چاپ

پیام خوزستان - فیلم نیوز / یکی از ویژگی‌های مهم فیلم‌ها و سریال‌های هومن سیدی، توانایی او در بازی گرفتن از نابازیگرهاست. هم در انتخاب‌هایش دقیق عمل می‌کند و هم توانایی بسیار زیادی در کنترل بازی نابازیگرها دارد؛ به‌طوری که موقع تماشای بازی آنها گمان می‌کنیم صاحبان نقش‌ها از دل سال‌ها خاک صحنه خوردن و اندوختن تجربه در عرصه بازیگری بیرون آمده‌اند. در سه قسمت ابتدایی سریال «وحشی»، جواد عزتی را به عنوان بازیگر مطرح می‌شناسیم و سایر شخصیت‌ها توسط نابازیگرها هدایت می‌شوند. از کارگر معترض قسمت اول گرفته، تا پدر و مادر داوود و بچه‌ها و پیرمرد تنها و … هومن سیدی در هدایت این نابازیگرها بسیار درخشان عمل کرده است.
قسمت سوم سریال «وحشی» به کارگردانی هومن سیدی در پلتفرم فیلم‌نت منتشر شده است. به بهانه بازی قدرتمند پیرمرد و نوه در این قسمت، نگاهی داریم به بازی جذاب نابازیگرها از قسمت اول تا سوم این سریال.
در قسمت اول بازیگر نقش کارگر معترض نگاه‌ها را به سمت خود جلب کرد.
کارگر معترض
سریال با اعتراض کارگردان یک کارخانه شروع می‌شود و حتی قبل از اینکه جواد عزتی را در نقش داوود بشناسیم، با کارگری مواجهیم که با تمام وجود از حقش دفاع می‌کند و از دیگران می‌خواهد پشتش بایستند. او ابتدا خط‌ونشان می‌کشد و بعد رفته‌رفته شمایلی از مردی مستاصل به نمایش می‌گذارد. بغض می‌کند و اشک در چشم‌هایش حلقه می‌زند و وقتی می‌گوید نمی‌تواند برای تولد دخترش دست‌خالی برود مخاطبان هم با تمام وجود حالش را درک می‌کنند. این نقش در ساخت فضای سریال در نقطه شروع بسیار موثر عمل می‌کند. دیگر بازیگرانی که در بخش معدن در نقش کارگر ظاهر شده‌اند هم بازی‌های چشم‌نوازی دارند.
نابازیگرانی که در نقش پدر و مادر داوذ جلوی دوربین رفته‌اند بی نظیر هستند.
پدر و مادر داوود
بازار
یکی از درخشان‌ترین بازی‌ها را از بازیگر نقش مادر داوود شاهدیم. زنی که مدام غر می‌زند و دعوا می‌کند اما به‌شدت پسرش را دوست دارد و فکر دوری از او هم به گریه‌اش می‌اندازد. او پرحرف است و مدام برای داوود نقشه می‌کشد. شیرین‌زبانی‌اش باعث می‌شود حتی در اعصاب‌خردکن‌ترین حالت هم بامزه به نظر برسد. در کنار مادر، پدر داوود مردی سهل‌گیرتر و راحت‌تر به نظر می‌رسد و مدام حرص مادرش را درمی‌آورد. بگومگوی پدر و مادر داوود داخل ماشین در قسمت اول، یکی از جذابترین سکانس‌هاست؛ سکانسی که باعث می‌شود داوود از کوره دربرود و آنها را به خانه برساند. پدر و مادر داوود در قسمت سوم هم درخشان ظاهر شده‌اند. در این قشمت مادرش گریه می‌کند و حرص می‌خورد اما پدرش با آرامش برخورد می‌کند و باز هم بین‌شان بگومگو پیش می‌آید.
بازی بچه‌ها در سریال « وحشی» بی نقص است.
بچه‌ها
در قسمت اول با یک دختربچه و پسربچه به نام‌های زینب و مسعود روبه‌رو هستیم که سوار ماشین داوود می‌شوند. با اینکه بعید است سابقه بازیگری داشته باشند اما به‌قدری درست از حرکات صورتشان استفاده می‌کنند که بدون حتی یک کلمه حرف می‌توانیم احساساتشان را دریابیم. موقعی که دختر چشم‌هایش گرد می‌شود و در گوش برادرش چیزی می‌گوید، او یک‌مرتبه بغض می‌کند و می‌زند زیر گریه. گریه ناگهانی پسربچه در کنار التماس دختر به اینکه داوود در را باز کند، باعث ایجاد موقعیتی پیچیده می‌شود. رفتار این دو کودک، داوود را به مرحله استیصال می‌رساند. در قسمت سوم هم با بازی جذابی از نوه پیرمرد روبه‌رو هستیم؛ پسربچه‌ای به نام نوید که از همان نقطه ورود، مرموز است و رفتارها و حرف‌های عجیبش مخاطبان را هم می‌ترساند. جمله «نیای برات بد می‌شه» که از زبان پسربچه بیرون می‌آید، چنان وحشتی ایجاد می‌کند که از آن به بعد حق می‌دهیم داوود نتواند آرامشش را حفظ کند. جنس بازی‌ این پسربچه طوری است که مدام تعلیق صحنه را بالاتر می‌برد و کاری می‌کند همه احتمال دهیم خطری در کمین است.
پیرمردی که قصد اخازی داشت یکی از بهترین‌های قسمت سوم «وحشی» بود.
پیرمرد
یکی از برگ برنده‌های مهم قسمت سوم سریال «وحشی»، بدون شک بازی پیرمرد روستایی است. به‌قدری مقابل دوربین احساس راحتی می‌کند که انگار سال‌هاست با سینما آشناست و هیچ مشکلی با دیالوگ گفتن ندارد. با آرامش خاطر حرف می‌زند و می‌خندد و با تغییر لحن و ابهامی که ایجاد می‌کند اضطراب سکانس را بالا می‌برد. اجرای صحنه وحشتش در لحظه مرگ آنقدر قدرتمند است که یادمان می‌رود درحال تماشای سریال هستیم. وقتی پس از مرگ با یک اشاره داوود به زمین می‌افتد هم بسیار باورپذیر بازی می‌کند. بازی قدرتمند این پیرمرد نابازیگر را در این صحنه می‌توانیم چندبرابر قدرتمندتر از صحنه غش کردن خیلی از بازیگرهای مدعی در سریال‌های اخیر بدانیم.
«وحشی» به کارگردانی هومن سیدی، دوشنبه‌ها در پلتفرم فیلم‌نت منتشر می‌شود.