19 دی دیداری به قدمت 47 سال!
سیاسی
بزرگنمايي:
پیام خوزستان - ساعت گرگ و میش صبح بود که از خیابانهای قم به سمت بزگراه قم - تهران درحال حرکت بودیم؛ حوالی مکانهایی که از قبل اعلام شده بود مملوه از جمعیت است دنبال اتوبوس خالی برای عزیمت به حسینیه امام خمینی(ره) بودند.
به گزارش خبرنگار گروه استانهای خبرگزاری دانشجو، ساعت حوالی 4 صبح به اصطلاح ساعت گرگ و میش بود که از خیابانهای قم راهی بزرگراه قم - تهران شدیم.
از پیش چندین نقطه برای استقرار خودروها جهت حمل و نقل مسافران مشخص شده بود.
حوالی مکانهای از پیش اعلام شده مملوه از مردان و زنانی بود که برای عزیمت به حسینیه امام خمینی (ره) آماده بودند. ظرفیت هر اتوبوس در کمتر از 10 دقیقه پر میشد و مردم مسافران را با صلوات راهی تهران میکردند.
از عوارضی قم و تهران که گذشتیم اتوبوسها یکی پس از دیگری برای رسیدن به حسینیه امام خمینی (ره) در حال حرکت بودند. از همه طیفها و دستهها برای دیدار آمده با ما هم مسیر شده بودند.
حوالی ساعت 6 و نیم صبح بود که به حسینیه امام خمینی رسیدیم؛ مردم برای ورود به حسینیه صف کشیده بودند. پرسوجو که کردم مثل اینکه درب حسینیه تازه باز شده بود. با چندین نفر صحبت کردم.
تعدادی نوجوان گرد هم جمع شده بودند؛ احساس کردم دفعه اولشان است به دیدار حضرت آقا میآیند. از حس و حالشان پرسیدم. بله دفعه اولشان بود. آنها میگفتند که ماهها لحظه شماری میکردند که 19 دی شود و به این دیدار بیایند.
داخل رفتیم؛ چهره مردم دیدنی بود؛ یکی درحال ذکر گویی، دیگری صلوات میفرستاد؛ دیگری نگاهش به اطراف و درب ورودی بود؛ بله او میخواست ببینید نائب امام زمان از کدام در وارد میشود. دقایقی گذشت؛ خورشید ولایت طلوع کرد؛ حضرت آقا وارد حسینیه شدند و مردم به احترام پیر فرزانه انقلاب قیام کردند.
بانگ «ابالفضل علمدار؛ خامنهای نگه دار» در حسینه امام خمینی (ره) طنین انداز شد؛ اشکها ناخودآگاه جاری شد و امام خامنهای با چهره نورانی و لبخندی زیبا رو به مردم دست تکان میداد.
قاری آیاتی چند از کلامالله مجید را قرائت کرد. پس از قرآن حاج مهدی سلحشور با نوای گرم خود به مجلس شوری دیگر داد.
«امروز که فرمانده فرا خوانده به قله؛ فرمود به ما چند قدم مانده به قله...».
امام خامنهای سخنان ابتدایی خود را به مرعوبین سیاست آمریکا خطاب کرد. سکوت در فضای حسینیه حاکم بود. مردم انگار در کلاس در نشستهاند و بدون پلک زدن به سخنان حضرت آقا گوش فرا دادند.
حضرت آقا در ادامه بار دیگر بر جهاد تبیین تاکید کردند. اینجا احساس کردم مخاطب سخنان ولی امر مسلمین من و امثال من هستیم. ما که دارای تربیبون و ظرفیت هستیم باید کار اساسی جهاد تبیین را جدیتر از قبل دنبال کنیم.
حضرت آقا فرمودند کار اساسی این است که باید پرده توهم اقتدار دشمن را با کار رسانهای پاره کنیم؛ به نظرم مهمترین رزق من از این دیدار همین بود. آقا دستور دادند؛ مگر میشود بگذاریم حکم نائب امام زمان بر زمین بماند. در همانجا برنامه ریختم که وقتی به قم برگشتم باید برنامهریزی کنم تا فرمان ایشان محقق شود.
خواستههای رژیم صهیونیستی و آمریکا و عدم اعتماد به آنها، مسائل اقتصادی، مقاومت، اتفاقات 19 دی، امیدآفرینی در جامعه و... برکتی بود که مقام معظم رهبری بر سفره مردمی گذاشت که امروز به دیدار ایشان رفته بودند.
دقایق به اذان ظهر نزدیک شد و صحبتهای نائب امام زمان به پایان رسید. با خود گفتمای کاش میشد ساعتها به پای سخنان حضرت آقا نشست. آرامش در گفتار؛ شیرینی در سخن آدم را مجذوب میکرد.
اشکها روی گونهها جاری بود، حضرت آقا به نشانهی خداحافظی و تکریمِ میهمانان خود، دست مبارک را بالا بردند و با لبخندی زیبا، حسینیه را ترک کردند.
لینک کوتاه:
https://www.payamekhuzestan.ir/Fa/News/1024592/