سه گام احیای بازدارندگی ایران / محور مقاومت توان بازیابی قدرت پیشین را دارد؟
سیاسی
بزرگنمايي:
پیام خوزستان - هنگامی که ارتش آمریکا در کمتر از سه هفته موفق شد تا دیوارهای دفاعی ارتش عراق درهم شکسته و زمینه لازم برای تغییرات سیاسی در این کشور عربی را فراهم آورد، بسیار از نیروهای خارجی و داخلی بر این تصور بودند که پس از بغداد قرعه جنگ به نام «تهران» خواهد افتاد. ادراک صحیح نسبت به تهدید و اتخاذ سیاست درست و کارآمد در برابر واشنگتن این فرصت را برای ایران فراهم آورد تا ضمن توسعه حوزه نفوذ در «عراق»، دامنه عمق راهبردی کشور را از خلیج عدن تا شرق مدیترانه گسترش دهد.
بیشتر بخوانید: اخبار روز خبربان
این تحول بزرگ زمانی رخداد که نوعی تقسیم کار میان دستگاه «دیپلماسی» و «میدان» ایجاد شد و هرکدام سعی کردند تا با ابزارهای خود منافع کشور را در سه منطقه «سفید»، «خاکستری» و «قرمز» دنبال نمایند. نتیجه عدم فرو رفتن در لاک «دفاعی» و ترس از تحولات جاری در منطقه آن بود که ایران برای دو دهه قدرتمندترین بازیگر فعال در منطقه شرق عربی بود. این پیروزی ایران هنگامی شکل رسمیتری به خود گرفت که ملک عبدالله پادشاه اردن هاشمی از شکلگیری «هلال شیعی» در منطقه غرب آسیا سخن گفت.
با درس گرفتن از تجربه عملکرد نسبتا موفق ایران برای مهار تهدید نئوکانها در ابتدای قرن بیستویکم، حال میتوان به طرح جدیدی برای بازیابی قدرت محور مقاومت در منطقه اندیشید. اسرائیل با ضربه به حزب الله و کمک به تغییر نظام سیاسی در سوریه قصد دارد تا اصطلاحا «حلقه آتش» مقاومت را در محیط پیرامون خود از بین ببرد. بنیامین نتانیاهو نخست وزیر و یسرائیل کاتص وزیر جنگ اسرائیل صراحتا تهدید کردند که سرنوشت حماس و حزب الله در انتظار مقاومت اسلامی در یمن است. با نزدیک شدن زمان برگزاری انتخابات عراق، تحرکات داخلی و خارجی برای انحلال حشد الشعبی و سایر شاخههای مقاومت قوت گرفته است. در چنین صحنهآرایی گام اول فهم و درک نقشه دشمن برای بازتعریف نظم منطقه غرب آسیا است. اسرائیل قصد دارد به عنوان کارگزار امنیتی غرب در منطقه «منا» زمینه ایجاد بلوک اقتصادی- امنیتی با کشورهای محافظهکار سنی را بنا نهاده و سپس حوزه نفوذ چین، روسیه و ایران را در منطقه «هارتلند» تا حد ممکن محدود نماید. به عبارت دیگر تحولات جاری در منطقه نه جنگ ایران و اسرائیل بلکه رقابت قدررتهای بزرگ بر سر ایجاد حوزه در بزرگترین منبع ذخیره انرژی و منابع طبیعی در سراسر جهان است.
برای متوقف کردن و سپس عقب راندن ماشین جنگی اسرائیل، در گام اول کشور باید سمت احیای «بازدارندگی» در برابر تلآویو برود. حمله 26 اکتبر رژیم صهیونیستی به تاسیسات نظامی در ایران این پیام را برای کشور داشت که اگر قرار باشد تهران- تلآویو وارد مرحله تصعید تنش بشوند، کشور امکانهای زیادی برای ورود به نبرد مستقیم و فرسایشی ندارد. با توجه به وضعیت حاکم در منطقه، ایران چارهای جز انتخاب میان دو گزینه عقب نشینی از تمام مواضع قبلی یا ایجاد بازدارندگی کامل از طریق حرکت به سمت بازدارندگی اتمی ندارد. متاسفانه با متصلبتر شدن نظم بین المللی و تشدید رقابت ژئواستراتژیک میان «قدرتهای بزرگ»، ایران دیگر شانس اندکی برای امتحان کردن «مسیر سوم» همچون توافق هستهای در سال 2015 دارد. در صورت حرکت به سمت توافق هستهای، بیآنکه زنجیره ساخت سپر هستهای را تکمیل کرده باشیم.، باید آماده پذیرش شروطی سخت از طرف آمریکایی باشیم که در آن دیگر چیزی به نام برنامه اتمی ایران وجود نخواهد داشت.
پس از عبور از اصطلاحا «زمان گریز هستهای» و به حداقل رساندن زمان ساخت سپر هستهای (یا آزمایش گرم اتمی)، گام دوم در مسیر احیای «بازدارندگی» کشور و موازنه در بر آمریکا- رژیم صهیونیستی، تشکیل اتحاد راهبردی با یکی از قدرتهای فرامنطقهای همچون چین و روسیه است. هدف از این اتحاد راهبردی تعریف «منافع مشترک» در منطقه غرب آسیا و برهم زدن بازی آمریکا برای بازتنظیم نظم خاورمیانه است. چینیها برای آنکه بتوانند در قالب طرح «یک کمربند- یک جاده» به بازارهای اروپایی- آفریقایی دسترسی داشته باشند باید بتوانند حدی از نفوذ را در منطقه شرق عربی و خلیج عدن برای خود در نظر بگیرند. تسلط و اشراف کامل آمریکا و متحدان منطقهای آن در مناطق یاد شده موازنه قوا را از بین برده و زمینه «مهار چین» را در منطقه ایندوپاسفیک فراهم خواهد کرد. روسها نیز که در وضعیت رقابت ژئوپلیتیکی با غرب قرار دارند، به هیچ وجه تمایلی به از دست دادن پایگاههای هوایی- دریایی خود در شرق مدیترانه ندارند. کاهش نفوذ روسیه در سوریه میتواند به قیمت محاصره این کشور و عقب نشینی از جنگ اوکراین تمام شود.
پس از دو گام راهبردی ایجاد سپر هستهای و اتحاد با قدرت فرامنطقهای، گام سوم برای تغییر وضعیت «میدان» به نفع منافع ایران و محور مقاومت، حرکت به سمت حوزههای نفوذ جدید در منطقه شرق عربی است. هنگامی که دشمن اقدام به قطع یکی از زنجیرههای ارتباطی شما در منطقه غرب آسیا میکند، مقاومت نیز باید با اقدام مشابه اما غیرقابل پیشبینی اقدام به تغییر معادلات سیاسی در اردن هاشمی کند. این اقدام ضمن تسهیل روند انتقال سلاح به کرانه باختری، زمینه تاثیرگذاری بیشتر بر تحولات سوریه و لبنان را نیز فراهم خواهد کرد. چنین اقدامی در نگاه اول میتواند منبع تهدیدات جدیدی علیه منافع ملی کشور باشد اما نکته کلیدی آن است که اگر در این مرحله از جنگ ایران اقدامی موثری در راستای مهار دشمن در منطقه برندارد، امکان سقوط مقاومت عراق نیز به عنوان یکی از آخرین سنگرهای محور مقاومت وجود دارد.
لینک کوتاه:
https://www.payamekhuzestan.ir/Fa/News/1014400/