جنگ فرسایشی یا صلح پایدار؟ انتخاب سرنوشتساز انصارالله و دولت نجات ملی یمن
سیاسی
بزرگنمايي:
پیام خوزستان - جنگ یمن، که به عنوان یکی از پیچیدهترین منازعات ژئوپلیتیکی قرن 21 شناخته میشود، از سال 2014 تاکنون به عرصهای برای آزمایش تضاد قدرتهای منطقهای و فرامنطقهای بدل شده است؛ جایی که تلاقی مقاومت مردمی، ایدئولوژیهای عمیق و تاکتیکهای نظامی نامتقارن در مقابل پروژههای هژمونی سنتی آمریکا، عربستان سعودی ، امارات و حتی پشتیبانیهای فرامرزی نظیر اسرائیل قرار گرفته است.
در این فضا، مقاومت به رهبری انصارالله توانسته است با تلفیق اعتقادات زیدیه ، قوانین و اخلاقیات حاکم بر قبایل یمنی و استراتژیهای چریکی – از استفاده خلاقانه از موشکها و پهپادها در نبردهای شهری و کوهستانی تا اقدامات دقیق علیه ضعفهای دشمن – پلی از راهبرد نظامی به سوی اثبات اعتبار سیاسی و استراتژیک خود ایجاد نماید. این نبرد نه تنها جریانهای تاریخی انقلابات زیدی را به ذهن میآورد که در سال 2015 با تشکیل ائتلاف عربی به رهبری عربستان بر اساس قطعنامه 2216 شورای امنیت، وضعیت را به صحنهای چشمگیر برای آزمون هژمونی منطقهای تبدیل نمود؛ نقطه اوجی که در فواصل زمانی بعدی با گسترش عملکردهای نظامی در بنادر استراتژیکی نظیر الحدیده و حملات موشکی انصارالله به عمق خاک عربستان و امارات و به خصوص تهاجم به آرامکو به اوج خود رسید.
تداوم درگیری در یمن نه تنها حاصل تلاقی عوامل داخلی و خارجی است، بلکه بازتابی از شکستهای راهبردی نیز میباشد. مقاومت پویای انصارالله که با ترکیب اعتقادات مذهب زیدی عمیق و با استفاده از تاکتیکهای جنگ نامتقارن توانسته است به طور مداوم جایگاه خود را حفظ کند، و از سوی دیگر، ضعف ساختاری ائتلاف مخالفان که با اختلافات میان دولت منصور هادی، جریانهای جنوبی و گروههای تکفیری همچون القاعده و داعش همراه بوده است. و سپس با تسلیم ناپذیری و پایداری در مقابل عوامل خارجی نیز با شکست راهبرد آمریکا – که به دلیل حملات هوایی بیهدف و ناآگاهی نسبت به بافت جغرافیایی و اجتماعی یمن، نتوانستند اثربخشی لازم را ارائه دهند – و تأثیر محور مقاومت که با پشتوانه لجستیکی ایران و پوشش گسترده رسانهای عربی ، بازتاب مقاومت یمنی را در عرصه بینالمللی تقویت نمودند، واقعیتی غیرقابل انکار ارائه میدهند.
در سطح استراتژیک، کنترل بندر الحدیده به مراتب اهمیت دوچندانی دارد؛ این بندر نه تنها نمادی از اهمیت اقتصادی و ژئواکونومیک محسوب میشود، بلکه با ایجاد محاصره اقتصادی و محدود کردن دسترسی انصارالله به منابع دریایی، همزمان ابزاری برای ارائه «پیروزی نمادین» به نیروی های آمریکایی_اسراییلی در دوران پس از شکستهای استراتژیک در غزه و اوکراین به شمار میآید. در همین راستا، محاسبات اشتباه عربستان – که علیرغم بمبارانهای گسترده نتوانستند با تاکتیکهای چریکی انصارالله مقابله مناسبی داشته باشند – نمود واضحی از قابلیت تطبیق و پویایی به همراه ضعفهای ساختاری نیروی حریف را نشان داده است.
پیروزی انصارالله در این نبردهای پیچیده، حاصل مزیتهای نظامی متعدد و روشهای نوین جنگی است؛ استفاده از موشکهای بالستیک و پهپادهای ارزانقیمت، بکارگیری تاکتیکهای چابک در نبردهای شهری و کوهستانی و همچنین انطباق سریع با شرایط عملیاتی، در برابر یک ارتش خارجی که به شدت به نیروی مزدوران و شرکتهای نظامی خصوصی نظیر بلکواتر وابسته بود، به وضوح برتری این جبهه مقاومت را به اثبات رساند. این موفقیتها در کنار ضعفهای ساختاری ارتش سعودی و ناتوانی شرکتهای نظامی خصوصی در تطبیق با شرایط محلی، مشروحاً دلیلی برای تداوم و ماندگاری این مقاومت محسوب میشود.
با توجه به وخامت اوضاع انسانی – به گونهای که گزارشهای سازمان ملل تا سال 2023 بیش از 377 هزار کشته را ثبت نموده است – و در پرتو خطر فروپاشی زیرساختهای حیاتی در یمن، ضرورت آن آشکار میشود که دولت نجات ملی یمن گامهای استراتژیک هوشمندی بردارد. در این مسیر، بهرهگیری از فرصتهای آتشبس موجود جهت مذاکره در خصوص لغو محاصره دریایی و دریافت امتیازات اقتصادی، در کنار تقویت تعاملات دیپلماتیک با قدرتهایی مانند چین و روسیه که میتوانند در بازسازی یمن نقش واسطهگری حیاتی ایفای کنند، از اولویتهای فاحش محسوب میشود. همچنین، تثبیت حاکمیت ملی با فراگیرسازی دولت از طریق مشارکت جریانهای متنوع داخلی و اجتناب از درگیر شدن در جنگهای فرسایشی که تنها به سود پروژههای هژمونی خارجی میانجامد، برای تضمین آیندهای پایدار در این کشور، حیاتی به نظر میرسد؛ همچنین باید تأکید کرد که یمن نباید مجدداً قربانی استراتژیهای کلان خارجی شود و یمنیها با حفظ منافع ملی خود در مسیر پیشرفت حقیقی گام بردارند.
دولت نجات ملی یمن، با آگاهی کامل از پیچیدگیهای ژئوپلیتیکی معاصر، میتواند از این بنبست خارج شود و با اتخاذ راهکارهای استراتژیک هوشمندانه، در جهت احیای ساختارهای سیاسی و اقتصادی، مسیر خروج از بحران را برای آیندهای روشنتر هموار سازد.
با توجه به سفر امروز وزیر دفاع عربستان سعودی به همراه هیات هفتاد نفره و ملاقات خالد بن سلطان با محمد باقری، امیدهایی در جهت زمینه سازی صلح پاپدار در وساطت ایران با عربستان سعودی و یمن را زنده کرده است و شاید وساطت عربستان سعودی با آمریکا سبب گردد، آتش بس و آرامش را برای یمن و مردم این کشور و منطقه به ارمغان بیاورد.
لینک کوتاه:
https://www.payamekhuzestan.ir/Fa/News/1083906/