را در قالب داستانی جذاب و قابلتماشا برای مخاطب عام، بهخصوص مخاطب عرب خوزستانی، به تصویر بکشم.

او افزود: در این مسیر، به این نتیجه رسیدم که بهترین راه، اقتباس از سوژههای واقعی است؛ سوژههایی که ریشه در خاک و فرهنگ عرب خوزستانی دارند. یکی از منابع الهام من، مجله «جلوه» بود که توسط بچههای دغدغهمند حوزه هنری
خوزستان و حسینیه هنر اهواز تهیه شده بود. در این مجله چند سوژه خیلی بکر و دستنخورده درباره روستاها و مناطق پیشرو
خوزستان مطرح شده بود»
علی زهیری در ادامه بیان کرد: یکی از آن سوژهها روستای «غزاویه» بود. روستایی که در زمینههایی مثل تولید خرما و انگور، گردشگری بومی، کارآفرینی و حتی سبک زندگی، خیلی جلوتر از تصورات ما بود. قصههای جالبی در این روستا اتفاق افتاده بود که هم بومی بودن، هم واقعی و هم ظرفیت طنز و درام داشتند. بههمراه دوستان نویسندهام تصمیم گرفتیم روی این سوژه تمرکز کنیم. به روستا رفتیم، با دهیار و اهالی چند جلسه حضوری داشتیم، پای روایتهایشان نشستیم و کمکم قصه سریال از دل همین جلسات و گفتوگوها شکل گرفت. درواقع سریال «شباب» حاصل یک همنشینی واقعی با مردم پیشرو است که در دل شرایط سخت، راههایی برای پیشرفت پیدا کردهاند و این را با زبان طنز، خودجوش، و فرهنگ بومی خودشان روایت میکنند».
یکی از اتفاقات قابلتوجه در «شباب» استفاده ترکیبی از بازیگران حرفهای عرب و چهرههای تازهنفس محلی است. فراخوان عمومی در شهرها و روستاهای
خوزستان برای انتخاب بازیگر، نه تنها باعث کشف استعدادهای جدید شد بلکه به اثر اصالتی دوچندان بخشید. برخی از این چهرههای جدید درخشش قابلتوجهی داشتهاند و میتوان امیدوار بود که به بازیگران آیندهدار این منطقه تبدیل شوند.
پخش محلی، صدای ملی
«شباب» هر شب در ماه مبارک رمضان از شبکه
خوزستان پخش شد و بازتاب مثبتی در میان مخاطبان داشت. با این حال، جای خالی پخش سراسری این سریال از شبکههای ملی بهشدت احساس میشود. سریالی که با چنین پشتوانه محتوایی و تولید قابل قبول ساخته شده، میتوانست مخاطبان بیشتری را در سراسر کشور با هویت و مقاومت
خوزستان آشنا کند.
«شباب» نمونهای موفق از تولید محتوای بومی و بامحتواست. سریالی که نه تنها دردها و رنجهای مردم
خوزستان را نشان میدهد، بلکه با زبان تصویر و قصه، آنها را به کنشی اجتماعی و انسانی تبدیل میکند. در شرایطی که تولیدات نمایشی اغلب گرفتار مضمونهای تجاری و بیریشهاند، «شباب» با بهرهگیری از واقعیت، بومیگرایی و پیام اجتماعی، امید را بازتعریف میکند. سریال عربی «شباب» نه فقط یک قصه، که یک نگاه است؛ نگاهی به مردم، به درد، به امید، و به جوانانی که هنوز تصمیم گرفتهاند در دل گلولای، راهی بسازند.
کد خبر 6443978
http://www.khozestan-online.ir/fa/News/1087601/سریال-شباب؛-نمونه-موفقی-از-روایتی-بومی